مسیر هنری عقیلی، جاده یک‌طرفه منتهی به پرتگاه

نقدی بر عملکرد هنری سالار عقیلی به بهانه کنسرت مشترکش با رضا صادقی
مسیر هنری عقیلی، جاده یک‌طرفه منتهی به پرتگاه

اگر به سابقه فعالیت هنرمندان آوازه خوان جوانمان که نامشان از اواسط دهه هشتاد بر سر زبان‌ها افتاد بیافکنیم به نامی بر می‌خوریم که حضور و فعالیتش در عرصه موسیقی بسیار بسیار بیشتر از سایر هنرمندان هم وزن خود بوده است؛ از اجرای کنسرت‌ها گرفته تا همکاری با صدا و سیمای ملی در قالبهای متفاوت، بسیاری وی را افتخاری شماره دو نام می‌نهند و در نقطه مقابل کسانی دیگر این حرکت وی را می‌ستایند.


این نام کسی نیست جز «سالار عقیلی»، خواننده ای که سه تار نیز میزند و رشته تخصصی‌اش بازیگری تئاتر است، کسی که در عرض حدود هفت سال بیست آلبوم موسیقی را روانه بازار نموده است؛ یعنی هر سال سه آلبوم. شاید هوادارانش این تعداد آلبوم‌ها را عادی توصیف نمایند اما زمانی که موسیقی تیتراژ فیلم‌ها و سریالهای تلویزیونی و کنسرتهای متعدد داخل و خارج وی به همراه بسیاری از گروههای ریز و درشت موسیقی را کنار هم جمع می‌کنیم به عدد قابل توجهی می‌رسیم...

ادامه نوشته

رمز عشقت دل عشاق بدست آورده....

در ثنای چاوش موسیقی ایران ؛

رمز عشقت دل عشاق بدست آورده....

این روزها هوای قلممان ابریست ، دل و دماغی برای نوشتن ندارد همین روزهاست که جوهرش خشک شود ، ذهنش پر از سوژه است ،  سوژه های ناب و تازه ، اما چه سود که خریداری ندارد ... اگرچند لنگ لنگان تصمیم دارد تا پای جان بجنگد و تا آنجا که در توانش است برای هدفش مبارزه کند !

 این روزها دیگر کمتر کسی به موسیقی فکر میکند و زمانی را برای گوش دادن به آن اختصاص میدهد  ، چه رسد به نوع اصیلش که دیگر حوصله گوش سپردن به پیش در آمد و درآمد و آواز بزرگانمان نمانده ، حال ، این وسط  کسی هم بیاید و نقدی کند و انتظار خریداری هم داشته باشد انتظاری بس عبث است و بیهوده...

باخواندن سطور فوق شاید این گمان کنید که نا امید شده ایم از نگاشتن در راه  موسیقی . راستش را بخواهید حدثتان درست است ، گرفتار نا امیدی شدیدی شده ایم نه تنها این یک قلم ، که ذهنها و قلمهایمان...

 

ادامه مطلب را مطالعه فرمائید ...

ادامه نوشته

برای محمدرضای من ...

هيچ ميدانستي كه بسيار بودند مردمان كشورت كه ربناي تو خرماي سفره ي افطارشان بود و بعد از خشكيدن نخل آن ربنا  احساسشان خشكيد و كدر شد؟

گمانم ميدانستي كه جز بحرين و عراق و بوسني و سوريه و غيره در همين ايرانمان بودند و هستند كودكاني كه عيد امسال و هرسالشان را با لباس مانده و احيانا از مد افتاده ي بچه ي همسايه سر كردند...


ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

" پیش ساز تو من از سحر سخن دم نزنم"

یادداشتی به مناسبت یکم شهریور سالروز میلاد حسین علیزاده

" پیش ساز تو من از سحر سخن دم نزنم..." 

تقویم موسیقی ایرانی سرشارست از روزهای خوش و فرخنده ، روزهایی که با فرا رسیدنش اتفاقات و رخدادهای تلخ حواشی این هنر را که اینروزها کم هم نیستند از خاطر می زداید ...

سالروز تولد هنرمندان و اساتید بنام مان یکی از این اتفاقات زیباست ، اتفاقی که اگر چند در ذهن بسیاری از مردم کم اهمیت تر از سالمرگ هنرمندان است اما میزان تاثیر گذاری آن در بطن موسیقی و هنر بسیار مثبت تر است ...

میتوان به جرات گفت نمیتوان هنرشناسی را یافت که حسین علیزاده را نشناسد ، بزرگمردی که سالیان سال از عمر گرانبار خود را وقف موسیقی و هنر اصیل ایرانی نموده است ، برای معرفی او نیازی به نام بردن نی نوا ، ترکمن ، سواران دشت امید ، شور انگیز ، زمستان است ، صبحگاهی ، ماهور ، عصیان و بیش از 60 اثر منتشر شده وی نیست  ، نیازی به ساز سلانه  و مقام داد و بیدادی ابداعی این فرزند آفتاب  و دهها کتاب تالیفی و سه بار نامزدی اش در معتبر ترین جایزه جهانی موسیقی ،  گرمی نیست ، چرا که نامش حجت را بر اهل هنر تمام کرده است .

ادامه مطلب رابخوانید ....
ادامه نوشته

دود عود ، گلی از گلخانه باغبان موسیقی ایران زمین ...

دود عود ، گلی از گلخانه باغبان موسیقی ایران زمین ...

در موسیقی ایران نواهایی را میتوان یافتکه در سالیان گذشته توسط نام آوران این عرصه تولید و بدل به قطعاتی ماندگار و خاطره انگیز در ذهن هنر دوستان گشته اند . چنین آثاری در موسیقی ایرانی کم نیستند و میتوان با اندکی جستار در آرشیو موسیقی های خود آنها را یافت ، آثاری که میتوانند در حد یک قطعه موسیقی چند دقیقه ای خاطره انگیزی باشند که با گوش سپردن بدان حس نوستالژیکی به مخاطب دست دهد که یادآور خاطرات خوش و ناخوش ایام گذشته است و یا یک آلبوم موسیقی کامل که روزها و سالهاست بسیاری از زمان مان را برای لذت بردن از این آلبوم صرف نماییم...


ادامه مطلب را مطالعه نمائید ...

ادامه نوشته

مرقوم فرمایید : برای استاد شجریان...

بهار در راه است و بوی خوش گلهای بهاری به مشام میرسد، با نزدیک شدن به آخرین ماه سال خورشیدی گلهای بهاری خود را آماده اجرای موسیقی زیبای طبیعت میکنند تا سرود بهار را به مشتاقان تقدیم نمایند، بوی باران میرسد، بوی سبزه، بوی خاک، خداوند بزرگ خورشید عالم تاب را مامور قرار داده تا سپیدی برف های زمستان را محو نماید تا باری دگر بر بوم نقاشی خود نقشی دگر اندازد از بهارتا خلایق بر قدرت و عظمتش پی برند و بستایند او را ...

سال 90 نیز با تمام پاکی‌ها و پلشتی هایش رو به اتمام است و تارنمای شجریانی‌ها این بار برآن گشته است تا با یاری خداوند متعال و همراهی شما عزیزان جان، ویژه نامه‌ای نوروزی تدوین نماید برای خسرو آواز ایران؛ بر آن گشتیم تا این بار نام شما عزیزان علاقه‌مند را نیز در کنار نام نویسندگان مطرح موسیقی ایران زمین درج نماییم تا با درج مقالات و نوشتارهایتان در مورد استاد، بتوانیم ویژه نامه‌ای پرمغز و پرمحتوا و در خور نام استاد آماده نموده و برای علاقه‌مندان و دوستداران عرضه نماییم.

بسیار گشته است که دوستداران این بزرگمرد بی‌همتای موسیقی ایرانی در انتظار فرصتی بوده‌اند تا سخن دل خود را با ایشان در میان گذارند، و یا انتظاراتشان را از استاد بیان کنند، آلبومهای این بزرگ را از نگاه خود تحلیل نمایند و یا متنی ادبی برای ایشان بنگارند ...
هم اکنون این فرصت توسط شجریانی‌ها مهیا گشته و آماده دریافت نوشتارهای شما عزیزان میباشد، فرصت اندک است ...
اگر توانایی نگارش را در خود احساس می‌کنید و علاقه‌مند به درج مطالب‌تان هستید، همت بلد دارید که کسی را که همت بلند اوفتد ... مرادش کم اندر کمند اوفتد

دوستداران و علاقه مندان به استاد در انتخاب موضوعات نوشتارها با حفظ حریم خصوصی افراد و بدور از هرگونه توهین و جبهه گیری‌های سیاسی و با محوریت استاد شجریان، صاحب اختیاردر نگارش مطالب هستند .

بایستی توجه داشت که :
شجریانی‌ها در انتخاب، رد و یا اصلاح هر نوشتاری آزاد است و ارسال نوشتارها به منزله تایید نهایی چاپ آنها نمی‌باشد.
نوشتارهای ارسال شده نباید قبل از انتشار ویژه نامه در هیچ جریده و وب سایتی منتشر گشته باشند در غیر اینصورت شجریانی‌ها از انتشار مطلب معذور است.

عزیزانی که مایلند نوشته‌های خود را در این پرونده‌ی شجریانی‌ها منتشر کنند، می‌توانند متن خود را به یکی از آدرسهای زیر ارسال نمایند.

ezine5@shajarianfans.com

javad.sahafi@gmail.com

ansoyeebiso@yahoo.com


بسیاری از دوستان بر این باورند که تنها باید مسائل را از دید فنی نگریسته و نوشتاری بصورت تخصصی بنگارند .

آندسته از عزیزان که تخصص لازم و کافی برای نگارش در موسیقی دارند شایسته است که مطالبی از این دست نگارند اما قرار نیست تمام عزیزان و دوستداران استاد مطالبی فنی و تخصصی درج نمایند . عزیزان جان میتوانند احساس خود نسبت به استاد شجریان را بیان نمایند گویی به ایشان نامه ای مینگارند .

از طرفی دیگر در صورت داشتن توانایی در در تحلیل آثار استاد از عزیزان خواهشمندم پای پیش گذاشته و مطلب خود را به آدرس فوق الذکر ارسال نمایند .

لازم به ذکر است تمامی مطالب درج شده در این ویژه نامه با نام نگارنده آن مطلب درج خواهد گشت .

با مهر - محمد جواد صحافی

به احترام آقای پاواروتی، خبـــــر......دار

به مناسبت سالروز میلاد شوالیه موسیفی ایران

به احترام آقای پاواروتی، خبـــــر......دار


در تقویم موسیقی ایرانی روزهایی هست که نباید از آنها به سادگی گذشت، سالروز میلاد هنرمندان و یاد بود پرواز این بزرگان هر دو به اندازه یکسان خوشایند و ناگوارند.
در برخی روزها هنرمندانی دیده به جهان گشوده و ظهور نموده‌اند که حضورشان اتفاقی نو، مبارک و میمون برای موسیقی بوده است و در نقطه مقابل روزهایی نیز بوده‌اند که از دست دادن هنرمندان و اساتید موسیقی لطمه بزرگی به این هنر والا وارد نموده است.

هر گاه یادی از هنرمندانمان که از دست شده‌اند میکنم به ناگاه دو هنرمند بزرگ موسیقی که هر دو غریبانه ودر اوج از میان مان وداع گفتند را در ذهن بیاد می‌آرم ، پرویز یاحقی و پرویز مشکاتیان .. آن دو مظفران و فاتحان موسیقی ایران زمین که چونان نامشان در موسیقی ایرانی زمین پیروز و عزیز بودند، هر چند زود برفتند و آتش عشق خود را در جان عاشقانشان شعله ور ساختند ... یادشان گرامی باد. ..

ادامه نوشته

نگاهی به آلبوم چاووشی ساخته مجید درخشانی و بررسی فعالیتهای پوریا اخواص

 نگاهی به آلبوم چاووشی ساخته مجید درخشانی و بررسی فعالیتهای پوریا اخواص

 " چاووشی " تلفیقی از شور جوانی و تجربه

 

در زمانه ای که هنر موسیقی اصیل ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته و جوانان ، به جای توجه بر فرهنگ اصیل خود به فرهنگ و هنر غربی گرویده اند و نتیجتاً طرفداران موسیقی اصیل ایرانی روز به روز کمتر و کمتر میشوند و این هنر والا جایگاه اصلی واقعی خود را در میان سایر هنرهای ایرانی از دست میدهد ، نگرانی از دست دادن بزرگانی چون شجریان و ناظری وعلیزاده و امثالهم ، چونان از دست دادن مشکاتیان و پایور و ملک و تجویدی بزرگوار ، و نبود جایگزینی در حد این بزرگان غم مان را بیش از پیش افزون تر می نماید ، گاها مشاهده میگردد جوانانی در گوشه ای ، بدور از هیاهو و جنجال های تبلیغاتی اساتید موسیقی مان ، مشغول فعالیت های هنری خود میباشند تا چراغ این هنر والای ایرانی را روشن نگاه دارند ؛ اگرچند تعداد این هنرمندان و تعدد فعالان در این عرصه ، در مقایسه با سالیان قبل کمتر بوده است و حتی ممکن است در مواردی به تعداد انگشتان دو دست نیز نرسد اما جای شکرش باقیست که میتوان از همین تعداد اندک به یکی دو نفر آنها بسیار امیدوار بود و برایشان آینده درخشانی را در عرصه هنر موسیقی اصیل ایرانی متصور گشت . . .

ادامه مطلب را بخوانید

 

ادامه نوشته

برای او که ساده ، بی ادعا و پربارست

همواره هنر موسیقی اصیل ایرانی درگیر حاشیه ها و جو سازی های اطرافیانی بوده است ، این گونه جوسازی ها و پرداختن به حاشیه ها باعث گردیده اند تا موسیقی اصیل ایرانی ، روز به روز عقب افتاده تر و گوشه نشین تر گردد . نقد آلبوم هنرمند بزرگی چون شجریان و یا ناظری ،  انتقاد از عملکرد افرادی چون افتخاری ، سخن پراکنی های نخ نما شده فردی چون محمد رضا لطفی در آستانه کنسرتهایش بر علیه هنرمندان و موضع گیری متعصبان و طرفداران این عزیزان و بحث و جدل آنها با طرفداران باعث گردیده تا آنقدر جو موسیقی مسموم و آفت زده شود که پرداختن به اصل موضوع به طور کل فراموش گشته و هدف تنها اثبات حقانیت خود و نه هنرمند مورد علاقه خود باشد ...

ادامه مطلب را مطالعه فرمائید ؛

ادامه نوشته

یادداشتی به مناسب سالروز میلاد خسرو موسیقی ایران محمد رضا شجریان

اول مهر برای اهالی موسیقی و هنر دوستان طعم و بویی خاص دارد ، از آن جهت که سالروز میلاد بزرگمردیست از تبار عشق و مهر که موسیقی ایرانی مدیون اوست ؛ زن و مرد و پسر وجوان او را نیک میشناسند و با صدای او ایام سپری نموده اند ، سالهاست برای سالروز میلاد محمد رضا شجریان مینویسم و احساسم را نسبت به او و هنرش بیان میدارم ، اگر چند میدانم برای وصف صفت بزرگی چون شجریان نگارش چند مقاله و یادداشت کافی نیست ، ...

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

علیرضا افتخاری ، قربانی هنر سیاسی

علیرضا افتخاری نامی آشنا برای هنرمندان و هنردوستان موسیقی ایرانی است ؛ هر فردی که علاقه مند به صدای وی است و یا صدایش را شنیده است بر هنر والای او آشناست ؛  زمانی که حضور مشکاتیان را در کنار خود احساس نمود و آثار ماندگار و خلاقانه اش را به زیبایی اجرا نمود و دهها اثر زیبا از خود بر جای گذاشت بسیاری آینده موسیقی ایرانی را بسیار روشن می دیدند ؛ موسیقی و آواز ایرانی با حضور او و استاد شجریان و استاد ناظری و بسیاری از هنرمندان نام آشنای امروزی دغدغه دیگری نداشت . همه او را هم رده شجریان بزرگ میخواندند و بی صبرانه در انتظار انتشار اثر جدیدش بودند ...

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

سنت‌شکنی سخت و دشوار است ...

نگاهی به محموعه فعالیت‌های علی قمصری به بهانه انتشار آلبوم «بدرود با بدرود»

سنت‌شکنی سخت و دشوار است ...
اگر چند هنر موسیقی اصیل ایرانی به نسبت سال‌های قبل از انقلاب اسلامی و چند ده سال پس از آن رونق خود را از دست داده است اما هنوز هم هستند هنرمندان جوانی برخواسته از نسلی نو که با پشتکار وصف ناپذیر خود پرچم این هنر والاو اصیل ایرانی را پای برجا نگاه داشته و سعی در احیای این بلبل خوش الحان هنر ایرانی دارند . در زمانه‌ای که فرهنگ غربی با شدت و حدت هر چه تمام‌تر پای‌کوبان و رقص‌کنان جوانان این مرز و بوم را مست رقاصی‌های پر‌زرق‌و‌برق ظاهری و پوچ خود می‌نماید، شاید کار این جوانان هنرمند که آهسته و پیوسته فرهنگ اصیل ایرانی خود را اشاعه می‌دهند تا بر فریب‌خوردگان ثابت نمایند، هنوز جوانانی هستند که فرهنگ پر مغز و ناب ایرانی را به زرق و برق بی‌محتوای آن طرف آبی به ارزانی نمی‌فروشند، بسیار سخت‌تر از وظیفه هنرمندان سال‌های پس از انقلاب باشد...

ادامه مطلب را بخوانید ....

ادامه نوشته

رقصی چنین میانه میدانم آرزوست ...

نمیدانم چه حسیست زمانی که به روزهای پایانی بهمن ماه که میرسم اضطراب سراپای وجود م را فرامیگیرد ، شاید شور و شوقی عظیم برای تدارک جشنی بزرگ در دلم و شاید نگرانی برای توصیف زیباتر این روز  تا شاید نتوانم آنطور که لایقش است برایش بنگارم ، میترسم احساسم آن روز بکار نیفتد و قلمم بر کاغذ نچرخد تا آنطور که در شان و منزلت اش است گرامیش ندارم .

خدای آن روز را نیاورد که در آنصورت روز وداع قلمم با کاغذ فرا رسیده است ...اما تو گویی هنوز شور و شوق نوشتن برایش در دلم بیقرارم کرده است .

نه ، انگار بازهم میتوانم بنویسم ...

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

مرضیه ،  فراموش شده درغربت ...

 مرضیه بانوی آواز ایران که سالها صدای زیبایش میهمان خانه ها ی اهالی هنر بود نیز به دیار باقی شتافت ، همانند سایر بزرگان مان ، چون مشکاتیان ، پایور و بسیاری دیگر . شاید این مرگها دلیل آن باشد که بیاد داشته باشیم درگذشتگان مان را و فراموش نکنیم آنان را .

مرضیه هنرمندی بود که حتی مرگش نیز با سایرین تفاوت داشت همانطور که زندگی اش . زندگی او تحت تاثیر بازی های کثیف سیاسی قرار گرفت ، هنرش نیز آلوده به این بازی ها گشت . شاهد سخنانم همان اشعاری حماسی بودند که پس از پیوستن اش ...

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

به یاد استاد حسن کامکار - بخش دوم

در قسمت قبل نوشتاری به قلم نویسنده را خواندیم که اشاره ای نموده بود  بر دیدار با شادروان کامکار و مصاحبت اش با آن مرحوم . در بخش دوم و پایانی این نوشتار سخنان فرزندان و همسر  آن مرحوم را با یکدیگر مرور میکنیم .

یادش گرامی باد...

برای مطالعه ادامه مطلب را بخوانید .،

ادامه نوشته

به یاد استاد حسن کامکار - بخش اول

چندی پیش مشغول قدم زدن در دنیای پر هیاهوی مجازی و خواندن مطالب وبگاههای هنری بودم . کاری که دیگر تبدیل به یکی از مهمترین مشغله های روزمره ام گشته است . به مجله ادبستان برخوردم ... با این مجله هنری از گذشته آشنایی داشتم و بر بار هنری و گران سنگ اش واقف بودم اما زمانی که اندکی ژرف بدان نگریستم و توانستم مقالات و مطالب بی شمار موسیقایی اش را مطالعه نمایم بیش از پیش بر ارزش نهفته اش پی بردم . الحق که سید احمد سام اندیشمند توانمندی است که چنین ماهنامه پر مغزی را سالها منتشر نمود . متاسفانه این نشریه از سال 1374 به دلایلی منتشر نگردید و پس از آن تاکنون دیگر نشریه ای در حد و توان ادبستان که بدان صورت ژرف و عمیق به مسئله فرهنگ و ادب و هنر بنگرد منتشر نشد.  لذا تصمیم بر آن گرفتم که ...

ادامه مطلب را بخوانید

ادامه نوشته

ما را سریست با توکه گرخلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

یادداشتی به مناسبت سالروز میلاد استاد محمد رضا شجریان

ما را سریست با توگر خلق روزگار -- دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

اول مهر ماه سالروز تولد ستاره درخشان موسیقی ایران زمین است . بزرگ مردی که اسوه هنر و اخلاق است . بزرگ مردی که همه او را میشناسند ؛ بزرگ و کوچک ، زن و مرد . همه با صدایش خاطره ها دارند و بر او و عقائدش احترام قائلند . شاگردان بسیاری را تعلیم داده که هم اکنون هر کدام از آنان اساتیدی گشته اند ، همراه مردم بوده است برای مردم خوانده است آنچه رضای مردم است رضای اوست ، سخن اش رمز دهان میگوید و رنج نهان ،  صدایش صدای غم و شادی مردمان روزگارش است ، از ناله مرغ سحرش ناله ها برون می اید و از مردانگی های دل مجنونش چه سخنها میگوید ، مردی از دیار خراسان ، استاد محمد رضا شجریان ...

 

 

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

برای سالروز میلاد حمید متبسم

گروه دستان را سالهاست میشناسیم ، اعضای این گروه با هنرمندان نامدار بسیاری سالهاست همکاری نموده و در موسیقی اصیل ایرانی تلاش های ارزنده ای را انجام داده اند . اعضای گروه در کمال دوستی و صمیمیت سالهاست با جان و دل در راه موسیقی ایرانی می کوشند و نتیجه کوشش هایشان تولید آثار فاخر موسیقایی و اجرای کنسرتهای بزرگ موسیقی در دنیا میباشد . حمید متبسم یکی از اعضای این گروه است که سهم بسیاری در موفقیت این گروه داشته است . به زعم نگارنده میتوان حمید متبسم را یکی از فعالترین هنرمندان موسیقی اصیل ایرانی نامید . هنرمندی در کنار فعالیت اش در این گروه به تاسیس دو گروه با نام پردیس و ارکستر سیمرغ نیز پرداخته است . . .

ادامه مطلب را بخوانید . . .

ادامه نوشته

پرونده ای برای شهرام ناظری قسمت اول مصاحبه با شهرام ناظری ( بخش اول )

در سالیان اخیر هنرمندان موسیقی اصیل ایرانی با توجه به فضای جامعه نتوانسته اند آنطور که باید فعالیت های ارزنده  و درخوری را در زمینه موسیقی اصیل ایرانی انجام دهند اگر چند برخی نیز توانسته اند بدون توجه به موانع و مشکلات پیش رو و تنها با اتکا به هنر والای خود با برگزاری کنسرتهای موسیقی اصیل ایرانی در ایران و سایر نقاط جهان و یا ارائه آلبومها و آثار موسیقایی فعالیت های قابل توجه خود تحسین منتقدان بسیاری را بر انگیخته اند ؛ اگر چند هنوز در داخل کشور مورد بی مهری های بسیاری قرار گرفته اند .شهرام ناظری نمونه ای از این هنرمندان است که با همراهی فرزندش حافظ توانسته است با ارائه شیوه نوینی از آواز در موسیقی ایرانی در سالهای اخیر موفقیت های شایانی را بدست آورده و موسیقی ایرانی را به جهانیان معرفی نماید . در این تارنگار قصد دارم تا در مقاطعی مشخص مقالات و نوشتارهای منتقدین و هنرمندان عرصه موسیقی در مورد این هنرمند بزرگ و مصاحبه با این بزرگوار را که تاکنون در محیط مجازی منتشر نگردیده اند با ذکر منبع دقیق ، جهت مطالعه دوستان و علاقه مندان به موسیقی و شهرام ناظری قرار دهم تا علاقه مندان به موسیقی اصیل ایرانی در مورد این هنرمند و نظرات سایر بزرگان در مورد ایشان بیشتر بدانند .

در اولین بخش توجه دوستداران را به مصاحبه علی بوستان نوازنده و هنرمند موسیقی با شهرام ناظری که در سال 1387 در مجله فرهنگ و آهنگ انجام گردیده است جلب میکنم .

 

ادامه نوشته

برای خالق پرواز . . .

 کمتر هنرمندی را میتوان در موسیقی اصیل ایرانی یافت که همانند او چهره ای جهانی داشته باشد و بسان وی با بزرگان هنر شرق و غرب برنامه اجرا کند .

در کارنامه درخشان او میتوان نام بزرگان بسیاری را یافت ؛ از اساتیدی چون محمدرضا شجریان و حسین علیزاده تا یویوما و بسیاری دیگر از هنرمندان نامدار ایرانی و غیر ایرانی .

کیهان کلهر . . .  خالق اثاری چون شب وسکوت کویر و شهر خاموش ؛ 

 

ادامه مطلب را بخوانید . . .

ادامه نوشته

یادداشتی به مناسبت سالروز میلاد استاد محمد رضا لطفی

محمد رضا لطفی هیچ نیازی به تعریف و توصیف ندارد که آثار متعدد و ارزشمند ایشان گواهی است بر کارنامه پر بار بیش از سه دهه فعالیت مستمر اش در موسیقی ایران زمین   اجرای آثار ماندگاری چون  چاوش 1 – 10  ، کنسرت های متعدد در جشن هنر شیراز  و بسیاری آثار دیگر کارنامه محمد رضا لطفی را درخشان تر از سایر هنرمندان نموده است ؛

 

ادامه مطلب را بخوانید . . .

ادامه نوشته

پرداختن به بزرگان هنر و موسیقی ایران ، ضرورتی اجتناب ناپذیر

پس از در گذشت نابهنگام و غیر منتظره پرویز مشکاتیان که به جد میتوان این اتفاق نا خوشایند را ضربه ای بزرگ بر موسیقی دانست و در پی ان از دست دادن فرامرز پایور همه اهالی موسیقی را به یکباره در بهت و حیرت فرو برد ؛

بروز اتفاقاتی از این دست صد البته که بسیار تالم بر انگیز و ناراحت کننده هستند اما پرداختن به عزیزان پس از مرگ آنان امریست که در نظر نگارنده  بسیار ناخوشایند و غیر عقلانی می نمایاند ، حقیر به هیچ وجه من الوجوه قصد آن ندارم که کوتاهی خود را توجیه نموده و یا این قصور را بر گردن دیگر عزیزان بنهم که خود نیز به اندازه  دیگر اهالی  قلم مقصرم . . .

ادامه مطلب را بخوانید . . .

ادامه نوشته

مردان بی ادعای موسیقی ایران زمین . . .

از آن زمان که با چند اثر از آثار اعضای این گروه آشنا گردیدم تاکنون ؛  این هنرمندان چنان روح و جانم را تسخیر نموده اند که روزی نیست که بی آنان سپری گردد ؛  بی صبرانه شبها را به روز میرسانم تا دقایقی را با موسیقی روح نواز این عزیزان طی نموده و شبی را از نو درانتظار طلوع خورشید مهر بگذرانم . و این است داستان عشق که موسیقی ایرانی این چنین بیان اش میکند و زبان قاصر از توصیفش است ؛ . . .

ادامه نوشته

یادداشتی از میدیا فرج نژاد

دوست عزیز و هنرمندم میدیا فرج نژاد یادداشتی کوتاه در سوگ مشاکتیان نگاشته اند که توجه خوانندگان عزیز را به این یادداشت جلب مینمایم :

یادداشتی از میدیا فرج نژاد

شاهنامه ی موسیقی ایران بی رستم شد

زمانی که به من خبر دادند پرویز مشکاتیان دیده از جهان فرو بست. نمی دانستم از سر چه اشک میریزم
برای او که تمام لحظه هایش پر بار بود و اندیشه اش آزاد یا برای خودم که احساس میکردم گوهری را از دست داده ام که مثالش در هیچ کجا یافت نمی شود.
او سی سال موسیقی ایران بود و رفتنش زخمی بود که تسکینش ممکن نیست.
همایون شجریان میگفت آنقدر در بستر آرام بود که نمیتوانستم بپذیرم مرده است، کاملا خواب بود، خوابی آرام...

وارد خانه ی استاد که شدم نمی دانستم چه بگویم....
همه چیز جگرم را می خراشید. زاری های "درویشی"، اشکهای پنهانی "اردشیر کامکار"، بغض در گلو مانده ی "بیژن کامکار"، ناله های آوا و آیین دو یادگار عزیز استاد و چهره ی بهت زده ی "علی اکبر شکارچی" که حتی حاضر نبود وارد خانه بشود.

آه از نهاد همه بلند بود که چرا قدر او را بیشتر و بیشتر ندانستیم.
مشکاتیان هم رفت اما تا دوران باقی است او افسانه خواهد ماند...
مبادا به گیتی به جز کام تو
همیشه بر ایوانها نام تو

خالق دود عود درگذشت

زبان از گفتنش بیمناک است و خجل اما تقدیر را رقم نه زبان من میزند....

استاد پرویز مشکاتیان درگذشت........

ناباورانه فقدان سنگینش را به سوگ مینشینیم

آتش زدی بر عود ما     نظاره کن در دود ما....


 

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

 ثبت است در جریده عالم دوام ما

 

بسیار سخت است زمانی که بخواهی مطلبی را در سوگ فردی بنویسی . در سوگ کسی که سالیان سال در خدمت هنر این مرز و بوم بود .

پرویز مشکاتیان بزرگ موسیقیدان مطرح ایران خالق بسیاری از آثار ماندگارجان به جان آفرین تسلیم کرد .

مرگ پرویز مشکاتیان ضایعه ای بود بسیار درد ناک برای موسیقی ایران زمین ؛ ضایعه ای دردناک  که جای خالی آن سالیان سال در موسیقی احساس خواهد شد . 

کمتر کسی بود که اهل موسیقی باشد و " همراه شو عزیز " ؛ " آستان جانان " ؛ " دستان " ؛ "بیداد "؛ " دود عود " و . . . نشنیده باشد. 

اگر یاوه گویی نکرده باشم این مشکاتیان بود که با آثار خارق العاده اش محمدرضا شجریان را در عرصه موسیقی مطرح کرد .

او تنها به همکاری با محمدرضا شجریان اکتفا نکرد و در دهه هفتاد و با اختلافاتی که میان او و شجریان پیش آمد  راه  موسیقایی خود را در کنار شهرام ناظری ادامه داد و این باهم بودن منجر به خلق تصنیف " مرا عاشق" گردید . پس از سالها مشکاتیان و شجریان باری دگر در کنار هم قرار گرفتند اما دست روزگار مهلت باهم بودن و خلق آثاری نو را به ایشان نداد . و بسیاری از اساتید در حسرت با او بودن ماندند . . .

اما جفای روزگار و بی مهری های برخی از مهرپروران آنچنان او را از صحنه گریزان نمود که دیگر برای مشکاتیان آن حال و هوای سالیان قبل و خلق آثار ماندگار وجود نداشت . دیگر کسی او را بر روی صحنه ندید و آلبومی تازه از ایشان نیز منتشر نگشت .

قلم  یارای نگاشتن در رثای او را ندارد . این قلم تا کنون اینگونه تلخ ننوشته است که هم اکنون باید بنویسد .

صدای آسمانی ساز مشکاتیان از این پس برای بهشتیان خواهد نواخت تا زمینیان را در حسرت شنیدن دوباره صدای سازش گذارد ؛ آنانی که قدر این نعمت الهی را ندانستند و باقی عمرشان را باید در حسرت با او بودن گذران کنند  .

و باز هم باید تاسف خورد . . .

این بار برای صدا وسیمای ملی مان که تنها نام ملی را با خود یدک میکشد و اینگونه شمشیر خود را برای مبارزه با هنرمندان موسیقی بر روی آنان گشوده است .

برای صدا و سیمای ملی مان باید تاسف خورد چرا که پخش اعترافات ساختگی و دروغین را بر اعلام خبر درگذشت این بزرگمرد موسیقی ایرانی ترجیح میدهد و حتی دقایقی را صرف این از دست رفته نمیکند .

برای صدای و سیمای ملی مان باید تاسف خورد چرا که مرگ سیاستمداری هم جنس خودشان را آنقدربزرگ و دردناک می نمایانند که مردم کشورشان مجبورند بخاطر مرگ وی روزها را در عزای عمومی گذرانند . اما هیچگاه حاضر نیستند از جانب خود حتی تسلیتی را که نشان دهنده غم و اندوهشان باشد به جامعه هنری و مردم ایران گویند .

برای صدا و سیمایی متاسفم که مجبورم برای شنیدن خبر درگذشت مشکاتیان بزرگ به شبکه های بیگانه متوسل گردم و مصاحبه حسین علیزاده را در باره این بزرگوار به جای آنکه از رسانه ملی خود ببینم ؛  از بی بی سی نظاره گر باشم .

 

 

 

این نقصان را به اهالی هنر تسلیت می گویم . . .

این شعر چقدر به حال و هوای امروزم نزدیک است  . . .

 

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز

 

مرده آن است که نامش به نکویی نبرند .

نمونه ای از آثاراستاد مشکاتیان را دانلود کنید :

دود عود قطعه سنتور و ارکستر (ارکستر )

مخالف سه گاه ( سنتور )

شورانگیز ( سنتور )

رزم مشترک ( تصنیف )

مرا عاشق ( تصنیف )

وطن من ( تصنیف )

به مناسبت یکم خرداد سالروز میلاد جلیل شهناز

 هنگامی که برگهای تاریخ کهن این مرز و بوم را ورق میزنیم به روزهایی بر خورد می نمائیم که گاهاً غبطه آن روزها را خورده و آرزوی برگشتن به آن روزها را در سر می پرورانیم . با نوشتن این سطور ممکن است ذهن علاقه مندان به موسیقی اصیل ایرانی متوجه جشنهای موسیقی شیراز گردد . جشنهایی که اجرای مجدد آنها آرزویی است برای هر علاقه مند به موسیقی ایرانی . جشنواره ای که به واقع اوج هنر نمایی بزرگان موسیقی ایران زمین را به رخ عموم علاقه مندان و بازدید کنندگان می کشید . . .

 

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

شهرام ناظری و مولانا

سالياني است كه شهرام ناظري مي خواند و هر از چند گاهي اثر جديدي را عرضه مي كند . در طول اين سالها  او دهها اثر هنري را به صورت نوارهاي كاست ارائه نموده و كنسرت هاي متعددي را اجرا نموده است . با اين كه توفيق درك تمام كارهاي هنري ناظري را نداشته ام . وقتي كه آثاري را كه از او شنيده ام كنار هم مي گذارم ، دو ويژگي عمده را در كارهاي او در مي يابم :

ادامه نوشته

آسيمه سر رسيدی از غربت بيابان . . .

ممکن است دوستداران موسیقی اصیل ایرانی و بازدیدکنندگان از این وبلاگ با خواندن این مطلب کمی متعجب گردند . مدتیست که بنده عزم آن داشته ام که مطلبی و یادداشتی برای یکی از هنرمندان موسیقی پاپ ایرانی بنگارم . تا تجلیلی باشد از زحمات این بزرگوار ، اگرچه بنده معتقدم ایشان هنر بسیار والایی در زمینه موسیقی داشته و توانایی بالقوه ای در زمینه اجرای موسیقی اصیل ایرانی با توجه به شاگردی اساتید بزرگ موسیقی ایران داشته اند . . .

ادامه نوشته

تاملي بر اظهارات شجريان پيرامون سازسازي

قرار نيست کسي شکست بخورد
 
تاملي بر اظهارات شجريان پيرامون سازسازي
 
رابطه‌ی «محمدرضا شجریان» - که به نوعی مهم‌ترین شخصیت موسیقی کشور در حال حاضر شناخته می‌شود - با اهالی مطبوعات در تابستان سال گذشته طی جلسه‌ای در مجموعه‌ی آسمان (فرهنگستان هنر) که به دلیل دلخوری خبرنگاران از نحوه‌ی برخورد برگزارکنندگان کنسرت ایشان برقرار شده بود، عملاً وارد مرحله جدیدی شد و استاد آواز ایران که پیش از آن بیش از هر هنرمندی از جامعه رسانه‌ای دوری می‌کرد، رابطه‌ی نزدیک‌تری با مطبوعاتی‌ها  برقرار کرد تا جایی که امسال اولین نشست خبری در حوزه‌ی موسیقی به میزبانی شجریان و در دفتر شخصی ایشان برگزار شد. هرچند که به نظر می‌آمد هدف برگزاری این نشست اطلاع‌رسانی در زمینه‌ی برگزاری کنسرت‌های شجریان و گروه شهناز در شش ماه اول امسال و همچنین رونمایی از آلبوم جدید «آه! باران» بود؛ اما نکته‌ای که بیش از هر چیز می‌توان به آن توجه کرد صحبت‌های شجریان پیرامون سازسازی و تجربیاتش در این زمینه برای اهالی مطبوعات است. . .
ادامه نوشته

یادداشتی برای بیژن ترقی و سایر از دست رفتگان و در دست ماندگانمان...

آنچه مرا واداشت تا تصمیم به نوشتن چند خطی نمایم , اتفاق تلخ اخیر که همانا از دست دادن شاعر  آهنگساز و موسیقیدان بزرگ ایرانی بیژن ترقی بود.

از دست شدن این عزیز و رفتن او از بین ما به یکبار همه را به تکاپو واداشت تا مطلبی برای او و در خور او بنگارند

 

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

شجریان پیشرو در سعدی خوانی . . .

اول اردی‌بهشت با نام سعدی پیوند خورده است و جایگاه اشعار او در موسیقی سنتی ایران به گونه‌ای است که خوانندگان بزرگ موسیقی ایرانی چون تاج اصفهانی، بنان، محمدرضا شجریان، سیدجواد بدیع‌زاده و ... آثاری را از مجموعه اشعار سعدی خوانده‌اند. اما بدون شک شجریان درخواندن اشعار سعدی پیشروست.

توجه به این شاعر جهانی در آخرین آلبوم او نیز نمایان است. شجریان در آلبوم «سرود مهر»، غزل «دوچشم مست میگونت ببرد آرام جان از دل» و «دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم» را از سعدی در بیات‌ترک خوانده است.

ادامه مطلب  را بخوانید ....

ادامه نوشته

محمدرضا شجریان - 40 سال آواز - 40 سال دلتنگی

محمدرضا شجریان کسی نیست که تا کنون از او زندگی نامه و عکس و پوستر و مقاله و شرح حال و مانند این‌ها منتشر نشده باشد و در دسترس علاقه مندانش قرار نگرفته باشد ... اما به راستی چه دلیلی دارد که عده ای ( برخی = بعضی = نه تمام افراد ) از ایرانیانی که به موسیقی سرزمینشان علاقه مندند و البته دستی هم از دور بر شیوه و علم و چگونگی موسیقی دارند، او را تا جایگاه خدایی بالا می برند ؟ منظور از جایگاه خدایی تقدس و خدای ناکرده شبیهی به ذات لایزال الهی نیست ... بلکه بی مانندی و کم نظیری مقصود است...

ادامه نوشته

استاد غلامحسین بنان

پدرش کریم خان بنان الدله نوری و مادرش دختر شاهزاده رکن الدله( برادر ناصرالدین شاه) بود. از شش سالگی داود به خوانندگی و نوازندگی ارگ و پیانو پرداخت و در این راه از راهنمایی های مادرش که پیانو را بسیار خوب می نواخت بهره ها گرفت، اولین استاد او پدرش بود و دومین استاد، مرحوم میرزا طاهر ضیاءذاکرین رثایی و سومین استادش مرحوم ناصرسیف بوده اند...

ادامه نوشته

خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد . . .

۵ سال از ۵ دیماه ، روز ویرانی های بم گذشت ، سالی که هم هموطنان مان را گرفت هم «ارگ قدیم » را و هم صدای ماندگار ایرج بسطامی را .
ایرج بسطامی خواننده ای با ویژگی های منحصر به فرد بود . برخی از اظهار نظرها از خودش و دیگران را درباره ی او می خوانیم :

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

محمدرضا شجریان از زبان مرحوم فریدون مشیری ...

محمدرضا شجریان از زبان مرحوم فریدون مشیری ...

بالاخره روزي توفيق ديدارش در واحد موسيقي دست داد و ديديم هنرمندي است که از خراسان برخاسته تا آفاق آواز اين سرزمين را چون خورشيد خاوري گرم و روشن کند. بسيار محجوب و متواضع، نازنين و صميمي با چهره اي که همواره از نخستين تحسين ها سرخ ميشد و سرخ مي ماند و با انگشتان هيجان زده اي دائما قطره هاي عرق شوق و شرم را از گونه و چانه اش پاک ميکرد. نسبت به استادان و پيش کسوتان بي نهايت فروتن بود و در عين حال آن غرور خاص خراساني ها هم در برق چشمانش مي درخشيد. محمدرضا شجريان، که ابتدا در واحد موسيقي با نام "سياوش" آغاز به کار کرد، مي توان گفت محيط آنجا و قدرداني و محبت استادان را بهترين جا براي نشو و نما و پيشرفت خويش يافت و چنين هم بود...

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

معرفی تصویری اعضای گروه کامکار...

ادامه مطلب ...

ادامه نوشته

همراه با شوالیه ...

نوشته های اردوان طاهری " آهنگساز و روزنامه نگار "  در باره شهرام ناظری

همراه با شوالیه

شهرام ناظري مي‌گفت: <اذان مرحوم رحيم مؤذن‌زاده‌اردبيلي از آن جهت به دل ايراني‌ها نشسته و مانده كه لحن و بيان فارسي دارد.> از استاد خواستم بيشتر توضيح دهد و ايشان هم گفت: <بسياري از خواننده‌هاي ما با لحن عربي، اشعار فارسي را بيان مي‌كنند؛ به طور مثال به جاي <آ> ازفتحه استفاده مي‌كنند.> گفتم: اين نحوه بيان، همان جويده بيان كردن كلمات نيست كه مردم گاهي مي‌گويند به اين دليل ما متوجه نمي‌شويم كه بعضي از خواننده‌ها چه مي‌‌خوانند...؟

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

خاطراتی در مورد حسین تهرانی

حسين تهرانی از نوادر موسيقی ايرانی و زنده کننده تنبک، قلب تپنده موسيقی ايرانيست. تهرانی جزو انگشت شمار موسيقيدانان ايرانيست که مردم عامی هم با نامش سازش را به ياد می آورند. او زمانی که پا به عرصه موسيقی نهاد به هر سويی سری کشيد و ار هر کس که اندکی گفتنی داشت، درسی فراگرفت، تهرانی از مکتب ابوالحسن صبا و خالقی تا مرشد های زورخانه درک کرده بود و اندوخته هايش را بصورت دسته بندی شده و منظم روی تنبک آزمايش و ثبت کرد.

پرويز خطيبی نويسنده، کارگردان و ترانه سرا که با تهرانی دوستی داشته در مورد خصوصیات اخلاقی او چنین ميگويد: ...تصادفا يک روز در آرايشگاه نيک با مردی برخورد کردم که عينک دودی به چشمش بود و با قيافه ای جدی جوکهای شيرين ميگفت. موجودی بود با قيافه ای متوسط، تميزو شيک پوش و زبر و زرنگ و بسيار خونسرد. ادب و نزاکت را هيچ وقت فراموش نميکرد و شوخی هايش تند و زننده نبود. اولين بار که به اشخاص ميرسيد، عينکش را بر ميداشت و ميگفت :

ادامه نوشته

پرونده ای بر حسین علیزاده -- قسمت چهارم

پرونده ای برای حسین علیزاده - قسمت چهارم

نگاهی به نی نوا

سر آغاز فصلی نو

 در سال هاي آغازين دهه شصت و در آن شرايط سخت پس از پيروزي انقلاب و روزهاي آتش و خون که سرمايه گذاري چنداني روي خلق آثار مستقل موسيقي انجام نمي شد، به ناگهان ميهماني از راه رسيد که توجه همگان را به خود جلب کرد و در روح و قلب آنها خانه کرد؛ اثري بسيار متفاوت از آنچه تا آن زمان شنيده شده بود اثري براي تکنوازي ني و همراهي ارکستر زهي از آهنگسازي که تا آن زمان اثري در اين نوع (ژانر) از او شنيده نشده بود. «ني نوا» از آن زمان بخشي از فرهنگ موسيقايي اين مرز و بوم شد. البته بايد به نقش استفاده فراگير راديو و به خصوص تلويزيون از اين اثر حتي در لابه لاي برنامه ها (در آن زمان تلويزيون در زمان نمايش اسلايد مابين برنامه ها موسيقي پخش مي کرد که در محبوبيت آثار انتخاب شده بسيار موثر عمل مي کرد. ني نوا، موسيقي مجموعه تلويزيوني ميشل استروگف و بعدها سربداران، سلطان و شبان و... از آن جمله بودند) در کسب شهرت اين اثر نيز اشاره کرد. به خاطر دارم در اکثر قريب به اتفاق نمايشنامه هاي آن زمان که عمدتاً داستان هاي ثابتي در خصوص جبهه و جنگ داشتند، از اين اثر عليزاده استفاده مي شد و شايد از اين رو نوشتن درباره آنچه حس نوستالژيک عميقي را در انسان برمي انگيزد چندان ساده و به دور از پيش داوري نباشد.

ادامه نوشته

پرونده ای بر حسین علیزاده - قسمت سوم

پرونده ای برای حسین علیزاده - قسمت سوم

گفتگو با حسین علیزاده

اگز تعصب بگذارد

ما اسناد موسيقايي چنداني که مربوط به دوره پيش از قاجار باشد در دسترس نداريم. يعني در حوزه پژوهش هنر نمي توانيم هيچ حکم قطعي درباره موسيقي ماقبل عصر قاجار صادر کنيم. عده يي اعتقاد دارند اين موسيقي رديف دستگاهي که به ما رسيده است محصول دوره قاجار بوده و به همين دليل بخش عمده يي از روانشناسي عصر قاجار که با شکست هاي سياسي و فرهنگي همراه بود در اين موسيقي منعکس شده و زيبايي شناسي ميرزا عبدالله به عنوان اولين کسي که رديف ها به واسطه او به ما منتقل شده و حداکثر خانواده فراهاني در اين موسيقي تاثير داشته. به همين خاطر نمي توان آن را حکمي براي زمان هاي ديگر هم دانست. اما خيلي از نوازندگان يا آهنگسازان موسيقي ايراني به شکل شهودي اعتقاد دارند که نظام رديف نمي تواند ماحصل يک دوران يا زيبايي شناسي يک شخص يا خانواده باشد. مي خواهم نظر شما را به عنوان يک رديف شناس در اين باره بدانم؟ 

ادامه نوشته

پرونده ای بر حسین علیزاده - قسمت دوم

پرونده ای بر حسین علیزاده - قسمت دوم

نگاهی به تجربیات حسین علیزاده در دهه ۶۰

صداهای نو از بانگهای کهن

 

 دهه 60 از منظري اجتماعي- فرهنگي به شدت تحت تاثير فضاي سياست زده يي قرار داشت که جامعه ايران را دربر گرفته بود. در سال هاي ابتدايي پس از پيروزي انقلاب و دوران پرالتهاب جنگ تحميلي، دغدغه هاي فرهنگي و هنري طبيعتاً در درجه يي بسيار پايين از اهميت قرار داشتند و شايد به همين دليل است که آثار به جا مانده از آن دوران رنگ و بويي بسيار ويژه و متفاوت دارند. مساله موسيقي، خود به کلي و از پايه و اساس منشاء بروز اختلاف نظر بود تا جايي که باعث بروز قضاوت هاي نادرست و نابجاي بسياري شده بود و بسياري از موزيسين هاي ايراني تا مدت ها نمي دانستند اثر هنري خود را چطور مورد عرضه و قضاوت قرار دهند. دقيقاً در همين دوران بود که شاهد حضور آثاري بوديم که بنا به دلايل متفاوتي، به نوعي تبديل به نماد موسيقي در دهه 60 شدند که از اين ميان آثاري با کيفيات نه چندان بالا و بيشتر به واسطه حمايت رسانه يي در آن دوران به شهرت و محبوبيت رسيدند، آثار ديگري نيز به واسطه ارزشمندي هنري شان ماندگار شدند مانند آلبوم بيداد (پرويز مشکاتيان- محمدرضا شجريان) و قطعه ني نوا اثر حسين عليزاده. حسين عليزاده فعاليت حرفه يي خود را در سال هاي مياني دهه 50 آغاز کرد و از همان ابتدا خود

ادامه نوشته

پرونده ای بر حسین علیزاده - قسمت اول

 

پرونده ای برای حسین علیزاده - قسمت اول

حاشيه هايي بر موسيقي حسين عليزاده

مي بيني، افسردگان بيدارند

آيندگان، آنها که از پس ما مي آيند اگر بخواهند چيزکي از امروز ما بدانند، پس از سرک کشيدن در تاريخ رسمي بايد لحظاتي هم گوش به موسيقي حسين عليزاده بدهند که او هم به گونه يي ديگر شايد بي آنکه خود خواسته باشد تاريخ به صدا نوشته است...

ادامه مطلب را بخوانید ...

ادامه نوشته

یادداشتی درباره کلهر و موسیقی فرامرزی اش

یادداشتی درباره کلهر و موسیقی فرامرزی اش؛
نوایی فراتر از مرزها

کیهان کلهر از آن دسته هنرمندانی نیست که کنار گود بنشیند و ژست استادی به خود بگیرد و بگوید این حریف باید لنگ شود. هر جایی که مجال کار می بیند،دست به کار می شود و سنگ تمام می گذارد.نشانه اش هم این است که شما هیچ وقت کار ضعیف یا متوسط از کلهر نمی بینید.اگر قرار است فولکلوریک کار کند، «شب،سکوت،کویر» را می سازد که شاید به جرات بتوان گفت در موسیقی خراسانی نظیر ندارد.اگر قرار باشد ساز و آواز کار کند،آن چنان با ساز علیزاده و صدای شجریان هماهنگ می شود که همگان را مبهوت می کند.در نوازندگی کمانچه و سه تار و تصنیف سازی هم که کارهایی را که با علیزاده وشجریان کرده گویای همه چیز است.اما اینها حداقل هایی است که می توان برای کلهر تصور کرد.کلهر حقیقتا فراتر از مرز نت و ردیف و دستگاه کار می کند. ساز کلهر زبان مشترک تمام کسانی است که کمترین توجهی به موسیقی دارند و این طوری است که با هنرمندانی از سرتاسر دنیا چون یویوما و شجاعت حسین خان یک دل می شود تا آثاری ماندگار در ذهن ها را ایجاد کند...

ادامه مطلب را بخوانید ...
 

ادامه نوشته

به پدرم می‌گفتندپسرت دارد مطرب می‌شود

خاطرات استاد همایون خرم از ورود به عرصه موسیقی

به پدرم می‌گفتندپسرت دارد مطرب می‌شود

 

قرار شده بود كه ساعت یك ربع مانده به 10 شب برویم در رادیو تا امتحان بدهیم. من البته نمی‌دانستم رادیو در كجا قرار دارد اما استاد صبا گفته بود كه بروم رادیو امتحان بدهم. من در خدمت استاد صبا مشغول یادگیری موسیقی بودم و تازه رسیده بودم به آخرهای ردیف دوم و داشتم نوا می‌زدم كه ایشان یك مرتبه به من گفت: «باباجون برو» من گفتم «بروم به كجا؟» گفت: «برو رادیو» من همانطوری كه گفتم نمی‌دانستم رادیو كجاست. دو، سه بار كه تكرار كرد دیدم نمی‌شود از ایشان زیاد سوال كنم. هم خجالت می‌كشیدم و هم اینكه بالاخره فكر كرده بودم می‌روم منزل و از مادر می‌پرسم. 

ادامه مطلب را بخوانید . . .

ادامه نوشته

زندگینامه ؛ اعـضـای گروه «شهناز»

گروه برگزاری کنسرت‌های استاد شجریان توسط سایت رسمی شرکت دل‌آواز، زندگی‌نامه‌ی اعضای گروه شهناز و گوشه‌ای از فعالیت‌های هنری آن‌ها را منتشر کرد. شاید این اقدام کمی باشد به شناخت بهتر چهره‌های کمتر شناخته شده‌ی این گروه که تا کنون بحث و حدیث بسیاری در محافل موسیقایی بر سر آن‌ها بود. پیش‌تر وبلاگ اختصاصی همایون شجریان متنی با عنوان آشنایی با همراهان «شجریان» در کنسرت تابستانی تهران را برای معرفی اعضای این گروه پیش از کنسرت خرداد و تیر استاد شجریان در تهران منتشر کرده بود.

ادامه نوشته

درباره حسین علیزاده. . .

همواره نام و یاد حسین علیزاده حتی در اوج دلتنگی برایم نویدبخش شور و امید بوده است. نه‌تنها برای من، بلکه برای سنت موسیقایی نیز نام وی نویدبخش شور و امید است. اگرچه آثار وی خود زبانی بس گویاست، فارغ از هرگونه نیاز به نگارش مطلبی، اما نگارش این سطور شاید بیش از هرچیز بهانه‌ای باشد برای شکستن روزه و در عین حال ادای دینی به او که سرشار است از شور و نشاط و محبت و صفا...

ادامه نوشته

ویژه‌نامه‌ی «شجریانی‌ها» به‌مناسبت سالروز میلاد استاد محمدرضا شجریان

سرمقالـه: شبی که پیشنهاد این پرونده را با آقای «محمودیار» در میان گذاشتم، نمای روشنی از پایان کار در فکرم نبود. باید بگویم این سومین سالی بود که خیال داشتم چنین ویژه‌نامه‌یی را آماده سازم. سال‌های پیش اما به بهانه‌ی کمبود وقت و دشواری کار، آنچه در فکر داشتم را به اتاق بایگانی فرستادم تا مگر در مجالی مناسب‌تر و با توشه‌یی افزون‌تر به آن بپردازم. امسال با آمدن «شجریانی‌ها» به عرصه‌ی رسانه‌های موسیقایی، فرصت را غنیمت یافتم تا با یاری و همکاری دوستان، نقشه‌ی پیشین را جامه‌ی عمل بپوشانیم.

هر چند اندکی دیر شده بود، ولی پس از رایزنی با مدیر شجریانی‌ها، بر آن شدیم تا در همان فرجه‌ی کوتاه چهار پنج روزه، پرونده را سامان دهیم. بنابراین بی‌درنگ از یاران همراه‌مان خواهش کردیم تا با قلم توانمندشان، هر یک از دیدگاه خاص خود، یادداشتی را پیرامون استاد آواز ایران بنگارند که یادگاری از شصت‌وهشتمین زادروز شجریان، از شجریانی‌ها و برای شجریانی‌ها به‌جا بماند. دوستان هم بزرگوارانه پذیرفتند و همراه شدند که نتیجه‌اش همین پرونده‌یی است که اکنون پیش روی شماست. آشکار است که کار ما به‌دور از کمی و کاستی نبوده؛ اما امید داریم در سال‌های آینده، با دستی پرتر از این‌ها، روز میلاد استاد را گرامی داریم و نیز امید داریم که شما دوست‌داران فرهنگ و هنر ایرانی، کاستی‌های این پرونده را بر ما ببخشایید و یقین بدانید که ما نهایت تلاش‌مان را در راه تهیه‌ی ویژه‌نامه‌یی در خور به‌کار بستیم. بسیار شادمان خواهیم شد اگر خوانندگان هنردوست، کاستی‌ها را گوشزد نمایند تا رهنمودهای ارزشمندشان را در آینده‌ی نزدیک به‌کار بندیم.نوشتارهای این پرونده به دو بخش «یادداشت‌ها و کوته‌نوشت‌ها» و «آثار و مقالات» بخش می‌شود. تعدادی از نوشته‌ها، ویژه‌ی این پرونده نگاشته شده و پاره‌یی دیگر را از لابه‌لای صفحات روزنامه‌ها و از میان پایگاه‌های گوناگون اینترنتی برگزیده‌ایم. شایسته است از دوستانی که با مهر خود ما را در فراهم آوردن این مجموعه یاری رساندند، صمیمانه سپاسگزاری کنیم. باشد که مقبول طبع افتد...

یا رب امان ده تا باز بیند | چشم محبان روی حبیبان
ای منعم آخر بر خوان وصلت | تا چند باشیم از بی‌نصیبان؟

دبیر ویژه‌نامه

فهرست مطالب ویژه‌نامه:

:: زادروز استاد آواز ایران ● ۱ / شجریان، تکامل آواز ایرانی
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۲ / آوای ماندگار شجریان
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۳ / یادی‌ تحلیل‌گونه‌ از محمدرضا شجریان
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۴ / آوازهای ماندگار
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۵ / نغمه سر کن؛ مگو که زمستان است!
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۶ / شجریان، شجریان است
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۷ / شجریــان مهــر
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۸ / هم‌پای جامعه، همگام زمانه
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۹ / هر که دارد ذوق هنر با توست...
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۱۰ / شجریان در آستانه‌ی بازنشستگی؟!
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۱۱ / آنکه آرام‌مان می‌کرد، شجریان بود!
:: زادروز استاد آواز ایران ● ۱۲ / با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی

كيهان كلهر سفير فرهنگي ملت‌ها است؛

كيهان كلهر را بايد <نوازنده سفر> لقب داد. او طي امسال و سال گذشته يكي از پركارترين دوره‌هاي كاري خود را پشت‌سر گذاشته است. اوايل امسال دانشجويان و استادان دانشگاه <ييل> شاهد هنرنمايي او در تك‌نوازي كمانچه بودند و بعد هم در ژاپن با گروه موسيقي <جاده ابريشم> روي صحنه رفت. چندي بعد در لبنان برنامه اجرا كرد و بعد به مصر رفت و در كنار اهرام ثلا‌ثه كمانچه نواخت. حالا‌ هم كه قصد دارد در مجموعه برنامه‌هاي گروه <جاده ابريشم> در ايالت كاليفرنياي آمريكا روي صحنه برود.

ادامه نوشته

نگاهی به سبک فرامرز پایور

فرامرز پایور و محمد رضا شجریان(1358)

سبک و شیوه استاد پایور را از دو بعد می توان بررسی کرد: اول از بعد سنتورنوازی ایشان و دوم از بعد آهنگسازی. سبک سنتورنوازی پایور، سبک جدیدی است که کمی هم رنگ و لعاب سبک حبیب سماعی را به خود گرفته است و آن هم به دلیل تعلیمات استاد صبا بوده است.

 

ادامه نوشته

کمی آنسو تر از موسیقی

نگاهی به کنسرت موسیقی شهرام ناظری ...

اگر متهم نشویم به حمایت از خواننده سالاری، باید شهرام ناظری را مثل همیشه هنرمندی با قابلیت ها و ظرفیت های فراوان به حساب آورد که هر کار جدیدی که با صدای او ارائه می شود به نوعی حرکتی متفاوت و تجربه یی نو و تازه است که در بسیاری از مواقع حتی می تواند خیل عظیم دوستدارانش را کمی دچار سردرگمی کند 

ادامه نوشته