بازخوانی، بررسی و تحلیل شاهکار جاودانه ای بنام شمس الضُّحی اثر محسن نفر
این جانِ جان افزاست این...

محمد جواد صحافی
منبع : ماهنامه گزارش موسیقی
آدرس دسترس به این مطلب: https://t.me/mjsahafi/587
—---—
نمیتوان هر اثری را که توسط هنرمند تولید و عرضه میشود ماندگار دانست، زمانیکه هنرمند نمیتواند حس درونی‌اش را وصف کند، هنرش را به خدمت گرفت و با استفاده از خلاقیّت ذاتیش، حالِ خود را به تصویر کشیده و در نتیجه خالق اثری میشود که ماندگار شده و از ارزش هنری بالایی برخوردار میشود. این تعریف میتواند شامل تمام هنرمندانی باشد که جدای آنکه اثر ماندگاری را خلق کرده اند، پنجره ای نو در جهان هنر را گشوده‌اند. مینیاتور مسخ کننده  فرشچیان و رقص قلم امیرخانی بر کاغذ بی جان نمونه هایی هستند که میتوان از آنها به عنوان آثار هنری ماندگار در تمام ادوار تاریخ نام برد، هنرمندان بسیاری در تمام رشته های هنر توانسته اند با خلق آثاری از این دست نام خود را در میان اساتید بزرگ تاریخ هنر ایران جاودانه سازند، موسیقیدانان نیز در این راه قدمهای بسیاری برداشته و خالق آثاری ماندگار گشته اند، هنرمند با استفاده از ابزاری که در اختیار دارد و بهره گیری از خلاقیت و مکاشفه اتفاقات پیرامون، منابع الهام بخش و موضوعات اطرافِ خود، زمینه را برای خلق یک اثر فاخر فراهم کرده و با قرار دادن این قطعات در کنار هم، اثری را خلق میکند که حس درونیش را به تصویر بکشد، در این بین شعر و کلام، سهم به سزایی در زیبا تر کردن یک اثر موسیقایی ایفا میکند.
با نیم نگاهی به آثار به یاد ماندنی موسیقی در سالهای گذشته، میتوان دریافت که برخی از این آثار به دلایلی - همچون پرداختن بیش از حد منتقدان وکارشناسان به اثر مربوطه و یا استقبال مردم از اثر به دلیل شهرت خواننده (که هیچگاه به تنهایی نمیتواند در خلق یک اثری هنری موسیقی سهیم باشد) پر رنگ تر از سایر آثار شده و از اقبال بسیار بیشتری برخوردار بوده است، گرچه گاهاً از درجه کیفی پائینتری نیز برخوردار بوده اند. اما در نقطه مقابل، آثار زیبای بسیاری در سالهای گذشته تولیده شده اند که برخلاف کیفیت بالایشان، مورد بی مهری قرار گرفته و مدتهاست کسی فرصت گوش کردن به آنها را برای خود فراهم ننموده است، آثاری که باید جاودانه تر و خاطره انگیز تر میشدند، اما در آرشیوِ کمتر هنردوستِ علاقه مندی میتوان آنها را یافت.
اگر بخواهیم نمونه ای از این آثار را نام ببریم، آلبوم شمس‌الضحی شاهکار جاودانه مُحسن نَفَر آهنگساز گزیده‌کار موسیقی ایرانی دارای شاخصه های مد نظر نگارنده در سطور بالاست، آلبومی که آمیخته به کلام حضرت مولاناست و آواز زیبای حسام‌الدّین سـراج آن را جان بخشیده است. اثری که بسان پرونده ای خاک خورده نه در زمان ارائه‌اش مورد توجه آنچنانی قرار گرفت و نه پس از گذشتِ سالها از انتشارش کسی سراغی از آن گرفت. تبحُّر خارق العاده سراج در اجرای اشعار عرفانی باعث شده است تا صدای او به بهترین نحو ممکن با اثر جفت و جور شود.

در ستایش شمس‌الضحی هرچه نوشته شود کم است، انتخاب شعری قوی و تاثیر گذار که با  موسیقی ستودنی نفر همراه شده است، باعث خلق اثری شده که پس از گذشت سالها از تولیدش، نمونه دومی همانند آن به بازار موسیقی ایران معرفی نشد. دوری محسن نفر از جنجال های معمولِ حاکم بر موسیقی و نیز “هنرمند مِحور”  بودن مخاطبین موسیقی باعث شده تا مخاطبین، شناخت کمتری از این نوازنده، آهنگساز، ردیف دان و پژوهشگر ارزنده که از شاگردان بزرگانی چون علی‌اکبر خان شهنازی، یوسف فروتن، سعید هرمزی، عبداله دوامی و محمود کریمی بوده است، داشته باشند. او را میتوان از معدود هنرمندانی دانست که هنر را فدای مقاصد اقتصادی خویش نکرده اند. مطالعه آثار وی این مدعا را ثابت میکند که با وجود گزیده کاری توانسته است آثاری فاخر و ماندگار از خود برجای گذارد.
باغ ارغوان، شمس‌الضُّحی و وصلِ‌ مستان نمونه‌ای از این آثار است، شمس‌الضُّحی که به سفارش حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در قالب مجموعه نینوا و با عنوان نینوا (4) در سالهای 1365 و 1366 ساخته شد، از بارِ عرفانی بالایی در شعر برخوردار است که با ملودی حماسی متناسب با حال و هوای آن دوران کشور آمیخته شده است، گرچه بنا به گفته آهنگساز، فضای عرفانی و حماسی موجود که بر آمده از روحیات آن لحظه نوازنده بوده، باعث خلق شمس‌الضُّحی شده است. وی معتقد است، شمس‌الضُّحی “پاداش کار نیک” بوده و اوج بندگی در آن موج میزند.

مجموعه آثار نینوا شامل “ پنج آلبوم موسیقی” بوده که توسط واحد موسیقی حوزه “اندیشه و هنر اسلامی” در دهه 60 تولید شد، حسام الدین سراج که از موسسین واحد موسیقی این حوزه بود در دوره جنگ ایران و عراق دو آلبوم نینوا 1 و 2 را با بهره گیری از مدرسان مرکز حفظ و اشاعه موسیقی آهنگسازی کرده و وظیفه خوانندگی در این آلبومها را برعهده گرفت، اما با اضافه شدن محسن نفر به حوزه موسیقی همکاری جدیدی میان این دو هنرمند شکل گرفت به گونه ای که در سه آلبوم دیگر این مجموعه که با عنوان وصل مستان ( نینوای 3 )، شمس‌الضُّحی (نینوای 4) و باغ ارغوان(نینوای 5) تولید شد، محسن نفر در مقام آهنگساز و سراج به عنوان خواننده این آلبومها، آنها را تولید و در بازار موسیقی آن زمان که دارای محدودیتهای بسیاری نیز بود عرضه نمودند. نفر که آهنگسازی (بخش بیکلام) نینوای6 را نیز به پایان رسانده بود، طی اختلافی که با مدیریت حوزه هنری بدلیل تغییر دیدگاهش داشت اثر را نیمه کاره رها کرده و همکاری خود با این مرکز را قطع کرد.
بی شک “شمس‌الضحی”  را میتوان نماد شکوه و عظمت دستگاه همایون دانست و بی‌تردید آنرا یکی از بهترین اجراها در این دستگاه برشمرد. این آلبوم شباهت کمتری به آثار برتر موسیقی تولید شده در آن زمان دارد، یگانگی آن اثر تا این زمان جدای از موارد ذکر شده در سطور بالا اتّفاقیست که تاکنون در هیچ‌یک از آثار منتشر شده تاریخ موسیقی ایران رخ نداده است، در شمس‌الضُّحی خواننده به همراه ارکسترِ پلی‌فونیکِ تار (چندصدایی) و بدون استفاده از هیچگونه ساز کوبه‌ای و ریتمیک کار خود را انجام میدهد. ارکستر تار نیز در هفت بخش جداگانه و برای هفت ساز تار نت نویسی شده است، محسن نفر جدای از آهنگسازی برای این آلبوم، به تنهایی وظیفه یک ارکستر را انجام داده است، و بر اساس نت های نوشته شده، هفت بار به  صور مختلف ملودی ها را با ساز تار اجرا کرده و در استودیو آنها را با یکدیگر ادغام نموده و نهایتاً حاصل آن را به صورت میکس، به گوش مخاطب رسانده است، نکته قابل توجه آنکه خط ملودی توسط یک تار اجرا میشود و باقی، وظیفه اجرای آکوردها را بر عهده دارند، چنین خلاقیتی با وجود بهره گیری از کمترین امکانات در استودیو و در دوره‌ای که اکثر آثار تولید شده به صورت اجرای زنده و با حضور تمام اعضای ارکستر موسیقی انجام میپذیرفت ستودنیست.
اما این اثر جدایِ از ویژگیهای منحصر بفرد ذکر شده در سطور بالا، اتفاقی دیگر در موسیقی را نیز رقم میزند. مُصنِّف در ساخت شمس‌الضُّحی از ریتمهای هفت ضربی که از ترکیب دو، دو، سه تشکیل شده بهره گرفته است. ریتمهای هفت ضربی از قدیم‌ الایّام، بیشتر در موسیقی و رقص مناطق کردنشین، دیده میشد اما ترکیب اکسنت‌های* استفاده شده برای تولید این ریتمها در یک میزان عمدتا بصورت سه، چهار بوده است.
نگرش خلاقانه آهنگساز به کل مجموعه آلبوم باعث شده، تا این اثر از جهات مختلف به عنوان اثری ماندگار مطرح شود، انتخاب شعر،ملودی قوی، شیوه اجرای همخوانی، لحن اجرای شعر توسط خواننده که نشان از تبحر و تسلط  سراج به ادبیات است و همچنین تکنوازی بی مانند اعجوبه ای بنام  محسن نفر از مجموعه عواملیست که توانسته اند ماندگاری این آلبوم را چندین برابر کنند. درجه بالای عرفان اشعار حضرت مولانا و آهنگین بودن آنها باعث میشودتا اعتبار شعر مولانا دو چندان شود، محسن نفر نیز با انتخاب هوشمندانه یکی اززیبا ترین اشعار حضرت مولانا و ملودی پردازی دقیق و خلاقانه، شعر را به زیبا ترین نحو ممکن در خدمت موسیقی گرفته است.

از خلاقیت های دیگر آهنگساز، شیوه اجرای همخوانی آلبوم است، آهنگساز از گروه همخوان به گونه ای در موسیقی خود استفاده کرده است که کل یا چند بیت شعر تنها با یک نت اجرا می‌شود. محتوای کل آلبوم در دو روی نوار با یکدیگر متفاوت است، روی نخست، شامل چهار بخش قطعات بیکلام بر مبنای ارکستر تار به نامهای “حکایت سر سپار ” ، “دل زار” ، “سرود سَرو” و “غریو یار” است که محسن نفر نوازندگی تمام قطعات را نیز بر عهده گرفته است. اما تمام بخش دوم اختصاص به تصنیفی دارد که نفر با همراهی سراج آن را اجرا کرده اند. نکته قابل ذکر این تصنیف ادغام دو شعر مشابه از مولانا و اجرای آن در قالب تصنیف است. با کند و کاو در بسیاری از آثار موسیقی تولید شده نکته ای مشابه را میتوان دریافت و آن اینکه آهنگساز (و در برخی موارد خواننده) شعر انتخابی خود را مطابق میل خود تغییر داده، ابیاتی را حذف، و کلمات را تغییر میدهد. در بسیاری از موارد نیز ابیات جابجا شده ونتیجتاً آنچه به مخاطب ارائه میشود با نسخه اصلی شعر تفاوتهایی دارد. اعمال این تغییرات بر روی شعر که البته با دلایلی نیز همراه است در موارد جای نقد داشته و برخی کارشناسان آن را نوعی لطمه به  بدنه اصلی شعر میدانند اما برخی دیگر معتقدند که در صورت تناسب محور عمودی شعر، حفظ محتوا و برهم نخوردن وزن آن، انجام چنین تغییراتی بلامانع بوده و در برخی موارد نیز باعث زیباتر شدن شعرمیشود.  تصنیف شمس‌الضُّحی نیز از این قاعده مستثنی نیست و اعمال تغییراتی برروی شعر باعث شده تا شعر اجرا شده تفاوتهایی با نسخه اصلی آن داشته باشد. مشخص‌ترین تغییر شعر را میتوان به افزودن بیتی جدید به شعر عنوان نمود. ابیات شعر مربوط به غزلیست که  مصرع آغازینش: “این کیست این، این کیست این، این یوسف ثـانی است این” میباشد، اما با مطالعه غزل شماره 1792 مولانا هیچ نشانی از بیت معروف این آلبوم : " بسم الله ای روح البقا، بسم الله ای شیرین لقا...بسم الله ای شمس‌الضُّحی، بسم الله ای عِین الیَـقین" که نام آلبوم نیز از آن انتخاب شده است مشاهده نمیشود. اضافه‌کردن این بیت از غزل 1793 مولانا و انتخاب یکی  از کلمات آن به عنوان نام آلبوم میتواند نشان از علاقه آهنگساز و خواننده به تک بیت مورد اشاره  بوده باشد که سعی کرده است تا با توجه به یکسان بودن اوزان اشعار و برابری قافیه های آنها بیت مورد علاقه را به شعر اصلی افزوده و با تاکیدهای چندباره در موسیقی بر روی این بیت آن را بدل به یکی از ابیات اصلی شعرنماید. با این وجود، خواننده با ادای صحیح واژه‌ها منظور شاعر را به خوبی به شنونده منتقل کرده و با آکسان‌گذاری های دقیق بر روی شعر، تغییر پیاپی لحن با وجود ثابت بودن نسبی خط ملودی و همچنین حفظ روحیه حماسی-عرفانی موجود در اثر باعث ایجاد فضایی پویا در کل تصنیف شده است تا فضای کسالت بار حاکم در بسیاری از آثار موسیقی را در این آلبوم شاهد نباشیم.

آهنگساز نیز سعی کرده است تا بین شعر و موسیقی ارتباطی نزدیک ایجاد کند و با انتخاب شعری عرفانی این ارتباط را  تا انتها حفظ نماید. در این میان سهم سراج در مقام خواننده اثر به دلیل آشنایی کاملش با ادبیات بسیار تاثیرگذار است. آهنگساز نیز برای تاثیرگذاری هرچه بیشتر موسیقی، پیوند معنوی خود با مخاطب را از بخش اول نوار برقرار کرده، و با آنکه بخش اول بصورت بیکلام اجرا شده‌ و بدلیل سخت بودن برقراری ارتباط با مخاطب در آثار بیکلام (علی الخصوص مجموعه هایی که بصورت تکنوازی انجام گرفته است)، با تکنوازی های جانانه و حساب شده توانسته است به راحتی از پس کار برآمده و اتصال خود با مخاطب را از ابتدا تا انتهای آلبوم حفظ کند. از دیگر مؤلـّفه های این اثر میتوان به عدم حضور ساز تمبک اشاره کرد که علیرغم عدم استفاده از این ساز شاهد اجرایی ریتمیک در کل تصنیف هستیم. همچنین، طراحی کاور این آلبوم نیز بر عهده مجید قادری بوده و صداقت جبّاری خوشنویسی آن را برعهده داشته است .
همکاری زوج هنری محسن نفر و حسام الدین سراج باعث شد که تمام آثار منتشر شده آنها از بهترینهای دوران خود شده و هم اکنون نیز از ارزش بالایی برخور باشند. اما فعالیت اندک نفر که تاکنون آهنگسازی تنها چهار آلبوم با کلام را برعهده داشته است و جملگی نیز با صدای سراج اجرا شده‌اند هنر والایش را زیر سئوال نمیبرد، او همانند جلیل شهناز و فرهنگ شریف، از لحن و ویژگیهای منحصر بفردی در نوازندگی‌اش برخوردار است و نوآوری هایش در چارچوب موسیقی اصیل تنها مختص خود اوست. پاساژهای** پیچیده وی دارای معنا بوده و بداهه هایش مخاطبان را میخکوب میکند. در کنار آن سراج نیز به عنوان فردی که تسلط کافی به موسیقی وادبیات دارد توانسته است قطعات نفر را به بهترین نحوممکن اجرا کند، جدای از آن، نزدیکی تفکرات این دو هنرمند به یکدیگر و داشتن نگاهی معنوی به مقوله هنر باعث بوجود آمدن همدلی و وفاقی شده که ادامه‌اش منجر به خلق آثاری ارزشمند همچون باغ ارغوان، وصل مستان، یاد یار و شمس‌الضحی گردیده است.


*اکسنت (ACSEND) : اکسنت در موسیقی شامل تاکید، فشار یا تقویت بر روی بخشی خاص از یک نت یا مجموعه ای از نتهاست.


منبع : کانال تلگرام محمد جواد صحافی
https://t.me/mjsahafi