دولت لغو امید!

نگاهی بر کنسرت‌های لغو‌شده‌ی موسیقی از سال 92 تاکنون

 محمدجواد صحافی

 

 توضیح: عکس روی جلد این شماره با الهام لغو کنسرت استاد ناظری در نیشایور طراحی گردیده است.

 

 

این روزها مسئله‌ی لغو کنسرت‌های موسیقی در ایران به بحثی داغ در میان اهالی هنر بدل شده است. اگرچه این اتفاق در ایران چندان تازه نیست و هنرمندان سال‌هاست با این معضل دست‌وپنجه نرم می‌کنند و بدل به‌نوعی عادت در میان اهالی هنر شده است، کافی است با هنرمندان در این زمینه هم‌صحبت شویم تا صدای دلسردی و خستگی از کار موسیقی در سخنانشان شنیده ‌شود؛ از پخش غیرقانونی آثارشان در رسانه‌ها و وضعیت نامعلوم نشان‌دادن ساز در تلویزیون و حرام‌دانستن آن گرفته تا لطماتی که از نبودِ حق کپی‌رایت و لغو کنسرت‌ها به بهانه‌های واهی دیده‌اند و خب طبیعی است در مقابل سختی‌هایی که متحمل شده‌اند کاسه‌ی صبرشان لبریز شده و لب به اعتراض گشوده باشند و عطای کار موسیقی را به لقایش ببخشند. در‌این‌میان متأسفانه دولتمردان در کمتر برهه‌ی زمانی توانسته‌اند در احقاق حقوق هنرمندان موسیقی واکنش مناسبی نشان دهند و از آن‌ها دفاع کنند. این دولت نیز همانند دولت‌های قبل از خود (و در مواردی بسیار ضعیف‌تر از آن) تاکنون نتوانسته در حمایت از هنرمندان واکنش مناسبی اتخاذ کند و در پی احقاق حقوق قانونی آنان باشد. در این نوشتار نگاهی داریم آماری به کنسرت‌های لغو‌شده از سال 1392 تاکنون همراه با واکنش‌های مسئولان اجرایی وزارت فرهنگ و ارشاد به این کنش.

 

 

  1. کنسرتهای لغوشده دردولت تدبیر وامید:

        مسئول لغو کنسرتهای موسیقی کیست؟

 

با بررسی همه‌ي کنسرت‌های لغو‌شده در دولت تدبیر و امید، می‌توان به نتیجه‌ی بسیار فاجعه‌باری رسید؛ آماری که در نوع خود بی‌نظیر است و می‌توان آن را نوعی رکوردشکنی قلمداد کرد. دوازدهم اسفندماه 1393 خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، با انتشار یادداشتی با عنوان غم و شرم کنسرت‌های لغو‌شده به بررسی مسئله‌ي لغو کنسرت‌های موسیقی تا آن زمان پرداخت. این تحقیق نشان داد وضع اسفبار لغو کنسرت‌ها در یک‌سال‌و‌اندی که از آغاز دولت تدبیر و امید گذشته، به‌حدی رسیده است که در تمام دوره‌ي هشت‌ساله‌ي دولت قبل نیز شاهد آن نبودیم؛ اتفاق تلخی که نه‌تنها پس از سال 93 شاهد کم‌رنگ‌شدن آن نبودیم، بلکه روزبه‌روز تعداد بیشتری از کنسرت‌های موسیقی در اقصی نقاط کشور لغو شد؛ تا‌جایی‌که میزان لغو کنسرت‌های موسیقی از ابتدای سال 92، یعنی آغاز روی‌کار‌آمدن دولت تدبیر و امید به‌میزان باورنکردنی به عدد 75 رسیده و تأسف‌بارتر آنکه سهم سال 95 از این میزان تا پایان ماه اردیبهشت، 15 کنسرت لغوشده بوده است.

در نقطه‌ي مقابل اما، حمایت بی‌دریغ موسیقی‌دانان از «حسن روحانی» در زمان کاندیداتوری انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم را می‌توان در نوع خود کم‌نظیر دانست. بسیاری از هنرمندانی که هم‌اکنون شاهد لغو کنسرت‌هایشان هستیم با حمایت‌های علنی خود در پی جلب نظر علاقه‌مندان به هنرمند و دوستداران هنر ایرانی بودند تا با آرای خود بهترین و شایسته‌ترین گزینه را بر صندلی ریاست‌جمهوری بنشانند؛ ولی بااین‌حال شاهد آن هستیم که رئیس‌جمهور و وزیر فرهنگ و ارشادِ ایشان نتوانسته‌اند حتی درصد کمی از خواسته‌های اهالی موسیقی را برآورده کنند و تا این زمان هیچ گام مثبتی برای بهبود اوضاع موسیقی برداشته نشده است؛ از جریانات خانه‌ی موسیقی و حواشی آن گرفته تا جشنواره‌ي موسیقی فجر و لغو پیاپی کنسرت‌های موسیقی به بهانه‌هایی گاه مضحک.

ناکارآمدی سیستم مدیریتی در وزارت ارشاد به‌جایی رسیده است که بسیاری از هنرمندان تقاضای استعفای وزیر کنونی یا برکناری ایشان توسط رئیس دولت را خواهان‌اند؛ ولی نه‌تنها چنین حرکتی نیز انجام نشده است، بلکه تا این زمان جناب رئیس‌جمهور هیچ نشستی با اهالی هنر و موسیقی نداشته و پاسخ‌گوی هیچ‌کدام از پرسش‌های اهالی هنر نبوده‌اند. وزیر محترم ارشاد، تاکنون نتوانسته است درباره‌ی موضوع حواشی مرتبط با موسیقی هیچ تصمیم قاطع و محکمی که به نفع هنرمندان بوده باشد، اتخاذ کند. ایشان در سال 93 و در خصوص موضوع کنسرت‌های موسیقی اذعان داشتند: «به‌کرّات اعلام کرده‌ام وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای فیلم، کنسرت یا تئاتر مجوز صادر می‌کند باید از مجوزش حمایت کند؛ به‌خصوص هنگامی که خسارتی به هنرمند وارد می‌شود. در‌عین‌حال باید توجه داشت که گاهی برخی از جریانات بر اساس دیدگاه‌های خاص مذهبی خود با انتشار کتاب یا نمایش فیلمی مخالفت کرده‌اند و بر اساس احساسات دینی خود برخورد می‌کنند که از حوزه‌ي توانایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج است و گاه نیروی انتظامی یا دیگر نهاد‌ها ورود می‌کنند. اینکه در برخی از شهرها این جریانات بسیار قوی است و مانع می‌شوند را باید از راه دیگر حل کرد.» (مصاحبه با علی جنتی، روزنامه‌ي اعتماد، 17 شهریور 92)

از سخنان وزیر ارشاد می‌توان دو نکته‌ي مهم را استخراج کرد. نخست آنکه خود بر بی‌اعتباری مجوز صادر‌شده توسط آن نهاد واقف‌اند و دستگاه‌های دیگر را مسئول لغو کنسرت‌های موسیقی می‌دانند و دوم آنکه با گذشت ماه‌ها از بیان این سخنان که شاهد لغو کنسرت‌های موسیقی با شدت بیشتری هستیم، این وزارتخانه هیچ اقدام عملی برای رفع این اتفاقات تلخ انجام نداده است. از سویی دیگر خانه‌ی موسیقی نیز عملکردی همانند وزارت ارشاد داشته و به‌عنوان نهادی صنفی که عهده‌دار سامان‌بخشی اوضاع موسیقی و موسیقی‌دان است نتوانسته جز اظهارنظر یا اعتراض، اقدامی عملی در مقام دفاع از هنرمندان بکند.

 

  1. بررسی علل کنسرتهای لفو شده از سال 92 تا 93

با بررسی کنسرت‌های لغو‌شده از سال 92 تا 93 به رقم 41 کنسرت می‌رسیم که مجوز آن‌ها بنا به‌دلایلی لغو شده است، با نگاهی کوتاه می‌توان به نتیجه‌ي جالب‌توجهی نیز دست یافت؛ اینکه «اکثریت کنسرت‌های لغو‌شده دلایلی غیر از مسائل قانونی داشته‌اند...»

نام «گروه لیان» برای اهالی بوشهر نامی آشناست. کنسرت این گروه در بوشهر و زادگاه هنرمندان در اسفند‌ماه 92 با حواشی متعددی همراه بود. شب نخست اجرای «لیان» بدون هیچ مشکلی انجام شد؛ اما این گروه موسیقی محلی، به‌دلیل «اقدامات خودسرانه‌ي عده‌ای» در دو شب باقی‌مانده، دیگر اجازه‌ي حضور روی صحنه را نیافتند. در دی‌ماه سال 93، آخرین سانس از اجرای برنامه‌ي کنسرت ارکستر بادی تهران با خوانندگی «عالیم قاسم‌اف»، خواننده‌ی مطرح موسیقی آذربایجان که به‌همراه دخترش «فرقانه» قرار بود برنامه‌ای را به‌مدت سه شب در تالار وحدت اجرا کنند، با بروز برخی اتفاقات به‌حاشیه کشیده شد و درحالی‌که کنسرت فاصله‌ي چندانی با لغو نداشت، با پادرمیانی برخی چهره‌ها با یک‌ساعت‌و‌نیم تأخیر در تالار وحدت و به‌شرط حذف فرقانه (دختر عالیم قاسم‌اف) روی صحنه برود. قاسم‌اف در ابتدای برنامه و بعد از تأخیری یک‌ساعت‌و‌نیمه بالاخره روی صحنه آمد و درحالی‌که هیچ‌یک از نوازنده‌های ارکستر بادی روی صحنه نبودند، به‌تنهایی و با نوازنده‌ي تارش به اجرای برنامه پرداخت!

کنسرت «سالار عقیلی» که قرار بود در دی‌ماه 93 در شهرستان طُرقبه برگزار شود، به‌دلیل حضور همسرش، «حریر شریعت‌زاده» در مقام نوازنده‌ي دف که مجبور به ترک صحنه در اواسط کنسرت شد، نیمه‌تمام ماند. مدیر برنامه‌های عقیلی در این‌باره به خبرگزاری فارس گفت: «همه‌ي مجوزهای لازم برای اجرای این کنسرت و تأیید همه‌ی نفراتی که در این اجرا حضور داشتند، از اداره‌ي ارشاد خراسان اخذ شده بود. مسئولان این اداره به ما قول داده بودند که برگزاری این کنسرت با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شود. خانم شریعت‌زاده حتی مشکل پوشش هم نداشتند.» (خبرگزاری فارس، 23 دی 93 کد خبر: ۱۳۹۳۱۰۲۳۰۰۰۷۸۶) حضور بانوانِ هنرمند روی صحنه مدت‌هاست که در شهرهای مختلف کشور مشکل‌آفرین شده، تا‌حدی‌که در بسیاری از شهرها شرط برگزاری کنسرت بهره‌نبردن از نوازنده‌ي خانم است!

کنسرت «علیرضا قربانی» و «گروه اشتیاق» که قرار بود در اسفندماه 93 در مشهد برگزار شود بنا به دستور دادستان و به‌دلیل نگرانی اُمّت حزب‌اله لغو شد و تهیه‌کننده‌ي این برنامه ضرری در حدود 800 میلیون ريال را متحمل می‌شود. در همین حال «امیر مرتضوی»، معاون دادگستری خراسان رضوی در تاریخ 23 اسفند همان سال در نشستی خبری با خبرنگاران در محل روزنامه‌ي قدس نسبت‌ به برگزاری کنسرت در مشهد واکنش نشان داد و اظهار داشت: «شورای فرهنگ عمومی باید در زمینه‌ي برگزاری کنسرت‌های موسیقی تکلیف را مشخص کند. اینجا مشهد با عنوان پایتخت معنوی و دومین کلان‌شهر مذهبی بوده و با کیش و شمال تفاوت دارد. ما مخالف برگزاری کنسرت در مشهد نیستیم؛ اما آنچه مسلم و مشخص بوده این است که برگزاری کنسرت باید بر اساس موازین شرعی، اخلاقی و قانونی باشد.» (خبرگزاری فارس، 24 اسفند 93 کد خبر: ۱۳۹۳۱۲۲۳۰۰۰۸۱۳ )

در همین باره آیت‌اله «علم‌الهدی»، امام‌جمعه‌ي شهر مشهد، از لغو کنسرت‌های موسیقی دفاع کرد و «کنسرت» را ترویج موسیقی در بدترین حالت آن دانست. ایشان در بخشی از سخنان خود اظهار داشتند: «این همه در برابر کفار دنیا ایستاده‌ایم و شهید دادیم برای این است که دین حداقلی نداشته باشیم و بساط تسامح و تساهل و خوشگذرانی در کشور پیاده نشود. دو هفته پیش، در همین شهر بر سرِ یک کنسرت چنان سر‌و‌صدایی به‌راه انداخته شد تا یک عده بیایند و در حریم امام رضا (ع) مطربی کنند. کنسرت، ترویج موسیقی در بدترین حالتش است و ۱۰ سالی است که در این شهر کنسرت برگزار نشده؛ اما یک عده آمدند تا این سد را بشکنند و در فضای مجازی و روزنامه‌ها موجی به‌راه انداختند.» (سایت الف، 23 اسفند 93 کد خبر :263491) امام‌جمعه‌ي مشهد افزود: «دین حداقلی مقصود ما نیست، بلکه اسلام جامع مقصود ماست.» (همان)

اما شاید بتوان عجیب‌ترین نوع لغو کنسرت و برهم‌زدن برنامه‌های موسیقی در سال 93 را کنسرت «وحید تـاج» و گروه موسیقی «مَسیحا» در شهر یزد دانست؛ برنامه‌ای که قرار بود در روزهای 18 و 19 اردیبهشت برگزار شود؛ ولی با حمله‌ي افرادی که مسئولان این شهر آن‌ها را «خودسَر» نامیدند، این برنامه نیمه‌تمام ماند و سانس دوم برنامه بدون حضور خواننده اجرا شد. وحید تاج دلیل حمله‌ي این افراد را اجرای قطعه‌ي «همراه شو عزیز» از ساخته‌های شادروان «پرویز مشکاتیان» دانست که پیش‌ترها با صدای «محمدرضا شجریان» اجرا شده بود. (روزنامه شرق، شماره 2013، 21 اردیبهشت 93) به‌گفته‌ي تاج، معاون هنری اداره‌ي ارشاد یزد به او گفته پیامکی در این شهر دست‌به‌دست شده که در آن آمده او [تاج] آهنگ «همراه شو عزیز» را سال 88 خوانده است. (همان) در پی لغو کنسرت تاج در شهر یزد، «پیروز ارجمند»، مدیر‌کل وقت دفتر موسیقی وزارت ارشاد، دستور پیگیری این موضوع را با جدیّت تمام صادر نمود و اعلام کرد: «ما در سالی که به‌نام فرهنگ نام‌گذاری شده است اجازه نمی‌دهیم چنین برخوردهایی با گروه‌های هنری و موسیقی رخ دهد؛ به‌خصوص که خواننده‌ي این کنسرت نیز از خانواده‌ی موسیقی سنتی ایران و از خواننده‌های متعهد ایرانی بود و مشکلی برای اجرا نداشت.» (همان)

لازم به یادآوری است پس از این اظهار‌نظر قاطعانه‌ي جناب ارجمند، حدود 20 کنسرت دیگر نیز تا پایان سال لغو شدند. همچنین معاون سیاسی استانداری یزد دستور تشکیل کمیته‌ی پیگیری این حوادث و برخورد با عاملان این جریان را صادر کرد. استاندار یزد در گردهمایی ائمه‌ی جمعه سراسر استان که در دفتر امام‌جمعه‌ی تفت برگزار شد با اشاره به اتفاقات این‌چنینی که درباره‌ي برنامه‌های سیاسی استان نیز در چند مدت اخیر رخ داده بود، بیان کرد که در این زمینه هشدار داده است و اعلام کرد واکنش مسئولان استان در قبال چنین رفتارهایی تنها تماشا بوده و به متفرق‌سازی این گروه و فراهم‌سازی زمینه‌ي برگزاری کنسرت اقدام نکرده‌اند. (همان)

شیب لغو کنسرت‌ها به‌حدی زیاد شد که سرانجام «عبدالحسین مختاباد» از اعضای شورای شهر تهران در جلسه‌ي این شورا با یادآوری خاطره‌ای از بنیانگذار جمهوری اسلامی به انتقاد از روندی که در عرصه‌ي اجراهای زنده وجود دارد پرداخت و گفت: «پس از پیروزی انقلاب، شخصی پیش حضرت امام رفت و گفت چرا از رادیو موسیقی پخش می‌شود؟ امام خمینی (ره) فرمودند: “شما اگر دوست ندارید بشنوید، رادیو را خاموش کنید.” حالا هم تعداد معدودی از افراد سلیقه‌ی خودشان را به دیگران تحمیل می‌کنند. ما به آن‌ها می‌گوییم که کسی برای شما کارت دعوت نفرستاده که به کنسرت موسیقی بیایید، اما افرادی هستند که دوست دارند بیایند و کنسرت و موسیقی بشوند و شما نمی‌توانید آن‌ها را محدود و موسیقی را ممنوع کنید. متأسفانه ممانعت از برگزاری کنسرت موسیقی هنرمندان به‌عنوان یک حرکت غیرمنطقی و ناپسند در حوزه‌ي فعالیت‌های هنری، در حال افزایش است. در سال‌های اخیر همگان شاهدند که هنرمندان عرصه‌ي موسیقی و سینمای کشور برجسته‌ترین و فاخرترین آثار فرهنگی و دینی را تولید و عرضه کرده‌اند. اینکه نتوانیم زمینه برای برگزاری کنسرت موسیقی هنرمندان که اجرای آن‌ها از قبل برنامه‌ریزی‌شده را فراهم کنیم، بسیار ناپسند است.» (سایت موسیقی ما، 12 اسفند 93)

سخن‌گوی وزارت ارشاد نیز درباره‌ی این نابسامانی‌ها عنوان کرد: «این ناهماهنگی‌ها گاهی اتفاق می‌افتد که نیازمند هماهنگی با نهادهای مختلف است. ممکن است در برگزاری کنسرت‌های موسیقی مداخلاتی پیش بیاید. ما برای کاهش این اتفاقات و برگزاری کنسرت‌های مجوزدار، درصدد هستیم که تفاهم‌نامه‌ای بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیروی انتظامی هرچه سریع‌تر به‌امضا برسد.» (روزنامه‌ی دنیای اقتصاد، شماره‌ی 3398،  29 دی 93)

خانه‌ي موسیقی نیز در پی موج شدید لغو کنسرت‌ها در این سال از قافله عقب نمانده و با انتشار بیانیه‌ای در اسفند 93، نسبت به لغو کنسرت‌ها اعتراض کرد و از وزارت ارشاد خواست تا در برابر مجوزهای صادره‌ی خود مسئولیت‌پذیر بوده باشند و با جدیت و اقتدار لازم از مخدوش‌کردن اعتبار مجوزهای قانونی از سوی گروه‌های خودسر و غیرمسئول ممانعت به‌عمل آورند و حافظ حقوق مادی و معنوی هنرمندان باشند. (سایت موسیقی ایرانیان، 10 اسفند 93)

اما چند روز پس از اعتراضات اهالی موسیقی به مسئله‌ي لغو کنسرت‌ها، «علی جنتی»، وزیر ارشاد نسبت به این مسئله اعتراض کرد و بیان داشت که هیچ مقام قضایی و گروهی حق ندارد مقابل مجوزهای موسیقی ارشاد بایستد. او از استانداران خواست که با جدیت تمام از مجوزهای صادر‌شده حمایت کنند و اجازه ندهند تا این مجوزها بی‌اعتبار شود. (سایت خانه‌ي موسیقی، 13 اسفند 93)

لازم به یادآوری است که وزیر ارشاد چند روز قبل از این اظهار‌نظر و در اختتامیه‌ي سی‌امین جشنواره‌ي موسیقی فجر نیز به این نکته اشاره کرده بودند که «برخی از گروه‌های سیاسی که با دولت تدبیر و امید مشکل دارند، تلاش می‌کنند از احساسات مذهبی مردم سوءاستفاده کنند و با طرح مسائل تحریف‌شده و دروغ و جعلی احساسات مردم متدین را تحریک کنند. ما در وزارت ارشاد اسلامی با استفاده از ادیبان و هنرمندان در این زمینه سعی کرده‌ایم قانون، شرع و موازین دینی را کاملاً رعایت کنیم.» (خبرگزاری ایسنا، 1 اسفند 93 کد خبر: 93120100377) ایشان در بخشی دیگر نیز بیان کرد: «ما به رعایت موازین و قانون در حوزه‌ي موسیقی موظف هستیم، ولی تسلیم برخی گروه‌های خودسر نمی‌شویم.» (همان)

 

  1. حداقل 22 کنسرت موسیقی در سال 94 لغو شد

پس از سخنان و موضع‌گیری شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی گوناگون در اعتراض به لغو کنسرت‌ها، حداقل حدود 22 کنسرت موسیقی در سال 1394 لغو شد! اتفاقی که نشان می‌داد گروه‌های تند‌رو در سراسر ایران وقعی به سخنان وزارت ارشاد و موضع‌گیری‌های گاهی تند آن‌ها قائل نیستند و با حمایت گروه‌هایی خاص و اطمینان خاطر از آنکه عواقبی متوجه تند‌روی‌ها و قانون‌شکنی‌های آنان نیست، با شدّت و حدّت بیشتری در حال برهم‌زدن کنسرت‌ها و لغو برنامه‌های موسیقی هستند. ولی سریال لغو کنسرت‌های موسیقی در سال 94 نیز با شدت بیشتری در حال انجام بود و هنرمندان و برگزار‌کنندگان برنامه‌های موسیقی متحمل ضرر و زیان مالی و روحی بسیاری نسبت به کنسرت‌های لغو‌شده می‌شدند.

در ماه‌های آغازینِ سال نام «ماهشهر» در صدر اخبار شهرهایی قرار گرفت که دو کنسرت موسیقی در آن لغو شد. کنسرتِ «مسعود شعاری» که قرار بود به‌همراه کنسرت موسیقی سنتی‌تلفیقی ایران و هند به‌خوانندگی «حسین علیشاپور»، کارگاه تخصصی آموزش موسیقی را در این شهر برگزار کند، با تجمع افراد خودسر لغو شد و حتی با وجود دخالت فرماندار و رئیس انجمن موسیقی اهواز نیز این عده از تجمع‌کنندگان اجازه‌ي حضور اعضای گروه را به داخل سالن ندادند. هدف از این تجمع جلوگیری از حضور بانوان نوازنده در گروه و برگزار‌نشدن کنسرت‌های «مختلط» بود. تجمع‌کنندگان در این روز با چاپ پلاکاردهای متعدد و برگزاری نماز جماعت در محل برگزاری کنسرت موسیقی از اجرای آن جلوگیری کردند. در این پلاکاردها از مسئولان خواسته شده بود تا بابت برگزاری این کنسرت‌ها جواب‌گوی خون شهدا باشند. (سایت موسیقی ما، 27 اردیبهشت 94) در همین خصوص امام جمعه‌ي ماهشهر در گفت‌و‌گویی با سایتِ «ماهشهر امروز» به این نکته اشاره کرد: «مجوز وزارتخانه وحی مُنزل نیست و هر گونه تَبعاتی که در اجرای این برنامه‌ها رخ دهد را خودِ مسئولین باید پاسخ‌گو باشند. این کنسرت‌ها در برخی شهرهای بزرگ که اجرا می‌شود حد یقفی [انتها] ندارد، در اینجا هم برخی دوستان می‌نشینند و توجیه می‌کنند که ما جوّ را کنترل می‌کنیم و قطعاً بعد از مدتی هم شاهد این خواهیم بود که به همین قانع نمی‌شوند و می‌گویند زنان باید برای ما خوانندگی کنند، بعد از مدتی می‌گویند نه، باید با رقص باشد و در آینده‌ی نزدیک باید شاهد اباحه‌گری‌ها باشیم.» (همان)

اما چند روز پس از لغو کنسرت مسعود شعاری و حسین علیشاپور در ماهشهر، اجازه‌ي برگزاری کنسرت «مهدی احمدوند»، خواننده‌ي پاپ در این شهر نیز صادر نشد تا بار دیگر شاهد لغو کنسرتی دیگر در ماهشهر باشیم. این‌بار تجمع‌کنندگان خواستار آن بودند که کنسرت‌های پاپ هرگز نباید به‌صورت مختلط برگزار شود.

 خرداد 94 نیز از گزند کنسرت‌های لغو‌شده در امان نماند، کنسرت «کیهان کلهر» که نامی جهانی برای موسیقی ایران دست‌و‌پا کرده و کنسرت‌های او در تمام دنیا با استقبال بسیاری مواجه می‌شود در 19 خرداد 94 و به‌دنبال ممانعت اداره‌ي اماکن نیروی انتظامی از برگزاری برنامه‌ي مشترکش با «گروه بروکلین رایدر» جلوگیری شد. کلهر اعلام کرد که دیگر در ایران اجرایی برگزار نخواهد کرد. وی تأکید کرد تا زمانی که فرهنگ و هنر ایران گروگان زورگیری و زورآزمایی جناح‌های سیاسی است و خط‌مشی مشخصی برای این‌گونه فعالیت‌ها تعریف و اجرا نشده، از انجام هر گونه فعالیت در ایران خودداری خواهد کرد. (روزنامه شرق، شماره 2320، 20خرداد94)

 

پس از لغو کنسرت خرداد‌ماه 94 کیهان کلهر توسط اداره‌ي اماکن که به‌دلیل ملاحظات امنیتی از صدور مجوز خودداری کرده بود، وزارت ارشاد این اقدام اماکن در لغو کنسرت کیهان کلهر را محکوم و اعلام کرد که نیروی انتظامی حق لغو مجوز هیچ کنسرتی را ندارد. «حسین نوش‌آبادی»، سخن‌گوی این وزارتخانه گفت: «متولّی و مسئول اصلی حوزه‌ي فرهنگ و هنر، وزارت ارشاد است و این وزارتخانه است که نقش حاکمیتی دارد؛ اما بدیهی‌ست که در برگزاری کنسرت‌های موسیقی، ارشاد نیازمند همکاری و همراهی نهادهای ذی‌ربط است.» (خبرگزاری ایلنا، 20 خرداد 94، کد خبر: 282746) وی برای چندمین‌بار تأکید کرد که آقای جنتی در حال امضای تفاهم‌نامه‌ای با نیروی انتظامی برای حل مسئله‌ي لغو کنسرت‌هاست. او درباره‌ي لغو کنسرت کیهان کلهر نیز چنین اظهار کرد: «ما خبر نداریم که نیروی انتظامی با شخص کلهر مشکل دارد یا مکان برگزاری! اگر مسئله، شخص ایشان و صلاحیت‌های فردیشان باشد که طبیعتاً وظیفه‌ي آن به‌عهده‌ي نیروی انتظامی نیست؛ اما اگر بحث محیط کنسرت است که باید شواهدی ارائه کنند که وزارت ارشاد هم متقاعد شود محیط مناسب نیست و مطمئن باشید که خود ما هم برنامه را به‌جای دیگری منتقل می‌کنیم؛ اما اگر دلیلی برای این کار وجود نداشته باشد، مطمئن باشید چنین برخوردهای هزینه‌‌هایی را در پی خواهد داشت.» (همان) همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه ما در وزارتخانه بر اساس دیدگاه‌ها و فتاوای امام و رهبری مجوز صادر مي‌کنیم، گفت: «حتی در بعضی موارد که به‌نظر مي‌رسد بر اساس نظر ایشان مشکلی ندارد، ما به‌خاطر برخی ملاحظات تاکنون اجازه‌ي اجرا نداده‌ایم؛ اما در‌عین‌حال برخی آقایان سلیقه‌ي شخصی خودشان را دنبال مي‌کنند.» (سایت جماران، 17 خرداد94، کدخبر: 87197)

 

در خرداد‌ماه همان سال کنسرت‌های دیگری نیز لغو شدند. کنسرت وحید تاج در رشت به‌دلیل فوت یکی از مسئولان، کنسرت «همای» در تهران به‌دستور مقامات قضایی، کنسرت خواننده‌ي پاپ، «علیرضا روزگار» در خمین، کنسرت خواننده‌ي پاپ، «بنیامین بهادری» در تربت جام بنا به‌دلایل نامشخص از کنسرت‌های لغو‌شده‌ي خرداد‌ماه 94 بودند.

 

اما اظهار‌نظر وزیر کشور، جناب «رحمانی فضلی» در زمینه‌ي لغو کنسرت‌ها در تیرماه 94 بیش از کنسرت‌های لغو‌شده‌ي مورد بحث و اظهار‌نظر جامعه‌ي هنری قرار گرفت. وی در صفحه‌ي اینستاگرام خود نوشت: «انتشار اخبار اغراق‌آمیز درباره‌ي لغو کنسرت‌ها در کشور از مصادیق بد اخلاقی اجتماعی است. حجم خبرها به‌گونه‌ای است که حکایت از لغو 50درصدی کنسرت‌ها دارد. این در حالی ‌است که بر اساس آمار سه‌ماهه‌ي اول امسال از 312 کنسرت دارای مجوز، تنها نُه کنسرت برگزار نشده که سه مورد آن از طرف برگزار‌کنندگان و یک مورد به‌دلیل اشکال محتوایی از سوی وزارت ارشاد لغو شده است. امید است همگی با تن‌دادن به قواعد شهروندی شاهد لغو هیچ کنسرتی نباشیم.» این اظهار‌نظر جناب وزیر در حالی انجام می‌گرفت که میزان کنسرت‌های لغو‌شده‌ي «دوره دو‌ساله‌ي دولت یازدهم» چندین برابر کل عمر دولت‌های گذشته است. لازم به یاد‌آوری است از ابتدای دولت یازدهم، یعنی از سال 92 تا زمان اعلام نظر جناب رحمانی فضلی (پایان خرداد 94) حدود 47 کنسرت موسیقی بنا به‌دلایل مختلفی لغو شده‌اند که به‌هیچ‌وجه مقدار کمی نیست.

 

«ارسلان کامکار»، نوازنده‌ي نامدار ویلن و ارکستر مایستر سابق ارکستر سمفونیک تهران در واکنش به لغو کنسرت‌ها در مصاحبه‌ای که با سایت موسیقی ما داشت عنوان کرد: «لغو کنسرتی که مجوز دستگاه ذی‌ربط، یعنی همان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را گرفته، کار چندان قابل دفاعی نیست. برای کشوری چون ما این وضعیت، اتفاقِ ناخوشایندی است، وقتی وزارتخانه اجازه‌ي اجرا را داده، چه معنایی دارد گروه دیگری بدون حق قانونی اجرا را لغو کنند؟ اگر قرار است هنرمند با چنین صحنه‌ای مواجه شود بهتر است آقایان پیش از ارائه‌ي مجوز توسط وزارت ارشاد مخالفت خود را اعلام کنند، نه اینکه ماه‌ها تمرین نوازندگان و هنرمندان یک گروه یک‌شبه بر باد برود.» (سایت موسیقی ما، 31 خرداد 94) وی در بخشی دیگر درباره‌ی لغو کنسرت کیهان کلهر بیان کرد: «به‌نظر من در چنین شرایطی وزارت ارشاد محق‌ترین شخص است. ارشاد باید اعتراضش را اعلام کند و با کسانی که به حکم او مبنی بر تأیید مجوز کنسرت مخالفت کرده‌اند و کنسرت را به‌هم ریختند، برخورد لازم را انجام دهد. اگر با محتوای کنسرتی مخالف هستند یا سطح اجرای موسیقی توسط آن گروه را پایین می‌دانند، وزارت ارشاد باید آن را تشخیص دهد و از ابتدا مجوز صادر نکند.» (همان)

 

«فاطمه راکعی»، نماینده‌ي پیشین مجلس شورای اسلامی نیز به مسئله‌ي لغو کنسرت‌های موسیقی واکنش نشان داد و بیان کرد: «لغو کنسرت‌های مجوز‌دار اهانت به وزارت ارشاد است.» (تابناک، 8 تیر 94، کد خبر:1127) او افزود: «صدور مجوز کنسرت‌ها به‌عهده‌ي وزارت ارشاد است. به همین خاطر وقتی وزیر در مورد این مسئله کوتاه بیاید به‌معنی این است که پذیرفته است در مجموعه‌ي او اشتباهی صورت گرفته است؛ لذا مردم و مدیران، هنرمندان و مدیران وزارت ارشاد انتظار دارند که وزیر در این خصوص به‌درستی موضع‌گیری کرده و اجازه‌ي این‌طور از بالا رفتار‌کردن‌ها را ندهد.» (همان)

 

کنسرت «شهرام ناظری»، هنرمند سرشناس موسیقی نیز که قرار بود در 27 شهریور‌ماه 94 در تبریز و به‌مناسبت «بزرگداشت روز شعر و ادب پارسی» به‌روی صحنه رود با مخالفت برخی مسئولان این شهر و به‌دلایل نامعلومی لغو شد. نکته‌ي جالب آنکه هیچ‌یک از مسئولان تبریز درباره‌ي لغو این کنسرت اظهار‌نظری نکردند. شهرام ناظری در واکنش به لغو این کنسرت بیان کرد: «اتفاقاتی از‌این‌دست، بدون ‌شک ضربه‌ي‌ بزرگی به فرهنگ و هنر ایران خواهد زد. ما در این کنسرت قرار بود اشعاری از دیوان شمس تبریزی و شهریار را (که یکی از مهم‌ترین چهره‌های شعر معاصر و شهر تبریز است) به‌اجرا درآوریم و من هنوز متوجه نمی‌شوم که اجرای شعر و موسیقی فاخر چه مشکلی می‌تواند داشته باشد که عده‌ای آن را لغو کنند.» (خبرگزاری خبرآنلاین، 23 شهریور 94، کد خبر:457443)

 

در همین ماه، کنسرت «علی‌اکبر مرادی»، استاد موسیقی ایرانی و تنبورنواز كرمانشاهي نیز که قرار بود در 26 شهریور 94 در فرهنگسرای ارسبارانِ تهران برگزار شود، به‌دلیل صادر‌نشدن مجوز از سوی اداره‌ي‌ نظارت بر اماکن عمومی نیروی انتظامی (پلیس امنیت تهران بزرگ) لغو شد. «شهرام صارمی»، مسئول فرهنگسرای ارسباران در این‌باره گفت: «پس از تشکیل پرونده در اداره‌ي‌ ارشاد تهران و طی‌شدن مراحل مقدماتی کار، گرفتن استعلام از حراست اداره‌ي‌ فرهنگ و ارشاد اسلامی و ارجاع نامه به اداره‌‌ي نظارت بر اماکن پس از هفت‌بار مراجعه به این اداره، متأسفانه موفق به دریافت مجوز از اداره‌‌ي اماکن نشدیم و دلیل این موضوع هم به ما اعلام نشد؛ حتی مکاتبه‌ای نیز از سوی رئیس خانه‌ي موسیقی با فرماندهی پلیس امنیت تهران بزرگ مبنی ‌بر مساعدت، با هدف برگزارشدن این کنسرت صورت گرفت، ولی باز هم تأثیری نداشت. در نهایت، من مجبور شدم از برگزاری کنسرت منصرف شوم و آن را لغو کردم.» (روزنامه‌ي شرق، شماره 2593، 24 شهریور 94 )

 

کنسرت «اردشیر کامکار» و وحید تاج و کنسرت خوانندگان پاپ «رضا صادقی» و «محسن یگانه» از‌جمله‌ي دیگر کنسرت‌های لغو‌شده در شهریور‌ماه 94 بودند.

 

اما حضور ارکستر برلین در تیرماه 94 آن‌چنان باعث دلگرمی اعضای ارکستر سمفونیک شد که «علی رهبری» در اظهار‌نظری این اتفاق را مهم و ارزشمند دانست و اعلام کرد که این ارکستر خود را برای همکاری با ارکستر برلین آماده کرده‌ و از این اتفاق خوشحال است؛ اما این خوشحالی دیری نپایید و خبرگزاری فارس خبر حضور این ارکستر را به‌رهبری یک تبعه‌ي اسرائیل را منتشر کرد. (خبرگزاری فارس، 6 شهریور94، کد خبر: ۱۳۹۴۰۶۰۶۰۰۰۲۸۹) این خبرگزاری اعلام کرد که رادیو اسرائیل طی روزهای گذشته اعلام کرده «دنیل بارن بویم» یک اسرائیلی‌ـ‌آلمانی است و خانم «میری رگب»، وزیر فرهنگ اسرائیل به این امر واکنش نشان داده است. (همان) فارس اعلام کرد میری رگب در توییتر خود نوشته که برای حضور این ارکستر در ایران، از آلمان شکایت خواهد کرد. (همان) همین گزارش سبب فراهم‌شدن مقدمات لغو این کنسرت شد تا‌جایی‌که سخن‌گوی وزارت ارشاد اعلام کرد وقتی معلوم شد برخی رهبران و مسئولان این ارکستر هویت اسرائیلی دارند از این اجرا جلوگیری شد. (موسیقی ایرانیان، 8 شهریور 94) او همچنین به این مسئله نیز اشاره کرد که شخص وزیر ارشاد این موضوع را پیگیری و اجازه‌ي ورود این گروه را نداده‌اند. (همان)

 

در این ماه کنسرت شهرام ناظری در قزوین نیز به‌دلیل حادثه‌ي منا لغو شد.

 

اما اجرای ارکستر سمفونیک ایران که قرار بود در آذرماه 94 و به‌مناسبت اختتامیه لیگ جهانی کشتی در سالن 12‌هزار‌نفری آزادی قطعاتی را اجرا کند، به‌دلیل حضور نوازنده‌ي خانم لغو شد. علی رهبری رئیس وقت این ارکستر دلیل لغو این اجرا را شرط مسئولان برای حذف بانوان نوازنده بیان کرد که با مخالفت ایشان همراه شد. در پی لغو این اجرا «رسول خادم»، رئیس فدراسیون کشتی، در نامه‌ای به وزیر ارشاد عنوان کرد: «با عنایت به اینکه حضور ارکستر سمفونیک جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان بالاترین مرجع رسمی اجرای سرود جمهوری اسلامی ایران پیش از آغاز مسابقات، صرفاً به‌عنوان اجرا‌کننده برنامه و نه تماشاگر، هیچ مغایرتی با ضوابط جاری کشور نداشته است، اقدام یادشده در شرایط فعلی جامعه و در میان افکار عمومی و علاقه‌مندان به عرصه‌ي فرهنگ در کشور، حال‌و‌هوای مناسبی در پی نداشته و ندارد. توجه ویژه و گسترده‌ي رسانه‌های مکتوب و شبکه‌های مجازی به ممانعت یاد‌شده، مؤید حال‌و‌هوای نامناسب مذکور می‌باشد. از این‌رو سپاسگزار خواهد بود در این‌باره و موارد مشابه دستور پیگیری و هماهنگی‌های لازم را صادر فرمایید.» (خبرگزاری ایسنا، 9 آذر 94، کد خبر: 94090905836)

 

در پی این نامه وزیر ارشاد دستور پیگیری ماجرای لغو این اجرا را صادر کرد. حسین نوش‌آبادی، سخن‌گوی ارشاد نیز بیان کرد: «حضور ارکستر سمفونیک تهران در این مراسم به‌دعوت فدراسیون کشتی انجام شده بود و قرار بود قبل از برگزاری کُشتی سرود جمهوری اسلامی ایران توسط نوازندگان رسمی این ارکستر نواخته شود؛ اما مسئولان و مأموران حاضر در ورزشگاه آزادی مانع از اجرای این سرود شدند.» (خبرگزاری مجلس شورای اسلامی، 9 آذر 94) او همچون سنوات گذشته در اظهار‌نظری تکراری اعلام کرد که باید جلوی تکرار این وقایع را گرفت (همان)؛ اما نه او و نه هیچ مرجع بلندپایه و مسئولی تا این زمان اعلام نکرده‌اند که به‌راستی چه کسی باید جلوی این بی‌قانونی‌ها و وقایع بایستد؟

 

بسیاری دیگر از کنسرت‌های سه‌ماهه‌ي پایانی سال 94 نیز لغو شدند. لغو کنسرت نوازنده‌ي هندی «شجاعت حسین‌خان» به‌دلیل صادر‌نشدن ویزا، کنسرت خوانندگانی از موسیقی پاپ همچون «علی لهراسبی»، «کاوه یغمایی» و محسن یگانه در نقاط مختلف کشور به‌دلایلی نامعلوم و کنسرت «همایون شجریان» در رشت با توجه به نزدیکی ایام فاطمیه از‌جمله مواردی بودند که در ماه‌های پایانی سال 94 اتفاق افتادند.

 

 

 

 

 

1.        لغو چشمگیر کنسرتها در دو ماه آغازین سال 95

 

 

 

اما سال 95 نیز از گزند این سختی‌ها در امان نماند و کنسرت‌های بسیاری در طی دوماه آغازین سال لغو شدند. آمار حدود 15 کنسرت موسیقی لغوشده در فروردین‌ و اردیبهشت‌ماه 95 رقمی است که می‌تواند آینده‌ي نه‌چندان خوشایندی را برای جامعه‌ي موسیقی ایران در سال 95 در پی داشته باشد و خبر دهد. در‌این‌میان خراسان رضوی همانند سنوات گذشته سر‌آمد استان‌هایی است که کنسرت‌های موسیقی لغو‌شده‌ي بسیاری را در کارنامه‌ي خود داشت. 25 فروردین 95، شاندیز مشهد میزبان «علی زند‌وکیلی» برای اجرای کنسرت بود؛ اما به‌گفته‌ي سرپرست دفتر موسیقی اداره‌ي ارشاد اسلامی خراسان رضوی زمان برگزاری آن به‌دلیل بروز برخی حساسیت‌ها و مخالفت‌ها مبنی بر اینکه شاندیز هم جزو حریم شهر مشهد به‌شمار می‌آید و مجموعه مخالفت‌هایی دیگر از‌این‌دست و به‌دلیل دامنه‌دار‌شدن مخالفت‌ها مصلحت بر این اساس شد که کنسرت برگزار نشود و به زمان دیگری موکول شود. (خبرگزاری خبرآنلاین، 25 فروردین 95 کد خبر:526864)

 

وی اعلام کرد که زمان برگزاری این کنسرت در هفته آینده به اطلاع خواهد رسید؛ اما تا این زمان که حدود بیش از یک ماه از لغو این کنسرت سپری شده، هیچ اطلاع‌رسانی بابت زمان احتمالی برگزاری این کنسرت انجام نشده است. کنسرت لغوشده‌ی بعدی به‌نام «میلاد درخشانی» ثبت شد؛ هنرمندی که چندی پیش بنا به‌دلایلی ممنوع‌الکار شده بود و به همین دلیل نیز قادر به اجرای کنسرت خود در 24 اردیبهشت‌ماه 95 نبود.

 

شاید بتوان پر‌سر‌و‌صدا‌ترین کنسرت لغو‌شده‌ي امسال را باز هم مربوط به کیهان کلهر دانست؛ هنرمندی که سال گذشته نیز نتوانست برنامه‌ی خود را در ایران اجرا کند و با لغو کنسرت خود مواجه شد، این‌بار به‌دستور دادستانی نیشابور اجازه‌ي حضور بر روی صحنه را پیدا نکرد. در نامه‌ي دادستانی نیشابور دلیل لغو کنسرت کیهان کلهر این‌گونه بیان شد: «با توجه به سوابق برگزاری کنسرت‌ها، اکثر قریب‌به‌اتفاق آن‌ها همراه با کشف حجاب، رقاصی و ارتباط نامشروع بعضی شرکت‌کنندگان همراه بوده است که موجب نارضایتی اکثر مردم نیشابور شده که حزب‌اللّهی و از خانواده‌ی شهدا هستند و از طرفی با توجه به غیرضروری‌بودن برگزاری چنین مجالسی برای شرکت‌کنندگان که اکثر آن‌ها از شهرهای اطراف و مرکز کشور هستند و موجب اخلال در نظم عمومی شهرستان می‌شوند و همچنین برای جلوگیری از جرم و معصیت، ترجیح به لغو این کنسرت‌هاست.» (خبرگزاری ایسنا، 28 اردیبهشت 95، کدخبر: 95022817242)

 

هم‌زمان، هنرمندان و همچنین فرزندان شاهد نیشابوری نامه‌ای به رئیس‌جمهور نوشتند و اعتراض خود را به روند لغو کنسرت‌ها اعلام کردند. در نامه‌ي هنرمندان به رئیس‌جمهور این‌چنین آمده بود: «هنرمندان این شهر در این نامه به‌استناد اصل ١١٣ قانون اساسی خواستار شده‌اند كه نهادهای مسئول در برابر این بی‌قانونی پاسخ‌گو باشند یك‌بار برای همیشه به این رویه‌ي نامبارك پایان بخشیده و اجازه ندهند قانون اساسی كه عالی‌ترین میثاق ملی و ثمره‌‌ي جان و مال و ناموس هزاران جان‌برکف است، زیر بار چنین انحراف‌هایی خمیده شود.» (خبرگزاری هنرآنلاین، 23 اردیبهشت 95، کد خبر:71282)

 

همچنین علاوه بر هنرمندان نیشابوری، كانون همبستگی فرزندان شاهد نیشابور در نامه‌ي خود به رئیس‌جمهور و در اعتراض به استفاده از نامشان برای لغو کنسرت‌های موسیقی اعلام کردند: «به‌استحضار می‌رسانیم ما فرزندان شهدا با اجرای برنامه‌هایی كه موجب شادی مردم در چهارچوب قانون و اصول فقهی مقام معظم رهبری باشد مخالفتی نداشته و هیچ درخواستی از طرف خانواده‌ي شهدا در اعتراض به برگزاری كنسرت فوق‌الذكر در نیشابور به این كانون نداشته‌ایم. به همین منظور حق این كانون می‌دانیم به مسئول محترمی كه این مطلب را بیان داشته‌اند اعلام كنیم تا از شأن و جایگاه خانواده شهدا در بیان تصمیماتشان استفاده نكرده و نگاه مثبت مردم شریف را نسبت به خادمین ولایت و ملت منفی نكنند.» (همان)

 

در‌این‌میان خانه‌ي موسیقی نیز همانند گذشته اعتراض خود را نسبت به لغو کنسرت هنرمندان موسیقی در قالب نامه‌ای به قوه‌ی قضاییه اعلام کرد. اگرچه انتظارات بسیار بیشتری از این نهاد صنفی می‌رود، اما گویا این نهاد تنها وظیفه‌ي خود در مقابله با لغو کنسرت‌های موسیقی را ارسال چند نامه‌ي اعتراض‌آمیز و اعلام انزجار از لغو کنسرت‌ها می‌داند!

 

جامعه‌ي موسیقی ایران در شوک سریال‌های غم‌انگیز لغو کنسرت‌های موسیقی بود که خبر رسید این‌بار کنسرت شهرام ناظری نیز در نیشابور لغو شده است؛ کنسرتی که بنا به‌دلایل نامعلوم اجازه‌ي اجرای آن از هنرمندان سلب شد و سبب بروز واکنش‌های متعددی از جانب هنرمندان و حتی مسئولان در اعتراض به لغو زنجیره‌ای کنسرت‌ها در کشور شد. این خبر را شهرام ناظری در آیین روز ملی فردوسی در مراسم نکوداشتش بیان کرد. او گفت: «ما تمامی مجوزها را از مدت‌ها قبل از تمامی نهادهای قانونی دریافت کرده و قرار بود روز شنبه (یکم خرداد 95) در ادامه‌ي‌ تور کنسرت‌ ناگفته، این برنامه را در نیشابور به‌اجرا درآوریم که این مسئله امکان‌پذیر نشد و برنامه را لغو کردند.» (خبرگزاری فرارو، 27 اردیبهشت 95، کد خبر: ۲۷۲۹۱۲ )

 

اما دیری نپایید که خبر لغو مجوز کنسرت شهرام ناظری توسط سرپرست اداره‌ي موسیقی ارشاد اسلامی خراسان رضوی تکذیب شد. او گفت: «کنسرت موسیقی استاد ناظری در دست بررسی است و اصولاً صدور مجوز برای کنسرت نیازمند طی مراحل اداری است که این درخواست نیز در مرحله طی تشریفات و مراحل اداری است.» (خبرگزاری تسنیم، 28 اردیبهشت 95، کدخبر: 1077498) وی افزود: «البته مخالفت‌هایی در شهرستان در زمینه‌ي برگزاری این کنسرت صورت گرفته است؛ اما مجموعه‌ي مدیریتی شهرستان در حال پیگیری هستند تا پس از هماهنگی‌های لازم مجوز این کنسرت صادر شود.» (همان) اما چند روز پس از انتشار این خبر، تهیه کننده کنسرت استاد ناظری با اعلام لغو مجدد کنسرت ایشان در نیشابور به دستور دادستان اعلام کرد که در پی تدارک برگزاری کنسرت در نوبتی دیگر، دادستان نیشابور تهدید کرده که در صورت هرگونه اقدامی، با شهرام ناظری برخورد می‌کند( ایسنا، 8 خرداد 95، کد خبر:95030804573 )

 

. چند روز پس از این خبر «کیوان ساکت»، نوازنده‌ي نام‌آشنای تار، در صفحه‌ي اینستاگرام خود متنی را منتشر و اعلام کرد که کنسرت وی نیز در نیشابور توسط رئیس دانشگاه این شهر به‌دلیل پیشگیری از لغو توسط ارشاد یا دادستانی «لغو» شده است!

 

البته این‌ها تنها کنسرت‌های لغو‌شده‌ي اردیبهشت 95 نبود، لغو تمام کنسرت‌های موسیقی مازندران که شامل چهار کنسرت موسیقی پاپ و یک کنسرت همای به‌دلیل فاجعه‌ي خان طومار و لغو تمامی کنسرت‌های پاپ کرج به‌دلیل نگرانی مردم از بروز رفتارهای خارج از شئونات اسلامی، لغو کنسرت «حجت اشرف‌زاده»، «حسام‌الدین سراج» به‌دلیل طولانی‌شدن روند صدور مجوز، کنسرت «کاوه آفاق» به‌دلیل موافقت‌نکردن اداره‌ي اماکن و کنسرت خواننده‌ي پاپ، «مازیار فلاحی» به‌دلیل هم‌زمانی با مراسم تشیع شهید حرم و برگزاری اجلاس مجمع جهانی اسلام در شهر یزد از‌جمله کنسرت‌هایی بودند که تا این زمان لغو شده‌اند.

 

 

 

2.        واکنش مسئولین و هنرمندان به لغو کنسرتها

 

هنرمندان، سخنان مسئولان امر درباره‌ي لغو کنسرت‌ها را از زمان روی کار‌آمدنشان بارها و بارها شنیده‌اند؛ سخنانی تکراری و کلیشه‌ای که بی‌هیچ اقدام عملیِ مثبتی در این زمینه همراه بوده است. نوش‌آبادی همانند سابق، لغو کنسرت هنرمندان موسیقی را محکوم کرد و در پاسخ به سؤالی درباره‌ي راهکار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برابر لغو کنسرت‌های موسیقی اظهار کرد: «این اتفاق برای ما هم خوشایند نیست و مسئولان ارشد هم اظهار ناخرسندی کردند. در این‌باره وزارت ارشاد متولی اصلی و مجوزهای اصلی را صادر می‌کند و مسئله اینجاست که وقتی اثری مجوز می‌گیرد باید اجرا شود.» (خبرگزاری ایسنا، 3 خرداد 95 کدخبر: 95030301226)

 

جنتی نیز در واکنش به لغو کنسرت کلهر اذعان داشت که با رئیس قوه‌ي قضاییه مکاتباتی را انجام داده است، و ادامه داد: «در این خصوص با رئیس قوه‌ي قضاییه مکاتبه کردم و آن‌ها گفتند که به دادستان مشهد و دادستان‌های استان ابلاغ کرده‌اند که به‌نوعی همراهی کنند.» (خبرگزاری ایلنا، 24 اردیبهشت 95، کد خبر:370814) وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسشی در خصوص قانونی‌بودن لغو کنسرت با وجود مجوزهای لازم، گفت: «البته قوه‌ی قضاییه این‌گونه اقدامات را جزو حقوق خودشان می‌دانند.» (همان) از سخنان جناب جنتی می‌شد این‌طور برداشت کرد که ایشان هیچ راهکاری برای حل مسئله‌ي لغو کنسرت‌های موسیقی ندارند و تعامل با قوه‌ي قضاییه و همراهی آنان با مجوز صادر‌شده توسط ارشاد را تنها راه حل رفع این مسئله می‌دانند. لازم به یادآوری است همان‌طور که در سطور بالا نیز بدان اشاره شد، هنوز وعده‌ي ایشان برای امضای تفاهم‌نامه‌ای با نیروی انتظامی برای همکاری در موضوع کنسرت‌ها محقق نشده است.

 

«نوبخت»، معاون رئیس‌جمهور نیز در پاسخ به پرسشی درباره‌ی لغو مجوز کنسرت‌ها گفت: «رئیس‌جمهور در برخی سخنرانی‌های خود به‌مراتب نارضایتی خود را از لغو مجوزهای قانونی کنسرت‌ها بیان کرده‌اند.» (خبرگزاری ایسنا، 28 اردیبهشت 95، کدخبر: 95022817419)

 

در‌این‌بین اما، واکنش هنرمندان نیز در نوع خود جالب توجه بود. علیرضا قربانی، هنرمند موسیقی ایرانی که خود بارها قربانی لغو کنسرت‌های موسیقی شده است، در واکنش به لغو کنسرت کلهر و ناظری نوشت: «برای بار دیگر با صدای بلند دادخواهی می‌کنم، از همه‌ي آن‌هایی که مسئولیتی به دوش دارند و هنوز اندکی دلشان برای فرهنگ و هنر این مرز و بوم می‌تپد. با صدای بلند می‌گویم، هر چند که هیچ‌گاه صدای هنرمندان موسیقی اجازه‌ي بلند‌شدن نداشته است. با صدای بلند می‌گویم که این اندک فرصت‌های باقی‌مانده برای حمایت از موسیقی ایرانی را از دست ندهید. چندان دور نیست که با این‌گونه رفتارهای قهری، همین پِت‌پِت رنجور موسیقی ایرانی رو به افول برود و جای آن را موسیقی‌هایی پر کند که هیچ ریشه‌ای در فرهنگ و آیین ما ندارد. جای آن را اعوجاج‌هایی بگیرد که با هیچ‌کدام از هنجارهای جامعه ایرانی‌اسلامی ما سازگاری ندارد. همان‌طور که در این سال‌های تلخی که گذشت محدود‌کردن موسیقی ایرانی با ضرب چماق خودسرها و لغو گاه و بیگاه آن به بهانه‌های واهی و از صحنه دور‌نگه‌داشتن بزرگانی چون استاد شجریان، هیچ نتیجه‌ای جز جایگزین‌شدن موسیقی‌های ناهنجار غربی نداشته است.» (خبرگزاری فارس، 28 اردیبهشت 94، کد خبر: ۱۳۹۵۰۲۲۸۰۰۰۷۴۰)

 

محمد معتمدی نیز در با انتشار یادداشتی نسبت به موضوع لغو متعدد کنسرت‌ها این‌چنین واکنش نشان داد: «از لغو کنسرت‌ها همیشه ناراحت می‌شوم. می‌خواهم با صراحت آن را محکوم کنم. همیشه هم محکوم خواهم کرد، ولی جایی که بیشترین دشمنی‌ها، بی‌احترامی‌ها و بایکوت‌ها را از صنف خودمان و مافیای حاکم بر آن دیده‌ایم، شاید تاختن به دادستان نیشابور کمی جای تأمل داشته باشد.» (خبرگزاری فارس، 29 اردیبهشت 94، کدخبر: ۱۳۹۵۰۲۲۹۰۰۰۸۴۶)

 

شهرام ناظری نیز با اظهار تأسف از لغو کنسرت خود و دیگر کنسرت‌های موسیقی ایرانی بر این نکته تأکید کرد که برای ارشاد یک یا دو نفر تصمیم‌گیرنده نیستند و هر کسی می‌تواند بیاید و بنا به تصمیمات خودش عمل کند. (خبرگزاری ایسنا، 28 اردیبهشت 95، کد خبر:95022817260)

 

 

 

3.        حرف آخر، دولت لغو امید!

 

نداشتن قدرت اجرایی و عدم ایستادگی وزارت ارشاد در برابر خواسته‌هایی که خود نیز بر «غیر‌قانونی»بودن آن تأکید دارند و نیز ناکار‌آمدی مسئولان این وزارتخانه باعث شده است تا اتفاقات تلخی را در حوزه‌ی موسیقی شاهد باشیم. ماجرای لغو کنسرت‌های موسیقی نمونه‌ي واضحی از ناکارآمدی سیستم حاکم بر وزارت ارشاد است که نه‌تنها نتوانسته است از میزان حداقل 75 کنسرت لغو‌شده از ابتدای روی‌کار‌آمدن دولت «تدبیر و امید» بکاهد که روز‌به‌روز نیز بر این آمار نیز افزوده شده است. با شرایطی که پیش می‌رود و با مشاهده‌ي 15 کنسرت لغو‌شده تنها در دو ماه از آغاز سال 95، می‌توان پیش‌بینی کرد که متأسفانه روند لغو و برهم‌زدن کنسرت‌های موسیقی تا پایان امسال بیش از دیگر سال‌ها خواهد بود.

باید این نکته را در نظر داشت که بیشترین میزان حمایت جامعه‌ي هنری در انتخابات ریاست‌جمهوری منحصر به حمایت از شخص رئیس جمهور دوره‌ی یازدهم بود؛ آنچنان که حتی خود ایشان نیز در فیلم تبلیغات انتخاباتی شان با استفاده از نام جناب استاد محمدرضا شجریان و نیز پخش صدای ایشان،‌ وی را به عنوان سفیر فرهنگی ایران معرفی نمود. این درحالیست که استاد شجریان همچنان ممنوع الکار مانده و اجازه فعالیت در داخل ایران را ندارند. اما بی‌تفاوتی ایشان و مسئولان فرهنگی زیرمجموعه‌شان به حواشی متعدد موسیقی این شائبه را در ذهن هنرمندان تقویت می‌کند که ایشان چشمان خود را به‌روی سیستم ناکارآمد وزارت ارشاد در قبال اتفاقاتی که در این سال‌ها در حوزه‌ي موسیقی رخ داده است، بسته‌اند و بدون هیچ تذکر و توبیخی اجازه‌ي هر بی‌مسئولیتی را برای وزارت ارشاد و رؤسای آن‌ها در حوزه‌ي موسیقی و حواشی متعدد آن از‌جمله اتفاقات خانه‌ي موسیقی، جشنواره‌ي موسیقی فجر، لغو ممنوع‌الکاری هنرمندان، حل مشکل نوازندگان خانم، اتفاقات بنیاد رودکی، موضع‌گیری در قبال لغو بیش‌از‌اندازه‌ي کنسرت‌های موسیقی تا حدی که در نوع خود رکوردی دست‌نیافتنی محسوب می‌شود، صادر کرده‌اند. 


محمد جواد صحافی 

منبع : ماهنامه هنر موسیقی، شماره 157، سال نوزدهم، خرداد 1395