به شادباش سالروز میلاد خسرو آواز ایران محمد رضا شجریان

دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب ؟

از محمد رضا شجریان نوشتن همیشه سخت است، کسی که استاد تمامِ موسیقی ایران است، معتقدم اطلاق واژه استاد به سایرین در دوره ای که شجریان در این موسیقی هست، بسی سخت، جسورانه و در بسیاری موارد اشتباهست. کسی که آواز را در موسیقی ایرانی به حد اعلا و بالاترین حالت ممکن اجرا نموده و به قطع یقین در این عرصه بی رقیب است. همانند شجریان هیچگاه، در موسیقی نخواهد آمد، حتی در میان گذشته گان و درگذشته گان نیز مانند شجریان نبوده است، درک او از شعر و دانش بالای موسیقایی اش باعث شده تا تمام آثار منتشر شده با صدای او ماندگار شوند، از آلبومهایی که با چاووش منتشر کرد تا شب سکوت کویر
امروز روز میلادش است. نه روز میلاد یک انسان، روز میلاد موسیقی، روز میلاد آواز، روز میلاد هنر ایرانی، روز میلاد بلبلی که نوای ربنایش سالهاست بی منت سیاسان قدر ناشناس بی هنری که همه چیز را با عیار سیاست میسنجند میهمان خانه هایمان است... روز میلاد والا مقامیست که سالیان سال است صدایش بجای رسانه ها از اعماق وجودمان به گوش میرسد. براستی این روز، باید روز موسیقی ایرانی در تمام جهان شناخته شود، تا جهانیان بر ارزش والای خسرو آواز، و تنها بازمانده نسل طلایی موسیقی و بر بزرگی و ابهت اش واقف شوند، چرا که ”صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را، تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید“
قدرت بالای شجریان در اجرای دقیق آواز مثال زدنیست، او جزو معدود هنرمندانیست که در دوره فعالیت هنری خویش هیچگاه افت نکرد، فعالیت هنری مستقل محمدرضا شجریان پس از حضور در برنامه گلها را میتوان به سه بخش عمده تقسیم کرد، همکاری با محمد رضا لطفی، مشکاتیان و نهایتا دوره همکاری با حسین علیزاده که هر سه دوره را میتوان درخشان دانست. او در تمام آلبوم‌ها و کنسرتهایی که با همراهی این سه بزرگوار اجرا نموده است فعالیتهای هنری اش را به بهترین نحو ممکن ارائه داده و آثارش از ماندگار ترین مجموعه های دوره خویش محسوب میشوند. گرچه بسیاری بر این اعتقادند که وجود آهنگساز قوی در کنار او باعث ماندگاری بیشتر و ارزشمند شدن آثارش شده است، اما نباید این نکته را نیز فراموش کرد که عدم حضور و همراهی محمدرضا شجریان در کنار بزرگانی که نامشان ذکر شد نمیتوانست آثار آنها را  آنچنان که اکنون هست ماندگار کند. آوازهای بی نقص شجریان که بجرات میتوان گفت از عهده خوانندگان حاضر در عرصه موسیقی خارج است تکمیل کننده هنر آهنگسازانیست که با او همکاری کرده اند. شناخت بالای او از معنا و مفهوم شعر، چگونگی خوانش آن و نهایتا وقوف کامل به اوزان شعر باعث شده تا هنرمندی تمام عیار و استادی بلامنازع در عرصه موسیقی ایران باشد.
با این حال اما بیماری سخت او نگرانی های بی شماری را برای هواخواهان میلیونی اش ایجاد کرده. میهمان پانزده ساله سمج و بد قلق استاد موسیقی مان، خاطراهالی موسیقی را آشفته و چشمهایشان را اشکبار کرده است. این روزها بسیاری شعر حضرت سعدی که خود ایشان بارها با آواز زیبایشان خوانده‌اند را زمزمه میکنند که ” دنیا و دین و صبر و عقل، از من برفت اندر غم اش “ و به امید آنکه رخت عافیت بر تن کند و همچون سالیان قبل آوازش در موسیقی ایران طنین انداز شود دست به دعا شده اند. اما باید در این روز شادمان بود، شادمان از ظهورش که همچون خور درخشانی  بر پیکره موسیقی تابید و خالق نواهای ماندگاری شد که لحظات زیبایی را برای بسیاری از مردم ایران به ارمغان آورد، باید بانگ شادی سر داد و شادمانه این روز خجسته را جشن گرفت.
اما، جاودانگی  و یگانگی شجریان تنها به علت خلق نغمات ماندگار نیست، آنانکه شجریان را از نزدیک میشناسند بر خلق نیکویش واقفند، غرور و خود پرستی در او معنا ندارد، مهربانی های او شامل حال علاقه مندانش شده و هماره به گرمی پذیرای اظهار علاقه دوستدارانش است، او بر خلاف بسیاری دیگر از آنانکه غرور، نخوت و تکبرشان زبانزد اهالی موسیقی است میداند که هر چه دارد از مردمیست که سالها بر او عشق ورزیده اند و همین باعث شده تا بر میزان دوستدارانش روز به روز افزوده شود. همراهی اش با توده مردم برای علاقه مندانش ثابت شده است، از چاووش ها تا بیداد و از زمستان تا تفنگت را زمین بگذار... او هنر را در خدمت مردم میداند و از موسیقی و شعر بعنوان ابزاری برای بیان سخنان و دردهای مردم کشورش به زیبایی هر چه تمام تر استفاده میکند. تا آنجا که با انتخاب هوشمندانه شعر و ادای جسورانه آن فریاد بر می آرد که : ”من مرغ عالی همتم کز آشیانه بر پرم، تا کرکسان باغ را هم بال و هم پر بشکنم...“ او میداند متعلق به مردم است، همچون سایر فعالان این عرصه، هنر را فدای مصلحت شخصی و مادیات نکرده است و پژواک دردهای مردم اش است.

تندرستی و عافیت اش میتواند بهترین خبر برای اهالی هنرو آنانکه دوست دارش هستند باشد، گرچه بسیارند قدر ناشناسان بی هنری که نامش نان شان شده و عدم حضورش درعرصه موسیقی مجالی برای جولان شان گشته است. حضورش در این ایام که هر بی هنری ادعای هنر و استادی دارد بیش از هر زمان دیگری احساس میشود تا همانند گذشته او، بر قله آواز ایران قرار گیرد.
یکی از خصوصیات بازر موسیقی شجریان، اشراف کامل وی به شعر و استفاده بجا از آن در موسیقی است، نمونه بازر این شعر شناسی را میتوان در موسیقی متن فیلم دلشدگان مشاهده کرد. او دلیل استفاده از شعر” مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو“ اینگونه بیان میکند: این غزل را من برای فیلم «دلشدگان» خواندم و مربوط به آن حال و هوای فیلم‌نامه بود. من این شعر را مخصوصا انتخاب کردم چون آن شخصی که در حال گذر از کوچه باغ است، چشم و ابرویی را می‌بیند و عاشق می‌شود و من براساس آن فیلم این غزل را انتخاب کردم و خواندم. اساتید ادبیات بر این نکته واقفند که در اشعاری همچون شعر بالا صنایع ادبی بسیاری استفاده شده واز آن رو ادای آواز گونه آن بسیار سخت است اما شجریان با اجرای این اثر نشان میدهد که میتواند جدای از ادای استادانه شعر، تصویر سازی بسیار مناسبی از آن را نیز در اختیار مخاطب خویش قرار دهد. نمونه دیگر تبحر شجریان در انتخاب و انتقال مفهوم شعر به مخاطب را میتوان در آلبوم نوا (مرکب خوانی) دید. دقت او در انتخاب موسیقی متناسب با شعر و لحنِ اجرای کلمات شعر از ظرائفی برخوردار است که بسیاری از خوانندگان  کنونی از آن محرومند و دانشی در این زمینه دارد .
شجریان در باره این آلبوم اینچنین بیان میکند: ”یکی از شعرهای این آلبوم «بگذار تا مقابل روی تو بگذریم/ دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم» است. آن دزدیده را هم باید ” دزدیده “ بیان کرد...“
تمام این موارد دلایل موجهی بر بی مانند بودن شجریان است، هنر والای او در موسیقی، شناخت صحیح اشعار، همراه بودن با مردم و واکنش به اتفاقات اطراف، خضوع و فروتنی مثال زدنی اش و بسیاری دیگر از سجایای اخلاقی وی او را بدل به جاودانه ترین چهره هنری تاریخ موسیقی ایران کرده است، اما در مقابل ما نتوانستیم آنچنان که باید قدردان این دُر گرانسنگ باشیم، ممنوعش کردیم و پنداشتیم میتوان با ابزار سیاست در مقابل هنرش ایستاد، اما همین ممنوعیت زمینه ساز محبوبیت بیشترش شد و همین محبوبیت نشان داد که برخورد قهر آمیز علی الاخص با هنرمندان در بسیاری موارد نتیجه عکس میدهد.
اما اوج قدر ناشناسی از شجریان بزرگ نه درممنوعیت است، نه سوء استفاده از نامش برای انتخاب شدن و نه حتی بد عهدی  سیاستمداران، چرا که از این گروه انتظاری بیش از این نمیرود. قدر ناشناسی در حق شجریان بیش از آنکه از جانب دولتمردان و آنانی باشد که صدایش را ممنوع کردند از سمت خود هنرمندان بود، آن عده ای که  در مقابل جفاهایی که در طی سالیان اخیر بر وی رفت هیچ اعتراضی نکرده و درسکوتی معنا دار، تلخ و دردناکتر از فریاد عده ای بی هنرفرورفتند. گزاف نگفته ایم اگر آوازه خوانان کنونی را مرهون شجریان بدانیم، نام او سندی  بر اعتبار موسیقیست و حمایت از او، حمایت از موسیقی. سالروز میلاد این ” تا ابد یگانه موسیقی ایران “ استاد محمدرضا شجریان را تبریک و شادباش میگویم و برای  این بلبل خوشگوی شیرین سخن طلب عافیت و سلامت دارم.
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب ؟


محمد جواد صحافی
اول مهر نود و پنج
منبع : https://telegram.me/mjsahafi