یادداشتی بر آلبوم دستان شاهکار پرویز مشکاتیان

 مظهر جذابیت و زیبایی در موسیقی

دَستان‌سَرای موسیقی‌ایران یکی از عناوینی‌است که علاقه‌مندان پَرویز مِشکاتیان بر وی داده اند. این لقب از آن رو بر مشکاتیان نهاده شده است که خالق یکی از ماندگار ترین آثار موسیقی ایرانیست. اثری با نام «دَستــان» که در چهارگاه و با صدای جادویی محمّدرضا شجریان در سال 1367 خلق گردید،  به جُرأت میتوان این اثر را از ماندگار ترین آثار موسیقی منتشر شده در حوزه موسیقی ایرانی دانست که شاید هیچگاه دیگر نمونه مشابه آن را نبینیم. گزاف نگفته‌ایم اگر دستان را اثر برتر نیم قرن اخیر موسیقی ایران بنامیم. نبُوغ ذاتی مشکاتیان به همراه دستان هنرمند نوازندگان چیره دست این اثر که جملگی از بزرگان موسیقی این دیار محسوب میشوند موجب پدید آمدن اثری شده است که پس از گذشت قریب به 30 سال از تولید آن میتوان از آن به عنوان اتفاق هنری پس از انقلاب اسلامی نام برد. قطعه بی نظیر چـِکاد که در ابتدا قرار بود مقدّمه‌ای بر شعر دماوند مَلِک‌الشُّعرای بهار باشد بدل به قطعه مستقل بیکلامی شد که مقدمه دستان را تشکیل داد، مضرابهای پرقدرت و تکنیک سرشار مشکاتیان به همراه تنظیم فوق العاده او در این آلبوم مثال زدنیست. آنچه موسیقی مشکاتیان را متفاوت تر از بسیار هنرمندان دیگر کرده است، نوع نگاه وی به موسیقی است که با اتفاقات تاریخی و کهن این مرز بوم آمیخته شده است، برای او جدای از احساس و عواطف موجود در یک اثر هنری نگاه تاریخی، سیاسی و اجتماعی به موضوع هنر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نگاهی به سایر آلبومهای وی موید این سخنان نگارنده است. اما در نگاهی دیگر به آثار مشکاتیان، آنچه موسیقی‌اش را متفاوت تر از سایر هنرمندان میکند، شیوه آهنگسازی و نوع دیدگاهش در این مقوله است. ریتم در موسیقی مشکاتیان دائما در حال تغییر است، مضرابها آشفته ترند و در حین آشفتگی از نظم و قاعده خاصی پیروی میکنند، شیدایی و شور در موسیقی مشکاتیان موج میزند، چابکی در نواختن مضرابها و دولاچنگهای روان و نیز علاقه وی به استفاده از ریتم های عمدتا ترکیبی سه ضربی را میتوان در اکثر تصانیفش مشاهده نمود. بررسی 12 تصنیف ماندگار مشکاتیان نشان میدهد که او علاقه بیشتری به استفاده از ریتمهای ضربی علی الخصوص 8/6 دارد. صُبح است ساقیا، گـُلعذار، طالِـع اگر مدد دهد، شُکر و شِکایت، بر آستان جانان، نفس باد صـَبا، سرو بلند، سمن بویان از جمله تصانیفی هستند که در آنها از این گونه ریتمها بهره برده شده است. جالب آنکه اما در تمام این تصانیف الگوهای ریتمیک بکار رفته در قطعات با وجود شباهت ریتمها به یکدیگر و حتی شباهت اوزان عروضی اشعار (در برخی موارد) متفاوت است و همین امر باعث شده تا هر یک از تصنیفهای مورد اشاره رنگ و بویی نو به خود بگیرند.

به عنوان نمونه بررسی دو مصرع اول از تصنیفهای دو آلبوم «مَـقام صبر»  و «دسـتان»  با مطلع «ترسم که اشک در غم ما پرده در شود» و «صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن» که اوزان عروضی هر دوی آنها «مفعول فاعلات مفاعیلن فاعلن» است نشان میدهد که الگوهای ریتمیک این دو شعر با وجود برابری ریتمهای ضربی آنها تفاوتهای عمده ای با یکدیگر دارد.(فیروزیان، 1389، ص4)  

ناگفته نماند آواز پرقدرت و مسلّط شجریان میتواند یکی از دلایل برتر بودن این آلبوم در میان آثار ماندگار سالیان اخیر باشد. ویژگیهای فراوان صدای شجریان باعث شده تا او را در میان خوانندگان هم عصر خود و پس از آن  بدل به برترین هنرمند و خواننده ای یگانه نماید، سونوریته شخصی و موزیکالیته صدای او، دانش بالایی که نسبت به آواز قدما دارد، شناخت بسیار عالی از ریتم و قُدرت صدا سازی بالا و مهارت بسیار در شناخت و تسلط بر ادبیات ایران مواردیست که برآیند آنها میتواند رمز یگانگی این «هُــنرمند بی همـتا» باشد. خوانندگان بسیاری در عرصه موسیقی ایرانی وجود دارند که بدلیل نقص در موارد فوق آواز خود را به گونه ای بیان میکنند که باعث آزار مخاطب شده و مفهوم اصلی شعر را نمیتوانند به مخاطب برسانند. وسعت صدای یک خواننده از موارد مهمیست که میتواند وی را با سایر هنرمندان دیگر متمایز نماید، مباحث بسیاری در این زمینه وجود دارند اما میتوان گفت شجریان جزو معدود خوانندگانیست که قادر است آوازهای نزدیک به 3 اکتاو یا شش دانگ اجرا کند. نیز باید در نظر داشت صدای یک انسان میتواند بطور کلی میتواند یک دانگ یا کمی بیشتر محسوب شود. دستان نیز از جمله آلبومهاییست که خواننده آوازهای خود را با قدرت هر چه تمام تر و با وسعت بالا اجرا کرده است.

در این بین دستگاه چهارگاه که شباهت بسیاری به سه گاه و همایون دارد از ظرائف بسیاری برخوردار است که هنرمند بایستی با رعایت اصول آن، به اشتباه وارد دو دستگاه ذکر شده دیگر نشود، شباهت این دستگاه با ماهور و سه گاه از آنجاست که اگر از نت دوم و ششم ماهور، ربع پرده بکاهیم به چهارگاه میرسیم. این دستگاه را میتوان یکی از اصیل ترین و مهمترین دستگاههای موسیقی ایرانی نامید ، چرا که دارای گامی کاملاً ایرانی و خالص است. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباط دارد زیرا مانند گام بزرگ بالا رونده است. با این حال اجرای برخی گوشه های این دستگاه همچون «حصار» برای نوازندگان سازهایی چون سنتور که از لحاظ کوک سختی خاص خود را دارد در عین زیبایی بسیار مشکل است. چرا که بایستی ساز را در  فا دیِـز کوک کرد. (فخر الدینی، 1392)

مجید کیانی در وصف چهارگاه این دستگاه را چونان بر آمدن آفتاب، سر آغاز زندگی، دیدن و شناختن و معرفت میداند قدما نیز توصیه کرده اند بهترین آواز و ترانه در ابتدای صبح قطعه ای در دستگاه چهارگاه است . دستان نیز اثری در چهارگاه بوده و تمام خصایص حس شناسی این دستگاه را داراست. تصنیف انتهای این آلبوم با عنوان  «صبح است ساقیا»  نیز همخوانی عجیبی با توصیفات این دستگاه و حس و حال چهارگاه دارد. قطعات معروف دخترک ژولیده و سلام صبحگاهی نیز در این دستگاه ساخته شده اند.

قدرت بیان جملات آوازی، شیوه ادای صحیح شعر، انتخاب شعر مناسب و تنظیم فوق العاده ماهرانه مشکاتیان، از نکات بارز آلبوم است. خواننده در تک تک بخشهای این آلبوم نهایت دقّت و ظرافت خود را به‌خرج داده و هنرش را در بهترین حالت ممکن به مخاطب خویش عرضه کرده است. اوج آواز شجریان را میتوان از آواز نخستین این آلبوم دید، در بخش نخستین ساز و آواز این آلبوم، خواننده پس از در آمد چهارگاه با همراهی سنتور مشکاتیان وارد گوشه های زابل و حصار میشود، چهارگاه در گوشه زابل کمی به اوج میرسد و مقدمه ایست برای ورود خواننده به مقامات دیگر این دستگاه. شجریان نیز با تبحّر تمام بیت «چون شبنم اوفتاده بُدم پیش آفتاب، مِـهرم به جان رسید و به عَیّوق دَر شدم» در زابل اجرا کرده و آماده اجرای نغمه حصار یا چهارگاه سُل با بیت «دستم نداد قوّت رفتن به پیش یار، چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم» سعدی میشود.

همانگونه که بیان شد، حصار یکی از مشکل ترین گوشه های موسیقی ایرانی علی‌الخصوص برای نوازندگان سنتور است چرا که در حین زیبایی، تبحر بالای مجری را می طلبد. آنچنان که از معنایش نیز (دیوار) هویداست، این گوشه محدودیتهایی را برای خواننده بوجود آورده و پُلی میشود برای اجرای پس حصار و پس از آن فرود به چهارگاه. شجریان پس از اجرای پس حصاردر بیت «تا رفتن اش ببینم و گُفتنـْش بشنوم، از پای تا به سَر همه سَمع و بَصَر شدم» یکی از زیباترین گوشه های این دستگاه‌ را که مخالف چهارگاه نام دارد در دو بیت

«من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت، کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم»

«او را خود التفات نبودش به صید من، من خویشتن اسیر کمند نظر شدم»

با مهارت تمام با تار پیرنیاکان اجرا میکند، مخالف چهارگاه از دشوارترین گوشه های موسیقی ایرانیست که اجرای آن نیاز به تکنیک و محدوده صدای بالا دارد و کار را برای خوانندگان، سخت میکند اما شجریان آن را به راحتی، در دو ونیم اکتاو درگام پنجم دو دیِز اجرامیکند.  صدای شجریان، در محدوده های صدایی تعریف شده همانند تاج اصفهانی در بازه « تِـنور»  قرار میگیرد، تِنور از پراهمیّت ترین محدوده های تعریف شده صوتی برای مردان است که با وجود آنکه بسیاری از هنرمندان فعال موسیقی دارای صدایی در این محدوده هستند اما شجریان در نوع استفاده و قدرت بهره گیری از این محدوده صدایی در میان هنرمندان معاصر، یگانه است.

مشکاتیان نبوغ خود را جدای از آهنگسازی بارها در تنظیم قطعات نیز نشان داده است، در تنظیم های وی تمام سازها نقش دارند و صدای تمام آنها شنیده میشود، از تمبک تا نی و این خصوصیت متفاوت موسیقی مشکاتیان باعث شده تا قطعات قدیمی که بارها نیز آنها را شنیده ایم با تنظیم او شنیدنی تر شوند. دخترک ژولیده از جمله این قطعات است که در چهارگاه ساخته شده و متناسب با حال و هوای این آلبوم نیز هست، این قطعه که توسط علینقی وزیری ساخته شده، قبل‌ترها توسط هنرمندان دیگری نیز اجرا شده است، اما سازبندی و ارکستراسیون این اثر از زمان تولدش تاکنون از بهترینهاست. در ادامه و پس از پایان این قطعه شجریان بار دگر آواز خود را با مثنوی مخالف چهارگاه و شعر « دوش دور ازرویت ای جان... »  با همراهی نی عندلیبی آغاز و در اوج ادامه میدهد او در بیت «سعدی این ره مشکل افتاده‌ست...» با بهره گیری از گوشه منصوری، درآمد اول چهارگاه را با اجرای مجدد بیت نخست شعر برای پایان دادن این بخش آواز و ورود به آوازی دیگر انتخاب میکند. آخرین آواز این بخش شعری دیگرست از سعدی با بیت آغازین:

« می برزند ز مشرق شمع فلک زبانه ، ای ساقی صبوحی در ده می شبانه »

 شجریان برای اجرای این شعر از گوشه «اورجوزه» یا «رَجَـز» استفاده کرده است. استاد روح الله خالقی این نغمه را مناسب برای اشعار حماسی دانسته و اینچنین بیان میکنند که داستان سرایان، ابیاتی از شاهنامه را با این آهنگ میخوانند. از همین رو وزن شعری آن نیز بحر متقارب  ( فعولن فعولن فعولن فعول ) است همانند مصرع : « که رستم یلی بود در سیستان ...» (خالقی، 1384) اما شجریان شعر فوق را باوجودیکه وزن شعری آن مُضارِع مُثَمَّن اَخـْرَب (مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن) بوده وشیوه سرایش آن نیز حماسی نیست1، در این گوشه به زیبایی هر چه تمام تر با همراهی استادانه کمانچه اردشیر کامکار اجرا نموده است.

واکاوی تصانیف خلق شده توسط مشکاتیان نشان میدهد او تمایلی به نامگذاری تصانیف نداشته و سعی نموده برای برقراری ارتباط بیشتر شعر و موسیقی نام تصنیف را از ابیات نخستین شعر وام گیرد. تصانیف صبح است ساقیا (دستان، 1367)، نفس باد صبا (افشاری مرکب، 1368)، طالع اگر مدد دهد(مژده بهار، 1370)، مرا عاشق(لاله بهار، 1362) نمونه‌های قابل اشاره ای هستندکه جملات نخستین بیت اول شعر با نام عنوان تصنیف در آثار وی ذکر شده است.

همین نشانه ها دلایل خوبی برای اثبات این ادعاست که مشکاتیان جدای از آنکه سعی نموده به سنتهای زیبایی شناختی موسیقی قدما نزدیک تر باشد(سرایی، 1395، ص28) ذهن خود را بر روی محتوای آثار ارائه شده‌اش متمرکز کرده و سعی نموده‌ تا ارتباطش با مخاطب بواسطه محتوای موسیقی تولید شده اش برقرار گردد. تصنیف «صبح است ساقیا» نیز از جمله تصانیفیست که مُصنّف با بهره گیری از امکانات ارکستر موسیقی و سازهای ایرانی طلوع خورشید، آغاز صبح دم، و حتی قطرات شبنم صبحگاهی را برای مخاطب خویش تصویر سازی میکند.

در آغاز این  قطعه که در مایه حِصار تصنیف شده است، ارکستر موسیقی طَرب انگیزی را در ریتم «شش هشتم»  که نشانه آغازی دوباره و زندگی نوست آغاز میکند. دولا‌چنگهای ریز که توسط سنتور قبل از اضافه شدن خواننده به ارکستر و در میانه‌های گروه‌نوازی شنیده میشود تداعی‌گر قطرات آب و شبنم صبحگاهی‌ست، با اضافه شدن خواننده به ارکستر و اجرای پر ابهت ابیات آغازین :

 « صُبح است ساقیا، قَـدَحی پر شَراب کن، دور فَلک دِرنگ ندارد شِتاب کُن »

« زان پیش‌تر که عالم فانی شَود خراب، ما را ز جام باده گُلگون خراب کُن»

میتوان نشانه هایی از پند و نصیحت را در شیوه بیان شجریان دید، این نشانه ها از خصایص دستگاه چهارگاه بوده با استفاده از نغمات و الحان این دستگاه میتوان آوازی پند آمیز و نصیحت گر را برای مخاطب اجرا نمود.

اوج خلاقیت کار آهنگساز تصنیف زمانیست که خواننده بیتی با مضمون : « خورشید می ز مشرق ساغـر طُلوع کرد... »  را اجرامیکند. به محض خواندن این بیت و طرح موضوع طلوع خورشید از مشرق « ساز نی » در محدوده زیر صدایی خود، ملودی مدل بنیادین چهارگاه را مینوازد،  انگاره ای که از آن به جز طلوع و تشعشع خورشید تعبیر نمیشود. علی الخصوص آنکه این واقعه با کارکرد ارجاعی کاملا صریح به مقولاتی چون طلوع، آغازو... توسط تنها ساز بادی موجود در آنسامبِل موسیقی دستگاهی ایران یعنی نِی نواخته میشود و بطور یقین مُحاکاتی (مشابه کسی یا چیزی شدن) از آغاز گری توسط سازی چون شیپور در عموم فرهنگهاست، بدین ترتیب مضمون شعر در موسیقی کاملا رعایت شده است (سرایی، 1395، ص28)

کند شدن ریتم موسیقی در میانه های را نیزمیتوان به خمودگی و کسالت بعد از بیداری تعبیر کرد که به سرعت این حالت خمودگی با تغییر ریتم به پویایی و نشاط صبح بدل میشود. تغییر مکرر ریتم در تصنیف، اجرای شجریان در بالاترین وسعت صدایی ممکن در کلّ آلبوم، انتخاب بجای اشعار برای اجرا در چهارگاه و تصویر سازی از ملودی در ذهن مخاطب را میتوان از شگفتی های آلبوم دستان دانست که باعث شده این اثر به غایت زیبا در تاریخ موسیقی ایران ماندگار شود. شجریان در مصاحبه ای که سالهای قبل انجام داده بود به تمجید از این اثر پرداخته و بیان میکند: «کاش جوان بودم و دستان را دوباره اجرا میکردم».

علی جهاندار(خواننده موسیقی سنتی) در ستایش این آلبوم در یک برنامه تلویزیونی عنوان کرد زمانی که شجریان برای اجرای این آلبوم وارد استودیو شد تمام آوازها را یک نفس، بدون وقفه و حتی بدون تکرار اجرا کرد، که نشان از قدرت بالای شجریان و رمز یگانگی اوست. به جرات میتوان تک تک قطعات این اثر جاودانه را شاهکاری تکرار ناپذیر در موسیقی ایران دانست که بواسطه ذهن خلاق مشکاتیان در مقام آهنگسازو نوازنده سنتور، آواز پر صلابت یگانه موسیقی ایران محمدرضا شجریان، هنرنمایی بزرگانی چون پیرنیاکان، سینَکی، مظهری، بیژن، اردِشیر و ارژَنگ کامکار، فَرجپوری، فهیمی، عَندلیبی و محمّد فیروزی دانست که با همنشینی در کنار یکدیگر گروه عارف را تشکیل داده و اتفاقات بزرگی در عرصه موسیقی ایران را رقم زدند. طراحی کاور این آلبوم نیز همچون نوا بر عهده هوشنگ امیر اَردلان است. شاید کمتر کسی میداند که محمد رضا شجریان در این آلبوم وظیفه دیگری نیز بر عهده داشته است، وی در آلبوم دستان به وظیفه نظارت بر ضبط بخش گروه نوازی را نیز داشته است که طبق شنیده ها بالاخره پس از قریب به 100 ساعت نوازندگی اعضای گروه و ضبط آلبوم گروه نوازی اعضا را تائید نموده اند.

بجرات میتوان بیان کرد که دستگاه چهارگاه همانند آلبوم دستان به روی خود نخواهد دید، گرچه مشکاتیان بزرگ خالق نغمه های ماندگار از میان مان رفته و شجریانِ جان نیز در بستر بیماری‌است و این روزها دیگر نوای خوش‌آهنگی همانند دستان و بیداد و نوا و بیاد عارف به گوش نمیرسد اما خدمات ارزنده‌شان به هنر این مرز و بوم هیچگاه از یاد هنرشناسان و قدردانان هنر فاخر ایرانی محو نخواهد شد و همواره در سپهر موسیقی ایران جاودان و ماناست.

 

محمّد جواد صَحافی

5 آبان 1395

                                                                                                                                          

 

 

پی نوشت:

  1. نمونه مشابه این وزن شعری را نیز میتوان در تصنیفهای دیگر مشکاتیان مشاهده نمود. تصنیف بر آستان جانان (حافظ، شجریان، 1362، آستان جانان) و شکر شکایت (حافظ، جهاندار، 1370، صبح مشتاقان) از جمله آثاری هستند که با وزن شعری مشترک مضارع مثمن اخرب (مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن) ولی ریتم و ملودی کاملا متفاوت توسط مشکاتیان تصنیف شده اند.

منابع و پیوندها:

  1. فیروزیان، مهدی. کتاب ماه هنر، دی 1389، شماره 148، پرویز مشکاتیان و حافظ
  2. فخرالدینی، فرهاد. انتشارات معین، 1392، تجزیه تحلیل و شرح ردیف موسیقی ایران، چاپ اول
  3. خالقی، روح الله. انتشارات چهار باغ بانگ،1384، ساز سخن شناخت دستگاههای موسیقی ایرانی، لوح نهم
  4. سرایی، پویا. ماهنامه گزارش موسیقی، اردیبهشت و خرداد 1395، شماره 81، واکاوی نشانه های شمایلی در تصانیف پرویز مشکاتیان در رویکرد نشانه شناسی تحلیلی