گپ و گفتی با نوازندگان گروه دستان و همایون شجریان
اگر چه گروه «دستان» غایب بزرگ سال کنسرتهای بزرگ لقب گرفت ؛ اما این گروه، خارج از مرزهای ایران، همچنان بهعنوان فعالترین گروه ایرانی شناخته میشود. حضور در فستیوال معتبر فـِز از یک سو و تور کنسرت پر سر و صدای آنها با «سالار عقیلی» در آمریکا و کانادا از سوی دیگر آنقدر پتانسیل ایجاد کرد که «همایون شجریان» میراثدار محبوبترین صدای ایران اسقلال هنریاش را در کنار یاران دستان جشن بگیرد. حالا دیگر همایون تنها میخواند، تمبک در آغوش نمیگیرد و تماشاگران نیز برای شجریان جوان هورا میکشند.
همایون شجریان پیشتر نیز از اینکه با گروه دستان اعلام استقلال میکند، ابراز خشنودی کرده و حضور نوازندگان پرتوان دستان را پشتوانهی مستحکمی برای خود دانسته بود. اما آنسو نیز نهتنها نگاه متکبرانهای وجود نداشت ؛ بلکه شعف مضاعفی نیز در یاران دستان موج میزد، تا حدی که برای اولین بار جلسات تمرین پیش از آغاز تور کنسرت را در تهران قرار گذاشتند: «البته ما در زمانهای دیگر با هم در ارتباط هستیم، در سفرهایمان این صحبتها رد و بدل میشود. اینبار تصمیم گرفتیم در ایران تمرین کنیم، فرصتی حدود ١٣-١٢ روز داشتیم. پیش از این معمولاً تمرینات در اروپا انجام میشد، ولی اکنون برای اولین بار در تهران تمرین میکنیم.» این صحبتهای «سعید فرجپوری» کمانچهنواز دستان در آخرین جلسهی تمرین در تهران است. «حمید متبسم» تارنواز گروه نیز در تشریح چگونگی تمرینات گروه دستان میافزاید: «در واقع روحیهی جمعی و نظر جمع در کارهای ما اهمیت زیادی دارد. در واقع اگر هر کدام از ما آهنگساز باشیم، تکتک افراد در فرایند پرورش کارها نقش دارند. مثلاً برای سازهای کوبهای خطی نوشته نمیشود، نوازندگان این سازها نقش خود در اثر را خودشان تعیین میکنند، در موردش فکر میکنند و ایدهی خود را ارائه میدهند. اگر کار آوازی باشد تمام اعضای گروه و خواننده با هم راجعبه کار صحبت میکنیم. ممکن است چیزی که من نوشتم و دوست دارم را خواننده دوست نداشته باشد همانگونه ادا کند و باید فرصتی برای تغییر باشد، بههمین دلیل همیشه جمعی به توافق میرسیم و همه در اینکه کاری به مرحلهی اجرا برسد نقش دارند و ممکن است همه به این نتیجه برسند که یک قطعه در رپرتوار قرار بگیرد یا نه. مرحلهی اول قطعی شدن کارهاست. که کدام اجرا شود و بعد کارها را ضبط کرده و همراه با نتها بهدست همدیگر میرسانیم. اینگونه همه با کار تا حدودی آشنا میشوند و وقتی دور هم جمع شدیم تمرینات جدیمان را شروع میکنیم، جمله به جمله و قطعه به قطعه تمرین میکنیم و هنگامیکه به این نتیجه رسیدیم که بافت کلی آن خوب است، کار را روی صحنه میبریم.»
آغاز داستان همکاری دستان و همایون به مذاکرهی فرجپوری و شجریان جوان باز میگردد. مذاکرهای که به یک سال و چند ماه پیش باز میگردد؛ یعنی، درست زمانی که کمانچهنواز دستان همکاری خود را با گروه «آوا» برای اجرای کنسرت مرداد ١٣٨۶ آغاز کرده بود: «هم ما و هم همایون به همکاری بسیار علاقهمند بودیم و خیلی سریع بحثهایمان به چینش قطعات و برنامهریزی برای اجرای کنسرت معطوف شد. نهایتاً هم قرار شد که اولین اجرا تور کنسرتی در اروپا باشد.» اینطور بهنظر میرسد که موسیقیدانان بنام کشورمان ترجیح دادند که پروژههای جدید را ابتدا خارج از ایران به بوتهی آزمایش بگذارند و پس از آن که کار از آب و گل در آمد در ایران رونمایی کنند. این همکاری مشترک هم از این قاعده مستثنا نبود. وقتی سراغ اجرای کنسرت در تهران را از همایون شجریان گرفتیم بدون آنکه از جواب دادن طفره برود، تابستان ١٣٨۷ را وعده داد: «در صحبتی که با دوستان داشتیم، تنها زمانی که همه وقتشان آزاد است و میتوانیم کنسرت را برگزار کنیم، حدود مرداد تا شهریور است. ولی تاریخ دقیق هنوز مشخص نشده. اکنون نیز جستوجو برای سالن را آغاز کردیم و سعی ما بر این است که در آن حدود زمانی یعنی بیستودوم مرداد تا بیستودوم شهریور این کنسرت را برگزار کنیم.» مؤسسهی دلآواز که طی سال گذشته بیشتر با مدیریت و نظارت همایون شجریان به فعالیت پرداخته، قصد دارد از این به بعد تمامی پروژههای اجرای کنسرت شجریانها را خود بر عهده بگیرد. از قرار معلوم گروهی نیز در این مؤسسه برای انجام مذاکره با سالنها و رسیدگی به امور اجرایی کنسرتها تشکیل شده است. با این حساب این کنسرت که احتمالاً یکی از مهمترین رویدادهای سال ١٣٨۷ خواهد بود با تهیهکنندگی خود مؤسسهی دلآواز برگزار خواهد شد.
اما قطعات این پروژهی مشترک: برنامه به این شکل است که دو سری قطعه برای دو بخش کنسرت تصنیف و تنظیم شده است. یک بخش در مایهی دشتی به آهنگسازی حمید متبسم و بخش دیگر در اصفهان بهآهنگسازی سعید فرجپوری. نکتهی مهمی که در این رپرتوار وجود دارد حضور خواننده در هر دو بخش است. پیش از این عمدتاً گروه دستان در کنسرتهای خود یک بخش را کاملاً سازی بهروی صحنه میبرد و بخش دوم با حضور خواننده انجام میشد، اما اینبار یاران دستان تصمیم گرفتند که حضور همایون را غنیمت شمرده و در هر دو بخش از او استفاده کنند. متبسم در تشریح این شکل متفاوت از اجرای کنسرت میگوید: «همانطور که پیش از این هم اشاره کردهام، تأکید بر بخش سازی، بخش آوازی را نفی نمیکند و موسیقی آوازی همواره جای خود را دارد و همزمان میتوانیم موسیقی سازی هم داشته باشیم. ما در هماهنگیهایی که با خواننده انجام میدهیم، اگر آمادگی خواندن دو بخش آوازی را داشته باشد، دو بخش را آوازی ارائه میدهیم. مخصوصاً خوانندهای مثل همایون که این توانایی را دارد که دو بخش آوازی را اداره کند. بهویژه این اولین باری است که همایون بهتنهایی روی صحنه میرود و برای ما مهم است که فرصتی برای ارائهی تواناییهای همایون شجریان را فراهم کنیم. در همین برنامه هم موسیقی سازی جایگاه خود را دارد؛ اما در هر دو قسمت خواننده حضور خواهد داشت.»
همایون در آلبومهایی که پیش ار انجام این پروژه منتشر کرده بود، گونهای دیگر از موسیقی ایرانی را ارائه کرده و با آن تصانیف به شهرت نیز رسیده است. اما اولین کنسرتش با آثاری است که مختصات کاملاً متفاوتی را از آثار ارائهشده در آلبومهایش دارد. شخصیت آثار گروه دستان که علاوه بر اتکا به فن نوازندگی سازها دارای خلاقیتهای خاص خود است قطعاً برای مخاطب آثار همایون شجریان ضائقهی جدیدی خواهد بود. همایون خود نیازی به تنظیم آثار منتشر شده در آلبومها برای اجرای کنسرت با دستان نمیبیند و معتقد است که آثار متبسم و فرجپوری غنای کافی برای اجرای کنسرت موفق را داراست:
«طبیعتاً دوست دارم کارهای جدید اجرا کنیم و آثار تکرار کارهای گذشته نباشد. چون این توانایی وجود داشت و در مورد این کارها فکر شده بود. وقتی من با گروه دستان برای اولین بار اجرا دارم، بهتر است کار جدیدی ارائه شود و قطعاتی که قبلاً بهتنهایی اجرا کردهام در این برنامه نباشد. چون اجرای آن آثار را بعداً هم میتوانم با گروههای دیگر انجام دهم، اما با گروه شناختهشدهای مانند دستان بهتر است کارهای نو ارائه شود تا از همهی تواناییها استفاده شود.»
چینش قطعات این کنسرت به این شکل بوده که بخش اول با آثار متبسم در مایهی دشتی و با تصنیفی بهنام «عاشقانه» آغاز میشود. شعر این تصنیف سرودهی خود متبسم است. در ادامه ساز و آوازی است با شعر «سعدی» که به تصنیفی با سرودهای از «شفیعی کدکنی» ختم میشود. پایانبخش قسمت اول آوازی است با شعر «حافظ» و تصنیف «زهی عشق» با شعری از «مولانا». قسمت دوم از ساختههای فرجپوری در اصفهان تشکیل شده و با آوازی بر روی شعر «فریدون مشیری» آغاز میشود. کنسرت با سه تصنیف با اشعاری از «عطار»، فریدون مشیری و حافظ ادامه پیدا میکند و با سرودی بهنام «وطن» از سرودههای «سیاوش کسرایی» بهپایان میرسد. بهگفتهی متبسم این آثار پس از پایان تور کنسرت اروپا با همکاری رادیو برلین ضبط خواهد شد: «برنامهریزی اینطور است که بهکمک رادیو برلین کار را ضبط کنیم و اگر از لحاظ صدابرداری خوب باشد همان را ارائه میکنیم و اگر کیفیت صدا خوب نبود، بعداً در استودیوی دیگری این کار را ضبط میکنیم.» متبسم زمان انتشار این آلبوم را به برنامهریزی شرکت نتورک (Network) که تا کنون آثار دستان را منتشر کرده موکول میکند.
اما اجرای این کنسرت را از زاویهی دیگری نیز میتوان نگاه کرد و آن ارائهی اثری جدید از سوی گروه دستان است که ویژگیهایش عطش علاقهمندان این گروه را برای شنیدن دو چندان میکند: این بار نوآوری دستان چه خواهد بود؟ متبسم در پاسخ به این سؤال میگوید: «نمیشود گفت تجربهی نویی صورت گرفته. بیشتر سعی شده به لحاظ صدادهی و استفاده از رنگهای مختلف، کار متفاوتی باشد. این کار هم طبیعتاً ادامهی روند همیشگی دستان است ولی حتماً جهشهایی هم در آن وجود دارد که باید شنیده شود. ولی نمیتوان نام تجربهی جدیدی که تا بهحال انجام نشده، رویش گذاشت.» اما «حسین بهروزینیا» بربتنواز دستان توقع نوآوری از گروه دستان در برههی کنونی را توقع زیادی قلمداد میکند: «فکر میکنم اگر گروه دستان را الگویی قرار بدهیم که همیشه میخواهد کار جدیدی ارائه کند ـ چه از نظر رنگآمیزی و چه از نظر حضور خواننده ـ شاید توقع زیادی باشد. ما برای اولین بار در کنسرتهایمان در ایران با استفاده از سازهای کوبهای رنگآمیزیای را بهوجود آوردیم که نو بود، این بدعتی بود که گروههای جدید هم از گروه دستان یاد بگیرند و شاید انجام دهند، این توقع برای ما هم بالا رفت که هر بار کار جدیدی ارائه دهیم. رفتهرفته به جایی رسیدیم که اگر کار ما بههمین شکل ادامه پیدا میکرد، این مُهر را بر ما میزدند که کار گروه دستان و صدادهی آن یکنواخت شده. ما یک تار، یک کمانچه، یک بربت و دو ساز کوزهای بیشتر نداریم. این توقع که هر بار گروه دستان صدادهی جدیدی داشته باشد، توقع زیادی است. هر بار هم هر فردی که بهعنوان خواننده در بین ما بود، نظراتش در گروه تأثیر داشت. این بار هم نظرات همایون شجریان در کار ما دخیل است، در بعضی موارد پیشنهاداتی میدهد که وقتی میبینیم بهتر است به کار میبریم. هماهنگی ما با هر خوانندهای که نظریاتی میآورد باعث میشود آن کار تغییراتی داشته باشد. ما هم خودمان را بیشتر با نظریات و خواستههای خوانندهها هماهنگ میکنیم. آنها هم در مواردی خودشان را با ما هماهنگ میکنند. اگر هم به نظر بینندگان کنسرت، کار ما چیز خاصی نیست، حد ما همین است و بیشتر از این هم توقع زیادی است.»
هر چند که بهروزینیا توقع نوآوری از گروه دستان را خواستهی زیادی عنوان میکند؛ اما «پژمان حدادی» تمبکنواز گروه دستان معتقد است که اکنون پختگی در نوازندگی و آهنگسازی مهمترین نکتهی قابل توجه در گروه دستان بهشمار میرود: «من فکر میکنم شنوندههایی که کارهای دستان را دنبال میکنند، بهتر است بیشتر به جنبهی پختگی نوازندگی و آهنگسازی اعضای گروه دقت کنند. من، خودم در مقایسه با ده سال پیش احساس میکنم اکنون به آرامش خاصی رسیدهام. ده سال پیش خیلی هیجان داشتم و سعی میکردم هر چه تکنیک هست، روی صحنه اجرا کنم اما الآن اینگونه نگاه نمیکنم و فکر میکنم در تکتک اعضای گروه که با هم تمرین میکنیم یا روی صحنه هستیم، کاملاً این فضای آرامش بهوجود آمده است. طبق گفتهی آقای بهروزینیا ما تعداد سازها و صدادهی مشخصی داریم و هر بار نمیتوان انتظار کار آنچنانی داشت. اکنون بسیاری دچار تب خاصی بهنام نوآوری شدهاند، بدون آنکه به ظرایف و ریشهها توجه داشته باشند و میخواهند هر طور که شده کار جدیدی انجام دهند. در موسیقی همهی گروهها و حتی موسیقیهای دنیا جنبههای دیگر و پختگیها و صیقلی که در گروه بهوجود میآید، باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.» همایون شجریان که فعلاً یکی از اعضای گروه دستان بهشمار میرود نیز در مقام دفاع از شخصیت هنری گروه میگوید:
«آقای متبسم کارهایی دارند که برای ارکستر نوشته شده، دوستان دیگر هر یک دونوازی یا تکنوازی داشتهاند که در هر یک از این کارها نوآوریهایی صورت گرفته و خواهد گرفت، ولی وقتی مسئلهی گروه پیش میآید، مشخصههای دیگری مطرح است. اگر هدف نوآوری باشد بهنظر من بهتر است گروه جدیدی با نام جدیدی تشکیل شود و کار نو ارائه دهد. شنوندگانی که دنبال میکنند با شنیدن نام گروه میدانند که ترکیب آن و صدادهی آن چیست. گاهی اثر تازهای از آن میشنوند که شاید ترکیب جدیدی از ریتم، ملودی و... باشد. بهنظرم مسئلهی نوآوری در ذهنها کمی غلط جا افتاده. مثلاً دربارهی کنسرتها در همهی دنیا اینگونه است که ابتدا کاری به بازار عرضه میشود و بهدنبال آن کنسرتش اجرا میشود و چندین سال روی صحنه میرود. الآن ما با گروه دستان اولین کاری است که اجرا میکنیم و از قبل با هم کار نکردیم که بخواهیم آنها را دوباره اجرا کنیم. این کار در دنیا معمول است که مثلاً از دو بخش کنسرت، بخش دوم آن به اجرای کارهای قدیمی اختصاص مییابد. اما اگر در ایران این کار انجام شود، گروه زیر سؤال میرود که مطلب جدیدی نداشتند و مجبور شدند کارهای قدیمی را اجرا کنند. در صورتیکه این کار هم لذت خود را دارد، وقتی یک کاری را شنیدید و با آن زندگی میکنید و با آن اخت شدهاید، تماشای زندهی همان کار در کنسرت جذابیت بسیاری دارد. اجرای کارهای قدیمی و جدید بالانس خوبی هم دارد. این موضوع که فقط کار جدید نوشته و اجرا شود، مختص ایران است.»
یکی از کلیدیترین محورهای خلاقیت در گروه دستان همواره بخش کوبهای گروه بوده و شاید ایدههای نوآورانهی دو عضو کوبهاینواز این گروه یعنی پژمان حدادی و «بهنام سامانی» موجب شده که توقع نوآوری در آثار دستان بیش از دیگر گروهها نمود داشته باشد. حدادی در اینباره میگوید: «جنبهی حائز اهمیت در کار من و بهنام این است که زبان ریتمیک همدیگر را خوب درک میکنیم و با توجه به اینکه سالهاست با هم همنوازی میکنیم، توانستهایم ارتباط موسیقایی دیرینهای با هم بهوجود بیاوریم. صداهای جدیدی که تا کنون وارد موسیقی دستان کردیم از نظر ارکستراسیون و سازبندی در اصل دوایر کوکی بودند که با فاصله کوک میشوند. صدای خاص دیگر، استفادهی بهنام از ساز کوزه بوده و میتوان گفت این دو رنگ تا به امروز وارد سازبندی رایج دف و تمبک ـ که همیشه غالب است ـ شده است. طبیعتاً باز هم بهدنبال صداهای جدید هستیم اما مرحله به مرحله جلو میرویم و سعی میکنیم به این قضیه تا حدودی محافظهکارانه نگاه کنیم تا اینکه پذیرفته شود. اگر قرار باشد سازی را وارد کنیم، ابتدا بین خودمان در مورد صدا و رنگ آن صحبت میکنیم و آن را به آزمایش میگذاریم ؛ همانطور که دوایر کوکی یا ساز کوزه وارد شدند.»
فرجپوری از این بحث اینگونه نتیجهگیری میکند: «بهنظر من توانایی اجرا در موسیقی ایرانی خیلی مهم است و این اجرا به توان نوازندگان در گروه بر میگردد و لازم است علاوه بر توانایی، ذوق و سلیقه داشته باشند. نوازنده در موسیقی ایرانی خودش آهنگساز است. کاری که به گروه وارد میشود، اول خیلی خام است و فقط تفکر اصلی است. ما بر آن مُهر دستان میزنیم. امکان دارد من قطعهای بسازم که اگر در گروه دیگری اجرا شود، همان صدای دستان را نداشته باشد. ویژگی مهم گروه دستان قدرت اجرایی خوب تکتک اعضای گروه است که میتواند بر مخاطب اثر بگذارد. خیلیها به ما پیشنهاد میکنند که با خوانندگان مختلف اجرا داشته باشیم. به نظر من الآن گروه دستان توانایی اجرایی بسیار خوبی دارد و باید خوانندهای که با گروه کار میکند هم توانایی بالایی داشته باشد که بتواند حق مطلب را ادا کند. بهترین کار هم وقتی به کلام میرسد، اگر کلام گویا نباشد و نتواند آن ظرافتها را نشان دهد، اثرگذاری آن کم میشود حتی با توانایی بالای اعضای گروه. برای همین ما در این زمینه هم وسواس به خرج میدهیم. وقتی میخواهیم برای پروژهی جدیدی تصمیم بگیریم دربارهی آن و خوانندهای که بتواند آن ویژگیها را داشته باشد فکر میکنیم. در همین برنامه هم در ساختههای آقای متبسم جاهایی به اوج خواندن احتیاج است که همایون میتواند بهخوبی آنها را اجرا کند. وقتی چیزی را مینویسیم در آن لحظه فکر میکنیم که آیا شخص مورد نظر میتواند این کار را بهخوبی اجرا کند؟
اگر از همهی تعارفات گروه و همایون بگذریم باید گفت که این همکاری یکی از پروژههای پرنشاط برای موسیقیدانان بنام کشورمان بوده است: از یک سو هیجان استقلال هنری برای شجریان جوان و از سوی دیگر شوق آغاز فصلی دیگر برای داستان دستان.
منبع: ماهنامهی موسیقی فرهنگ و آهنگ، شمارهی ۱۹، اسفندماه ۱۳۸۶
وبلاگ اختصاصی همایون شجریان