صدایت کلام را جان بخشید

بررسی مضامین ادبیات پارسی در شیوۀ آوازخوانی استاد شجریان

و نقدی بر نحوۀ آموزش آواز( نقصان روشی قائده مند )

پوریــا اخواص ،  خواننده گروه هم آوایان  ؛ نوازنده کمانچه و قیچک



همواره از صدای زیبا و قدرتمند استاد لذت برده ایم و دورانی ست که با این صدا انس و الفتی داشته ایم. این لذت و احساسی که صدای ایشان در وجودمان ایجاد میکند, بی شک و به تحقیق ، دلایل زیادی دارد که از چند وجه قابل بررسی ست.

                  بس نکـــــته غیـــــر حُسـن بباید که تا کسی ، مقبـــــول طبع مردم صاحبنظر شــــــــود      حافــــظ

این چیست که صدای استاد را به درجه ای از آنـیّت و اوجی فرود نامدنی مبدل ساخته؟ همیشه لذت برده ایم ولی چرا؟

تا به امروز بسیاری از ظرائف تکنیکی و ویژگی های منحصر به فرد آواز ایشان مورد پژوهش و تحلیل دوستداران قرار گرفته است , این بار بنده به عنوان یکی از هزاران ارادتمندان و رهروان هنر ناب ایشان بر آن شدم تا چند کلامی البته نه در خور وجود نازنین استاد ولی از سر صدق برای علاقمندان به آواز و ایشان بنگارم.

1.تا قبل از شجریان آوازه خوانان بسیاری روی اشعار و غرلیات سعدی , حافظ , مولانا و... کار می کردند وآواز می خواندند که شجریان به گفتۀ خود از شیوه و نوع آواز ایشان بسیار استفاده کرده و حتی خود را وامدار آواز اساتیدی چون : بنان ، تاج، ظلی ودیگر اساتید می داند. نکته ای که قابل بررسی ست ایجاد لحظات ناب و جمله بندی های بیادماندنی و زیباییست که استاد با مهارت ,ظرافت و نیز با دقت نظری مثال زدنی  که بر درک شعر, اوزان عروضی , معنی و مفهوم و نیز با اشرافی که به انتخاب مضامین ونیز شیوه های گوناگون آوازی دارند به آن می پردازند و این نخستین وشاید عمده ترین سهم را در زیبایی آثار استاد ایفا می کند .

2. آواز شجریان شرح دیگری ست از واقعیات تاریخی که در مدت عمر هنریش آنها را با تمام وجود لمس کرده و به عنوان هنرمندی که رسالت بزرگی را بر خویش می دیده ,نسبت به مسائل اجتماعی جامعه  سکوت نکرده و پژواک زمان خود و صدای مردم خود بوده.در اغلب آثار استاد بیان صریح و نقادانه به تأثیرات اجتماعی و سیاسی از زبان شعر کلاسیک یا شعر نو به گوش میرسد.

با دقت در آثار ایشان در میابیم که به راستی استاد با چشم اندازی وسیع به تاریخ سیاسی و اجتماعی این ملت آوازش را سر داده و طبعاً حوادث گوناگونی که در مدت عمر پر بار ایشان گذشته، خواه نا خواه بر انتخاب اشعار و همچنین انتخاب یک دستگاه مناسب با حال و هوای شعر, برای بیان هرچه بهتر منویات و مکنونات درونی و در کل اندیشه ایشان تأثیر گذار بوده است. جدا از درک موقعیت های اجتماعی و انتخاب به موقع مضامین مربوط به یک برهه از زمان , خدمتی که شجریان با آوازش به ادبیات و شعر پارسی کرده جای بسی تقدیر دارد.

او به دیوان شعرایی چون سعدی , حافظ , عطار و... رجوع کرده و از میان اشعارشان بهترین , شیواترین و پرمحتوا ترین آنها را انتخاب و سپس به اجرای استادانۀ  آنها می پردازد. تبحر و زبردستی استاد نیز در اینجا بیشتر نمود پیدا می کند که اگر کسی اشعار حافظ, سعدی و... را درک نکند, بعد از  شنیدن این اشعار با صدای استاد هم به دلش می نشیند و هم کم و بیش به معنی آن پی می برد.

3.استاد شجریان شاید تنها خواننده ای باشند که به اهمیت صداسازی , ادای صحیح تحریرها و شناخت اصول اولیه آواز توجه ویژه نشان داده اند که این نکته نیز از ویژگی های مهم شیوۀ آوازخوانی ایشان می باشد و البته هم خود استاد و هم شاگردان ممتاز مکتب ایشان به تفضیل این نکات را مورد بحث و ارائه به دوستداران این شیوه قرار داده اند.

البته طرح مطلبی صرفاً به جهت آسیب شناسی آواز در اینجا خالی از لطف نیست که چرا ایشان تا بحال مکتبی مدون از شیوۀ آوازخوانی و ارائۀ طریقی صحیح برای تدریس به همراه بررسی مکاتب و سبکهای گوناگون آوازی را تألیف و منتشر ننموده اند؟

 متأسفانه اتفاق تلخی که حادث گشته این بوده که با وجود استاد بزرگی چون ایشان در هنر آواز ایرانی , این رشتۀ سخت و بسیار تخصصی موسیقی , جایگاهی در دانشگاه های ما نداشته باشد و هنوز به عنوان رشته ای تخصصی مثل نوازندگی ساز ایرانی یا جهانی بشمار نمی آید. شاید عدم نگارش اصول آکادمیک و همچنین نبودِ مبنای آموزشی برای آواز بوده که سبب گشته سبک ها و روش هایی به ظاهر صحیح , جایگزین آوازخوانی اصولی و تدریس استاندارد شود که شاید در آینده اشکالات اساسی را در این رشته سبب گردد.

به عنوان مثال اگر کسی به نواختن ساز تار علاقمند باشد، روش آموزش بدین منوال است که ابتدا با تئوری موسیقی و خواندن نت آشنا شده و بعد طرز صحیح گرفتن ساز و انواع مضراب زدنها را بر روی ساز آموزش می بیند, سپس به کتاب های هنرستان رجوع می کند , بعد بنا به صلاحدید استاد مربوطه برای قدرتمند تر شدن تکنیک نوازندگی شروع به نواختن اتودها و مشق های گوناگون می کند به عنوان مثال ده قطعه برای تار علیزاده، و در مرحلۀ بعد اجراها یا روایات ردیف میرزا عبدالله، موسی خان،آقاحسینقلی، مثلاً به روایت برومند، کیانی، علیزاده، طلایی، لطفی را پیگیری و بررسی می کند ، ولی متأسفانه در آواز اینگونه نیست و هنوز آواز به صورت سینه به سینه توسط استاد به هنرجو آموزش داده می شود (یه گوشه تحویل بده یه گوشه تحویل بگیر) که در دنیای امروزی و با وجود خوانندۀ شهیر و استاد بزرگی چون محمد رضا شجریان کمی جای درنگ و افسوس دارد و این پرسش مطرح است که چرا هنوز شیوه ای مدون و متد آموزشی استانداردی برای آواز طرح ریزی و ارائه نگردیده ، هر چند که تک تک آثار استاد شجریان و نیز قدما بمانند دانشگاهی ست برای علاقمندان به آواز و موسیقی ایرانی .

شاید تنها مطالبی که برای آموزش آواز توسط قدما مطرح شده مواردی بوده از این قبیل که خوانندۀ آواز ایرانی به هنگام کوه نوردی و یا بالا رفتن از سربالایی می بایست تمرین صدا کند ، لب چاه یا دهانۀ آب انبار بخواند ، فلان چیز را بخورد، فلان چیز را نخورد و بعد یک شیوۀ آوازی را دنبال کند و در نهایت ردیف دان شود. ولی اینها کافی نیست و آموزش آواز بخاطر اینکه از حساسیت بالایی در موسیقی ما برخوردار است باید از روشی مکتوب ، قائده مند و کاملاً اصولی پیروی کند تا در آینده باز شاهد بروز و ظهور هنرمندان بزرگی چون استاد شجریان در این عرصه باشیم. 

با آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد عزیزمان و به امید آن که در آینده ای نزدیک شاهد طنین صدای ملکوتی استاد در سرزمینمان باشیم . به امید حق .

                                                                                                     

 دهم اسفنــد هزار و سیصد و نـــود

منبع : وب سایت شجریانی ها