اول مهر ماه سالروز تولد ستاره درخشان موسیقی ایران زمین است . بزرگ مردی که اسوه هنر و اخلاق است . بزرگ مردی که همه او را میشناسند ؛ بزرگ و کوچک ، زن و مرد . همه با صدایش خاطره ها دارند و بر او و عقائدش احترام قائلند . شاگردان بسیاری را تعلیم داده که هم اکنون هر کدام از آنان اساتیدی گشته اند ، همراه مردم بوده است برای مردم خوانده است آنچه رضای مردم است رضای اوست ، سخن اش رمز دهان میگوید و رنج نهان ،  صدایش صدای غم و شادی مردمان روزگارش است ، از ناله مرغ سحرش ناله ها برون می اید و از مردانگی های دل مجنونش چه سخنها میگوید ، مردی از دیار خراسان ، استاد محمد رضا شجریان ...

او را همه  میشناسیم ؛ لازم نیست اهل موسیقی باشی تا او را بشناسی . صدایش یاد آور بسیاری از خاطرات دوران کودکی مان بوده است و هم اکنون نیز نوازشگر روح و جانمان است .

محمد رضا شجریان سالهاست برای موسیقی ایران زمین روزها و شبها زحمات فراوانی متحمل گشته است  ، او هم اکنون در هفتاد و یک سالگی اش همان شور و غوغایی را دارد که سالها قبل داشت . علاقه مندان به این بزرگ نیز روز به روز بر تعدادشان افزوده میشوند و این هنرمند محبوب هر روز محبوب تر از روز قبل میشود . هواداران عاشق صدای او هستند و صدایش را دوست دارند ، آنها صدای شجریان را می پرستند. بین او و هوادارانش تعاملیست قوی ، او مخاطبینش را درک میکند برخلاف بسیاری دیگر که هیچگاه نتوانسته اند در درک صحیح مخاطب موفق عمل کنند . او میداند هیچ تفاوتی بین دوستدارانش در داخل کشور و خارج وجود ندارد و به همین دلیل است که نهایت تلاشش برگزاری با کیفیت کنسرت هائیست که  بتواند علیرغم نبود امکانات کافی با بهترین نحو ممکن  رضایت مخاطبینش را تا پایان برنامه جلب نماید  .

او سالهاست که در ایران کنسرتهای بسیاری را اجرا میکند و در خارج از کشور هم همانطور . اما هیچگاه ترکیب گروهش را تغییر نمیدهد چه در گروهش کار کشته گانی چون حسین علیزاده و کیهان کلهر باشند و چه جوانانی جویای نام که حضور در کنار استادی چون شجریان برایشان جزو افتخاراتیست که دست یازیدن بدان کار هر کوبنده و حلاجی نیست ... و این یکی از رموز موفقیتش است .

او در این راه  ؛ حسودان و منکرانی نیز دارد که هنرش را با بی هنری تمام نمی بینند و بر او می تازند غافل از آنکه خود چه روز و روزگاری را با صدایش میگذراندند و چه ایامی با یاد ایامش زنده میکردند حال که دیدگان خود را بر هنر بسته اند او را گنهکار میدانند  . چه زود یادشان رفته چه روزهایی روزه هاشان را با ربنایش افطار میکردند " نبیند هنر ، دیده عیب جو ... "

" بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم                        یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت "

" رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس                              گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت "

شجریان هم اکنون تبدیل به اسطوره ای گشته است که جهانیان در حسرت شنیدن  او و صدایش هستند . گویی آنها شجریان را بهتر از ما میشناسند و برای او ارزش والایی قائل اند ، زمانی که برای برگزاری کنسرتی در خارج از کشور هزاران غیر ایرانی فرصت حضور ایرانیان را برای شنیدن صدایش می ربایند تا ساعاتی را به شنیدن صدایش به نظاره نشینند ، بر ایرانی بودن خود میبالم که بزرگمردی چون شجریان را به جهانیان معرفی نمود . و بر این سخن آن بزرگمرد شعر پارسی یقین میبرم که  " هنر نزد ایرانیان است و بس ..."

میتوان موسیقی را در هر کشوری نمادی از فرهنگ آن کشور دانست و هنرمند نیز نمادیست از موسیقی آن کشور . هنرمندان بسیاری هستند که زمانی که نامی از آنها برده میشود به ناگاه ذهن مخاطب به سمت فرهنگ آن کشور جهت پیدا میکند . یانی، کیتارو ، ونجلیس ، ریچاردکلایدرمن ، راوی شانکار و... که هر یک از آنها نمادی از فرهنگ و موسیقی ممالک خود هستند . شجریان نیز نماد موسیقی ایران است . جهان موسیقی ایران را با صدای شجریان میشناسد و این خود دلیل موجهیست برای استقبال بیشمار افرادی  که نه زبان فارسی را میدانند و نه حتی کوچکترین آشنایی با آن دارند اما به لطف این بزرگمرد موسیقی ایران زمین و تنی چند از دیگر هنرمندان این دیار ، عاشق فرهنگ و هنر این سرزمین انند، اما عده ای  با قدر ناشناسی تمام ازو تقدیر که نه ، حتی کوچکترین حمایتی نیز نمیکنند و بر او خرده میگیرند صدایش را پخش نمیکنند کاریکاتورش را میکشند و با الفاظی که هیچگاه شایسته او نبوده است او را تخریب مینمایند ، گویا فراموش کرده اند که او نابغه موسیقی ایرانیست و دیگر نمیتوان همانند او را به عرصه موسیقی اصیل ایرانی معرفی نمود به قول سعدی شیراز  ...

" صبر بسیاربباید پدر پیر فلک را                      تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید "

در کارنامه هنری این بزرگ مرد موسیقی ایرانی آنقدر اثر والا و فاخر به چشم میخورد که نمیتوان از آنها به این راحتی چشم پوشی کرد که اگر نام یکی را بگویی بر دیگری اجحاف نموده ای . نمیتوانی یکی از آثارش را زیباترین انتخاب کنی که زیباترین بسیار دارد ، نمیتوانی زمانی که از دود عود نام می بری ، آستان جانان را فراموش کنی ، نیز نوا مرکب خوانی و بوی بارانش را ... زمانی که یادی از یاد ایام میکنی ، نمیتوانی از دل مجنون اش نام نبری ... آنگاه گنبد مینایش چه میشود و دستانش .... ؟

به واقع نمیتوان از بین این آثار یکی از را بهترین انتخاب نمود . هر کدام حال و هوای خاص خود را دارند و هر یک زیبایی درونشان نهفته است در دیگری به گونه ای دیگر نمایان گشته ...

هم اینک سالروز میلاد این بزرگوار را جشن میگیریم . برایش مطلب مینویسیم ، او را تقدیر میکنیم و از  شجریان و شفیعی کدکنی در سالروز غروب استاد مشکاتیان پایمردیهایش سخن به میان می آوریم . او را می ستائیم برای حمایت هایش و خلاصه هر کداممان به نوعی روز خاکی شدنش را بر او تهنیت میگوئیم .  این روز متعلق به اوست ، اول مهر روز شجریان است اگرچند جای نام این روز در تقویم مان خالیست اما هیچگاه از تقویم دلمان این روز زدودنی و پاک شدنی نیست . همایون بادت این روز و همه روز ...

 

 

 

 

« در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد .

جلوه ای کرد رخش ؛ دید ملک عشق نداشت

عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد .....»

 

برای یاد آوری آثار این بزرگ مرد موسیقی ایران زمین مروری داریم بر آثارش از ابتدا تا کنون :

- آهنگ وفا (ماهور)

- آرام جان (افشاری)
- آستان جانان (بیات زند و بیات کرد)
- آسمان عشق (سه گاه)
- بهار دلکش
- بهاریه (ماهور و چهارگاه)
- بیاد پدر 1 و 2
- بیاد عارف (بیات ترک)
- بی تو بسر نمی شود (راست پنجگاه)
- بیداد (همایون)
- بوی باران (افشاری و پرسه خوانی)
- بت چین
- چهره به چهره (نوا)
- چشمه ی نوش (راست پنجگاه)
- در خیال (سه گاه – بیات زند)
- دستان (چهارگاه)
- دل مجنون (بیات زند و افشاری)
- دلشدگان (شوشتری – بیات ترک)
- دیلمان
- دود عود
- انتظار دل (سه گاه - افشاری)
- عشق داند (ابوعطا)
- فریاد (نوا)
- گلبانگ 1 و 2
- گلهای رنگارنگ
- گنبد مینا (دشتی – ماهور و چهارگاه)
- همنوا با بم (نوا و راست پنجگاه)
- همایونمثنوی (همایون)
- جان جان (سه گاه)
- جان عشاق (بیات اصفهان - شور)
- جام تهی (ماهور)
- خلوت گزیده (شور)
- خزان
- معمای هستی (شور)
- نوا (مرکب خوانی)
- پیام نسیم (ابوعطا و دشتی)
- پیوند مهر (شور و ابوعطا)
- راست پنجگاه (راست پنجگاه)
- راز دل (دشتی)
- رباعیات خیام
- رسوای دل (سه گاه)
- سرو چمان (ماهور)
- سپیده (ماهور)
- سرّ عشق (ماهور)
- شب ، سکوت ، کویر
- شب وصل (ماهور)
- شاخه گل
- طلوع محمد
- یاد ایام (شور)
- زمستان است (داد و بیداد)

- آه باران ( دشتی )

- رندان مست (همایون )

 

 

محمد جواد صحافی

۳۱ شهریور ۱۳۸۹