مردان بی ادعای موسیقی ایران زمین . . .
در جامعه ای که هنر و فرهنگ آن زبانزد خاص و عام است و هنرمندان بسیاری را در آغوش خود پرورش داده و تحویل جامعه هنری و علاقه مندان به هنر نموده است بسیاری از این هنرمندان را در جای جای این کره خاکی میتوان یافت که در کمال سادگی و بی آلایشی هم و غم خود را صرف هنراین مرز و بوم نموده و خالق اثاری میگردند که به واقع میتوانند جاودانه نیز گردند .
چنین است که حضور در کنار بزرگان و هنرنمایی آنان در کنار نام آوران عرصه موسیقی باعث مطرح گشتن نام آنان و جاودانگی آثارشان میگردد . هیچگاه در هیچ محفلی و مجلسی زمانی که نامی از فرخزاد لایق به میان می آمد کسی حتی نامی ازو نشنیده بود ؛ تا چه رسد به فعالیت هنریش در زمینه موسیقی تا آنکه اثری به واقع متفاوت ، جذاب و ماندگار با نام " سفر عسرت " با صدای شهرام ناظری روانه بازار موسیقی گردید و در آنجا بود که نام فرخزاد لایق این پزشک متخصص قلب بر سر زبانها جاری گشت . چه بسا این اثر اگر با صدای خواننده ای گمنام منتشر میگشت هیچگاه آن محبوبیت و مقبولیت کنونی اش نداشت . بگذریم از آنکه آیا صدایی دیگر میتوانست بخوبی از عهده این اثر بر آید یا خیر . . .
متاسفانه نگرش محدود علاقه مندان به موسیقی و تعصب بی جهت آنان به تنها چند هنرمند بزرگ که همه بر عظمت و هنر آنان واقفیم مجال هنرنمایی هنرمندان بسیاری را چه در داخل و چه در خارج از کشور سلب نموده است .
فرخزاد لایق نمونه ای است از هنرمندانی که هیچگاه کسی نامی از وی نشنیده بود , و نیز بسیارند از این دست نوازندگان و آهنگسازان بی نام و نشان ایرانی که کمتر کسی آنان را می شناسد .
در مقال قصد آن دارم که به معرفی نمونه ای از این دست هنرمندان بی ادعای ایرانی بپردازم , هنرمندانی که شاید حتی کمتر کسی از اهالی هنر نیز آنان را میشناسند . . .
کمتر هنرمندی را میتوان در خارج از کشور یافت که اهالی هنر و علاقه مندان ؛ شناختی کافی از آنان داشته باشند , اگر از جمع هنرمندان خارج از کشور گروه دستان را که حقیقتا برای موسیقی ما دراین دوران موهبتی هستند متمایز کنیم کمتر گروه فعالی را در زمینه موسیقی اصیل ایرانی میتوان یافت که در خارج از کشور به فعالیت مستمر مشغول بوده و در داخل نیز از شهرت و اعتباری در خور برخوردار هستند .
اما در نقطه مقابل نیز میتوان افرادی را یافت که با وجود فعالیت دائم خود در زمینه آموزش نوازندگان موسیقی و نیز ارائه اجراها و آثار خود در خارج از کشور کماکان فعالیت هنری خود را به نحوی احسن انجام میدهند اما در داخل نیز از شهرت و اعتباری چندان برخوردار نیستند .
نام گروه نماد را کمتر کسی شنیده است , گروهی متشکل از هنرمندان ساکن خارج از کشور که هر از چند گاهی در کنار یکدیگر گرد هم آمده تا برنامه ای را اجرا نموده و یا تدارک کنسرتی را در نقطه ای ببینند .
از میان اعضای گروه نماد تنها پژمان حدادی چهره ای شناخته شده و آشنا در میان اهالی موسیقی است . افرادی چون کوروش تقوی ( نوازنده سه تار ) ؛ سعید کامجو ( نوازنده کمانچه ) نمونه ای از هنرمندان بی ادعایی هستند که به همراه خسرو انصاری هنرمند آوازه خوان گروه مشغول فعالیت خود در خارج از کشور میباشند .
سبک متفاوت سه تار نوازی کوروش تقوی و تبحر ایشان در نواختن ساز در هنگام گوش فرا دادن به صدای سه تار این هنرمند , حسی را به شنونده منتقل می نماید که کمتر هنرمندی توانایی انتقال این حس را داراست .
کوروش تقوی شاگرد اساتیدی چون خانم پرتو هوشمند راد ؛ استاد محمدرضا لطفی و استاد حسین علیزاده بوده است . وی یکی از پایه گذاران گروه نماد و گروههای گویش و صدا نیز می باشد . سـبک پر احساس و ملودیک وی در موسیقی اساس بسیاری از گروه نوازیهـا و کارهای ضبط شده او با نوازندگان مـشهور چه در زمینه موسیقی اصیل و چه در زمینه موسیقی نوین به شــمار میرود .
از کوروش تقوی آثاری نیز منتشر و روانه بازار موسیقی گردیده است . از جمله آنها میتوان به جان شیفته ؛ هفت وادی و نماد اشاره نمود . اجراهای اخیر تقوی ،در مراســم بزرگداشت شعر و زندگی رومی،با همــکاری اسـاتید مشهوری چون حسین عمومی، روبرت بلای ،و کلمن بارکز بخشی از تلاشــهای برجـــسته وی در راستای ترویج شــــعر و موســیقی اصیل ایرانی به حســـاب می آید.کوروش تقوی به عنوان یکی از اســاتید دانشـــــگاه سان دیگو در زمینه آموزش ردیفهای موسیقی اصیل ایرانی فعالیت کرده و پایان نامه های مربوط به این رشـــته را سرپرستی نموده است.او آموزش سه تار در کالیفرنیا ،سخنرانی ، آهنگسازی برای نمایشنامه ها ،ساخت قطعات موسیقی بر اساس اشعار معاصر ایرانی و اجرای قطعات تکنوازی پر احساس را عهده دار بوده است.اینها تنها بخشی از اهدافی است که کوروش تقوی در پژوهش عمیق خود در راستای معرفی وترویج موسیقی اصیل ایرانی به انجام رسانده است.
سعید کامجو یکی دیگر از اعضای گروه نماد است که به همراه کوروش تقوی مشغول فعالیت در این گروه میباشد . شیوه متفاوت و منحصر بفرد در نوازندگی کمانچه از سعید کامجو هنرمندی بالقوه ساخته است . شاید بتوان از بین اعضای گروه , سعید کامجو را شناخته شده تر از سایرین متصور گشت .یکی از دلایل آن را میتوان به همکاری ایشان با گروه شیراز به همراه علیرضا قربانی دانست که کنسرتهایی را در داخل وخارج از ایران اجرا نموده و نیز اثاری را روانه بازار نموده اند . وی ساکن مونترال کانادا است و در سن هفده سالگی نوازندگی را آغاز نموده و دارای مدرک لیسانس موسیقی از دانشگاه تهران است . او هم اکنون در حال تحقیق بر روی نسخ خطی موسیقی اصیل ایرانی و آهنگهای اصیل ایران باستان میباشد .
مجله موسیقی CONSTANTINOPLE در مورد سعید کامجو اینچنین مینویسد : « اگرچه موسیقی اصیل ایرانی ریشه در سنت دارد اما او روشهای جدیدی را در عرصه موسیقی اصیل ایرانی وارد نموده است ؛ روشهای خلاقانه ای که او در نوازندگی برای خودش انتخاب نموده است بر پایه میراث و ارزشهای موسیقی اصیل ایرانیست »
وی یکی از اعضای ثابت گروههای نماد و شیراز بوده و در گروههای موسیقی طرز و روشنی نیز نوازندگی نموده است.
آلبوم تالون یکی از آثار متفاوت این موسیقیدان ایرانی است که با استقبال قابل قبولی نیز مواجه گردید . تالون سبک متفاوتی کمانچه نوازیست که به گفته سعید کامجو راهبرد اصلی این آلبوم موسیقی ، استفاده از امکانات و ظرفیت های پرشمار کمانچه برای دستیابی به بیانی شخصی بوده است.
او این اثر را به علی اکبر شکارچی نوازنده بزرگ کمانچه تقدیم کرده و در دفترچه این آلبوم وی را ستایش نموده است ...
این اثر با همکاری ضیا طبسیان به عنوان نوازنده سازهای کوبه ای منتشر گردیده است
وی در آثار موفق دیگری نیز به عنوان نوازنده حضور داشته است از جمله میتوان به آلبوم موسیقی « شش تصنیف قدیمی » اثر دکتر امیر حسین پور جوادی و « عصیان » کاری از گروه نماد اشاره نمود .
گاهی اوقات شرکت در برنامه ها و کنسرتهای موسیقی اساتید بزرگ موسیقی ایرانی آنچنان دلچسب و گوارا نمیباشد و رضایت مخاطب را آنچنان که باید جلب نمی نماید ؛ اما در نقطه مقابل آن زمان که قطعه ای از هنرمندانی بی ادعا را میشونی و یا میبینی ؛ و می بینی که چگونه با چنین خشک سیم و خشک چوبی روحت پرواز میکند و حس زیبایی در درونت شعله ور میگردد و رهایت میکند از جسم ؛ آن لحظه لحظه ارزشمندیست که هنرمند بر خود میبالد از آفرینش آن اثر که چنین زیبا در درون مخاطبش راه یافته و او را آسمانی میکند .
از آن زمان که با چند اثر از آثار اعضای این گروه آشنا گردیدم تاکنون ؛ این هنرمندان چنان روح و جانم را تسخیر نموده اند که روزی نیست که بی آنان سپری گردد ؛ بی صبرانه شبها را به روز میرسانم تا دقایقی را با موسیقی روح نواز این عزیزان طی نموده و شبی را از نو درانتظار طلوع خورشید مهر بگذرانم . و این است داستان عشق که موسیقی ایرانی این چنین بیان اش میکند و زبان قاصر از توصیفش است ؛
متاسفانه با توجه به شرایط کنونی پیش آمده برای هنر و بالاخص موسیقی ایرانی امکان استفاده علاقه مندان از هنر هنرمندان به حد اقل رسیده است ؛ عدم تمایل هنرمندان به برگزاری کنسرتها در داخل کشور ؛ درگیری اهالی هنر با دولتمردان و بی مهری دولت به موسیقی ایرانی من جمله عدم صدور مجوز کنسرتها ؛ ممنوع الصدا و ممنوع التصویر نمودن هنرمندان ( بر خلاف سخنان رئیس صدا وسیما که بیان نموده اند واژه ای به نام ممنوع الصدا و ممنوع التصویر درصدا و سیما وجود ندارد !!!! ) ؛ لغو مجوز نشر آثار و.... و بسیاری از دلایل دیگر باعث گردیده تا زمینه را برای فعالیت هنرمندان درخارج از کشور مساعد تر نماید . مهاجرت اهالی فرهنگ و هنر به کشورهای غربی و ادامه فعالیتشان درغرب و یا اجرای برنامه ها ؛ کنسرتها و ارائه و نشر آثار فاخر موسیقایی در خارج از کشور و یاگوشه نشینی و انزوای هنرمندان و درنتیجه عدم تولید آثار فاخر موسیقایی (که نمونه ای از آن را میتوان به گوشه نشینی استاد پرویز مشکاتیان و نهایتا از دست دادن این دردانه موسیقی نمونه ایران زمین اشاره نمود )و . . . نمونه ای از عواقب این بی مهری ها هستند . اما بیشرین عوارض این نا ملایمتی ها در نظر نگارنده متوجه مخاطبین و علاقه مندان به موسیقی میگردد که این قشر از جامعه را که کم هم نیستند از شنیدن آثار فاخر موسیقایی نه تنها محروم میکند بلکه حتی اجازه شناخته شدن اهل هنر را به مخاطبین و علاقه مندان نمیدهند .
کم نیستند افرادی همانند کوروش تقوی و سعید کامجوکه در گوشه ای مشغول فعالیت های هنری مستمر خود هستند و کمتر کسیست که آنان را آنطور که باید بشناسد , اینان نمونه هایی از بسیار هنرمندانی هستند که علاقه مندان به هنر موسیقی ایرانی حتی نامی نیز از آنان نشنینده اند , تاسف بار تر آنکه حتی نوشتاری نیز برایشان نگاشته نشده است ؛ نه نقدی از کنسرتهاشان ؛ نه تحسینی و تمجیدی و نه حتی مصاحبه ای . . .
. . . که شایسته است اهالی هنر و رسانه این گروه از هنرمندان ایرانی را از یادشان نزدایند . البته آنچه که لازم به ذکر است و نباید فراموش گردد آنکه خود در این نقصان مقصریم ؛ عدم معرفی این بزرگان به جامعه هنری و علاقه مندان و تعصبهای بیهوده به هنرمندی خاص و نگرش یکسویه به وی همانطور که در سطور بالا نیز بدان اشاره گردید ؛ زمینه را برای محو شدن بسیاری از آنانی که در زمینه هنر اصیل ایرانی , سخنی برای گفتن دارند را مساعد تر می نماید .
به امید روزی که همه اهالی هنر و زحمتکشان این عرصه در جای جای این کره خاکی علاقه مندانشان را از لذت گوش فردادن به هنرشان محروم ننمایند .
محمد جواد صحافی
23 آبان یکهزار سیصدو هشتادو هشت .
مآخذ:
با تشکر از همکاری صمیمانه دوستان و یاران عزیزم جناب آقای طغرانگار و سرکار خانم صفیان در برگردان مطالب به زبان پارسی .
اصلاحیه : با عرض پوزش از هنرمندان محترم گروه نماد و خوانندگان عزیز به اطلاع میرسان جناب آقای پژمان حدادی نوازنده سازهای کوبه ای ، عضو گروه نماد نبوده و تنها در مقطعی با اعضای این گروه چون آقای کوروش تقوی و آقای سعید کامجو همکاری داشته اند . نوازندگان اصلی سازهای کوبه ای گروه نماد هنرمندان عزیز آقایان مهرداد اعرابی و افشین مهراسا میباشند که از این عزیزان به دلیل این اشتباه و قصور پوزش میطلبم .