نغمه هایی که فقط قیمتشان گران است ...
کدام جرم سنگین تر است؟ سوء استفاده از علاقه مخاطبین یا دریافت غیرقانونی آثار موسیقی؛
" نغمه هایی که فقط قیمتشان گران است ..."
چندیست که هنرمندان عرصه فرهنگ و هنر کشورمان با توسل به روشهای مختلف و مبتکرانه بر آن گشته اند تا فرهنگ خرید محصولات فرهنگی را در کشور نهادینه کنند برخی با کمک روابط عمومی بالای خود همچون مهران مدیری با مزه پرانی و بیان سخنانی ملتمسانه با چاشنی طنز از مردم درخواست خرید محصولاتش را می نماید و در ازای آن با انجام قرعه کشی های فراوان ، جوایز بزرگی را نیز به خریداران محصولاتش به پاس رعایت قانون کپی رایت تقدیم میکند و در این راه نیز موفق میگردد، برخی دیگر نیز از طرق قانونی اقدام به طرح شکایت علیه منتشر کنندگان غیر قانونی آثار مینمایند اگر چند تا کنون نیز توفیق چندانی در حصول نتیجه مطلوب به دست نیاورده اند ...
در این بین اما فیلمسازان از سایر فعالان عرصه هنر موفق تر بوده و با فروش محصولات سینمایی خود فرهنگ خرید محصولات سینمایی را در میان بسیاری از خانوادهای ایرانی نهادینه نموده اند ، در نقطه مقابل موسیقیدانان و هنرمندان این عالم پر نقش و نگار در این میان توفیق چندانی نیافته و مشتریان کپی و دانلود آثار هنرمندان همچنان از خریداران واقعی آنها به مراتب بیشترند ... اما هدف نگارنده در این یادداشت آن نیست که هنردوستان را همچون نوشتارهای مشابه دیگر ترغیب به خرید محصولات فرهنگی نماید؛ بالعکس در این زمینه تصمیم گیری نهایی را برعهده مخاطب گذاشته و از او میخواهد تا بهترین روش را برای تهیه یک اثر صوتی و یا تصویری انتخاب نماید .
اما قبل از آنکه به موضوع اصلی این نوشتار بپردازیم مقایسه ای داریم میان قیمت برخی آثار تصویری موسیقایی و فیلمهای سینمایی موجود در بازار ایران ...
کنسرت تصویری سیمرغ و همایون هجده هزار تومان ، کنسرت تصویری گروه شمس بزرگداشت مولانا هجده هزار تومان ، کنسرت تصویری محمدرضا شجریان و گروه شهناز اجرا شده در سال 1387 با نام مرغ خوشخوان هجده هزار تومان، کنسرت اسفند ماه 1389 همایون خرم نوزده هزار و پانصد تومان ، کنسرت تصویری چند سال گذشته شهرام ناظری و لوریس چکناواریان در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران هجده هزار تومان ، کنسرت تصویری محمدرضا لطفی با نام هنر گام زمان چهارده هزار تومان و ...
در نقطه مقابل فیلم سینمایی اسب حیوان نجیبی ست ساخته عبدالرضا کاهانی دو هزار پانصد تومان ، فیلم نارنجی پوش ساخته داریوش مهرجویی سه هزار تومان ، فیلم ورود آقایان ممنوع دو هزار و پانصد تومان ، فیلم پرسه درمه دو هزار و پانصد تومان ...
با اندکی مقایسه بین مبالغ ذکر شده در سطور بالا میتوان اختلاف فاحش بین قیمت بسته های فیلم و موسیقی را دریافت ؛ بدین صورت که میتوان با نصف قیمت تهیه یک مجموعه کنسرت تصویری چهار عدد فیلم فاخر به صورت کاملا اورجینال تهیه نمود، در نقطه مقابل اگر فرد علاقه مندی که حد اقل حقوق کارگری را دریافت می نمایند ، تصمیم به تهیه چهار عدد مجموعه کنسرت تصویری هنرمندان مورد علاقه اش نماید ، بایستی مبلغی در حدود هشتاد هزار تومان بپردازد, به عبارت دیگر فردی که با حدا اقل حقوق کارگری در مجموعه ای مشغول کارست بایستی یک پنجم حقوق ماهیانه اش را صرف خرید چهار عدد کنسرت تصویری از هنرمندان محبوبش نماید .
حال سئوال اینجاست که در این میان یک مخاطب معمول به چه قیمتی بایستی نسبت به خرید اثری تصویری که هنرمندانش سود سرشاری از اجرای کنسرت همان اثر کسب نموده اند و مجددا در پی کسب درآمد بیشتری هستند اقدام نماید ؟ آیا اخذ مبلغی بسیار بالا برای کنسرتی که جز فیلمبرداری اش ( حال با یک یا چند دوربین ) هیچ زحمتی برای هنرمندان و تهیه کننده گان اش نداشته است و ساخت آن چونان یک فیلم نیاز به دکوپاژ ، لوکیشن ، صحنه و .... ندارد سوء استفاده از علاقه مخاطبین و شهرت و نام هنرمند نیست ؟
اما سالها طول کشید تا بسیاری از مردم و علاقه مندان به محمدرضا شجریان و موسیقی ایرانی ، کنسرتی تصویری از ایشان را به طور قانونی در اختیار داشته باشند ؛ کنسرتی که در سال 1387 در تالار وزارت کشور برگزار گردید و چهار سال بعد در سال 1391 نسخه تصویری آن جهت فروش به مردم عرضه شد ؛ در این میان قیمت بسیار بالای آن و عدم توانایی خرید این محصول توسط بسیاری از علاقه مندان هنوز آرزوی دیدن حتی نسخه تصویری این کنسرت را نیز در دل بسیاری گذاشته است ؛ آیا چون نام ایشان جناب شجریان یا ناظری یا خرم و یا هر نامی دیگریست بایستی محصولاتی که چنین اسامی را در جلد خود حک میکنند نیز با قیمتی بالا بفروش رسند ؟ آیا این صحیح است که چون هنرمندان موسیقی اصیل مان تولید کننده آثار فاخر هستند آثارشان نیز با مبالغ گزاف بفروش برسد ؟
در این میان وضعیت آثار صوتی نیز چندان مطلوب و مناسب نیست و قیمت یک آلبوم موسیقی بسیار بالاتر از حد تصور است این وضعیت عمدتا در موسیقی اصیل ایرانی بیش از سایر ژانرها به چشم میخورد و موسیقی پاپ با قیمتی نسبتا معقول تر به دست مخاطبین میرسند به عنوان نمونه اگر فردی هوس خرید آلبوم نغمه همرازان با صدای سالار عقیلی را نماید باید مبلغ شش هزار تومان ناقابل را به فروشنده پرداخت نماید و یا برای خرید آلبوم هم آواز پرستوهای آه با صدای علیرضا قربانی هفت هزار و پانصد تومان هزینه نماید . حال با وضعیت وخیمی که گریبان عالم موسیقی را گرفته و سالیان سال است که اثری ماندگار و ارزشمند را در عالم موسیقی نمیتوانیم بیابیم ، قطعا با در نظر درگرفتن هزینه پرداختی جهت تهیه یک آلبوم موسیقی ، پس از گوش سپردن توسط مخاطب با نارضایتی بیشتری به جهت عدم برخورداری از کیفیت مناسب و دلخواه وی همراه خواهد بود .
با این اوصاف ، انتظار بیهوده ایست که هنردوستان و علاقه مندان به آثار موسیقی اصیل تمایلی به خرید آثار موسیقی داشته باشند که البته در این مورد محق نیز هستند چرا که قیمت بالا و کیفیت پایین آثار و آلبومهای موسیقی باعث شده تا راحت ترین و بی دردسرترین کار که همانا دانلود و یا کپی غیر قانونیست مشتریان بسیار زیاد و البته پروپاقرصی را داشته باشند .
زمانیکه هزینه ساخت یک قسمت از یک سریال تلویزیونی چون قهوه تلخ از هزینه تولید یک کنسرت ویدئویی به مراتب بیشتر میگردد و در نقطه مقابل ، ویدئوی کنسرت با قیمتی بیش از هفت برابر قیمت یک فیلم سینمایی بفروش میرسد دیگر چه انتظاری میتوان از مخاطبان داشت تا آثار را به طور غیر قانونی اختیار ننمایند ؟
شاید بسیاری بر حقیر خرده گیرند که دلیل گران بودن آثار موسیقایی خاص بودن مشتریان آن و یا عدم حمایت توسط ارگانهای دولتی میباشد که به اعتقاد نگارنده تمامی اینها شاید بهانه ایست برای کسب سود بیشتر . چرا محاسبه قیمت تمام شده یک آلبوم تصویری یا صوتی موسیقی با احتساب تمام هزینه ها و زمانی که صرف تهیه آن شده است مطمئنا کمتر از ده هزار تومان خواهد شد . سئوال دیگری که در این میان مطرح میگردد چرایی قیمت بالای یک اثر ویدئویی که تماما نیز شامل اجراهای هنرمندان در کنسرتهای سنوات گذشته شان بوده است نسبت به آلبومهای صوتی موسیقی است ؟
مگر نه اینکه برای تولید یک آلبوم صوتی هزینه های بسیار بیشتری چون اجاره استودیو ، استخدام نوازنده ؛ و.... بسیاری هزینه دیگر صرف میگردد تا بفروش رسیده و سودی را حاصل تهیه کننده و هنرمندان نماید ؟
مگر نه اینکه نود و نه درصد آلبومهای تصویری هنرمندان مان تماما ًمربوط به اجراهای زنده آنان در کنسرتهای قبلی شان گشته و این عزیزان سود نسبتا بالا و در خوری را از اجرای همین کنسرت کسب نموده اند و همانند تولید یک آلبوم موسیقی چشم انتظار فروش بالای نسخ ویدئویی خود برای تامین مخارج و هزینه های صرف نشده ! نیستند ؟
پس چرا باید به صرف ویدئویی بودن یک اثر موسیقی آن را به بالاترین قیمت ممکن به فروش برسانند ؟
با تمام این اوصاف اگر هنرمندان عزیزمان که هر چه دارند از صدقه سر همین مخاطبان و علاقه مندان است ، خود را جای آنها گذارند و فرض را بر این گیرند که به جای در آمدهای چند صد میلیونی سالیانه خود ماهیانه حقوقی معادل چهارصد الی پانصد هزار تومان دریافت می نمایند ؛ آیا برای تهیه اثری آن را کپی نموده یا با پرداخت هزینه ای بالا نسبت به خرید نسخه اصل آن اقدام میکنند ؟
علی ایحال ، با شرایطی که هنرمندان و تهیه کنندگان آثار موسیقی بوجود آورده اند کپی غیر قانونی آثار موسیقی ایرانی نه تنها نمیتواند جرم تلقی گردد که در بسیاری موارد تلنگریست به هنرمندان عزیزمان که با اتخاذ شیوه هایی نو نسبت به تولید آثارشان همچون جذب اسپانسر و یا استفاده از روشهای توزیع سوپرمارکتی برای پایین آوردن قیمتها مخاطبین خود را راضی نگاه داشته و آنها را ترغیب به خرید نسخه های اصل نمایند .
لازم به ذکر است در صورت ادامه روند کنونی زین پس این حقیر نیز به جرگه دریافت کننده گان غیر قانونی آلبومهای موسیقی خواهم پیوست !
محمد جواد صحافی
1/اردیبهشت /1392
+ نوشته شده در دوشنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 15:19 توسط محمد جواد صحافی
|