یادداشتی برای آلبوم مه بر آیان , اثری نوین برخواسته از ادبیاتی کهن
معتقدم برای ماندگاری یک هنرمند و مطرح گردیدن نامش در عرصه هنر موسیقی ارائه یک اثر ارزشمند کافیست ، بسیارند هنرمندانی از این دست که با وجود اینکه جوانند و راهی بسیار در پیش رو دارند با ارائه یک اثر خلاقانه و ارزشمند نام خود را در میان اهالی موسیقی به نیکی مطرح نموده اند ؛ فرخزاد لایق نمونه پرواضح این دسته هنرمندان است ؛ نامی نامدار که تا قبل از ارائه سفر عسرت کمتر کسی از اهالی موسیقی وی با او آشنایی داشت ؛ علی صمد پور نیز نمونه دیگریست ، کسی که نامش هم با موسیقی عجین است و هم با سینما . برای آنکه علی صمد پور را بیشتر بشناسیم هیچ نیازی به مرور کارنامه هنری وی نیست ؛ کافیست فقط یکبار موسیقی فیلم " ماهی ها عاشق میشوند ... " را به دقت گوش کنیم ؛ عیار کار دستمان می آید ، آنوقت میفهمیم این فرد چقدر به هنرش ارزش قائل است ، خاصیت بزرگ صمد پور در تصویر سازی موسیقی است ؛ فاکتوری مهم که فیلم سازان بزرگ بدنبال چنان هنرمندان موسیقیدانی هستند . زمانی که قطعه دوچرخه را گوش میدهی ، میتوانی رکاب زدنهای دوچرخه سوار را با تمام وجود حس کنی ؛ سایر قطعات نیز اینچنین اند...
در هیاهوی حاشیه هایی که موسیقی مان گرفتارش شده ، اخیرا صمد پور آلبومی را با نام " مه بر آیان " منتشر کرده است که خوانندگی آن را افسانه رثایی بر عهده داشته است ؛ آلبومی که بی سر و صدا وارد چرخه تولیدات موسیقی شد و علیرغم ممنوعیت صدای زن در موسیقی ایران با استقبال خوبی نیز مواجه شد ، استقبالی که حکایت از صداقت آهنگساز در ارائه اثر و حتی نحوه توزیع آن به مشتری داشت .
گر چه به اعتقاد نگارنده این آلبوم تهی از ایراد نیست اما به جرات میتوان آنرا متفاوت ترین و خاص ترین اثر موسیقی منتشر شده اخیر دانست . اثری که ماحصل سالها تمرکز و تفکر آهنگساز بر روی آلبوم است ؛ اثری با مدگرایی های خلاقانه و در عین حال کهن ؛ گرچه نگارنده معتقد است این آلبوم با صدای یک مرد میتوانست خلاءهای ناشی وسعت صدا را در برخی موارد از بین برد و باعث میگردید تا مراحل صدور مجوز انتشار برایش در ایران نیز میسر گشته و آنطور که لایق اش بود دیده میشد ولیکن آهنگساز اثر با علم به موارد فوق و با بخرج دادن جسارت در این انتخاب ، افسانه رثایی را که یکی از برترین خوانندگان کنونی زن در موسیقی ایرانیست استفاده کرد .
اجازه بدهید چند سطری را در مورد خواننده اثر بنگارم ، او را از سرود گل شناختم ؛ آن زمان برایم صدایش بسیار جالب بود و اینک نیز پس از گذشت سالها هنوز آوازش همان طراوت و تازگی را برایم به ارمغان می آورد ؛ شاید بزرگترین مزیت افسانه نسبت به سایر خوانندگان زن محدوده صدای بم اوست ؛ صدایی که قوی تر از سایر زنان خواننده است ؛ که البته در این مورد بانو پریسا متمایزاست ؛ بعد از پریسا او را به عنوان دومین خواننده برتر زن در حال حاضر میشناسم ، لحن بیان محکم و قاطع و نیز استفاده بجا از تحریرها را میتوان از دیگر مزایای شاگرد محمود کریمی دانست . گاهی اوقات زنان خواننده برای نشان دادن هنر خود به استفاده بی اندازه و پیاپی از تحریرها رو می آورند که در اکثر مواقع بسیار آزار دهنده است در حالیکه شناخت موقعیت زمان اجرای تحریر خود هنریست که کمتر هنرجویی از آن بهره مند است . و افسانه موسیقی ایران این نکته را بخوبی بلد است ، تحریرهای او بجا و درست ادا میشوند . تبحر او در آواز ایرانی وی را سر آمد عرصه آواز زنان کرده است .
این روزها شاهد رشد روز افزون خوانندگان زن در عرصه موسیقی ایرانی هستیم ؛ خوانندگانی که حضور آنها در عرصه موسیقی با حاشیه های فراوان همراه بوده است ؛ حاشیه هایی که در اکثر اوقات متن قضیه را زیر سئوال برده اند ؛ اما افسانه رثایی یک متن است ، متنی بدون حاشیه ... کارش را خوب بلد است و تنها به هنرش می اندیشد ، برای مطرح شدنش پول خرج نمیکند و یا با سوء استفاده از نام دیگران برای فروش بیشتر و سوء استفاده از علاقه مخاطبین و محدودیتهای موجود ، آلبومی را به عنوان اولین تک خوانی زن ایرانی منتشر نمیکند ؛ برای او فقط و فقط یک چیز مهم است : " هنر " و لاغیر ...
برگردیم به " مه بر آیان "...
نوخسروانی های اخوان ثالث معرکه بودند ، اشعاری کمتر شنیده شده از این شاعر که قدمت آن به دوره ساسانیان نسبت داده میشود و آفرینش اش نیز به دست باربد جهرمی که خود موسیقیدانی بزرگ بوده است رقم خورده ...در این نوع اشعار سه مصرعی رعایت قافیه های نخست و سوم الزامی است اما شاعر مختار است مصرع دوم را آنگونه که خود در نظر دارد چینش نماید .
همانطور که در تخصص صمد پور است وی در این اثر نیز بخوبی توانسته است با تمرکز بر روی شعر و درک منظور شاعر از بیان اشعار، موسیقی را آنگونه که مد نظر شاعر بوده است تصویر سازی کند. او توانسته نو آوری در موسیقی ایرانی را با بازگشت به موسیقی دوره ساسانیان و استفاده ترنمات دوران تیموریان و قاجاریه و همچنین با تغییر لحن بیان خواننده و بهره گیری از آواز وی در مقام یک ساز موسیقی ، رنگ و بویی نوببخشد . گر چه این تغییرات در موسیقی مه برآیان مقبول طبع برخی واقع نخواهد گردید اما برای خواص و علاقه مندان به هنر موسیقی و آواز ایرانی این آلبوم میتواند به عنوان اثری ارزشمدن و فاخر قلمداد گردد .
ممکن است ذهن مخاطب با گوش سپردن به این آلبوم به سمت و سوی اثر عبدالقادر مراغه ای و شوق نامه متبادر گردد اما دلیل آن نمیتواند برداشت از این البوم و پیروی از آن به دلیل حضور این آهنگساز این اثر در مقام نوازنده در این پروژه بوده باشد چرا که دقت آهنگساز در نوع ادای جملات و ترنمات و تصنیف سازی های این آلبوم بیانگر آنست که این نزدیکی به دلیل قرابت دوره تاریخی و اشاره آهنگسازان هر دو اثر به یک دوره تاریخی نزدیک است.
میتوان مه بر آیان را بر دو بخش تقسیم کرد ؛ بخش سازی و بخش آوازی ؛ در بخش سازی این اثر که عمدتا بر پایه تکنوازی تار استوار است سعی بر آن شده تا سبک نوینی از نوازندگی ، با رعایت چارچوبهای موسیقی اصیل ایرانی که در گریز از حصار اصالت است به نمایش در آمده باشد .
اما بخش آوازی آن کمی متفاوت تر است ؛ و همین امر باعث میگردد تا نقطه قوت این اثر را در بخش آوازی اش بیابیم . آوازی متفاوت که به عنوان نخستین تجربه خواننده در اجرای چنین قطعاتی محسوب میگردد ، اجرایی فی الواقع دشوار که دارای تغییرات متعدد در الحان ، ادای دیگر گونه کلمات ، اجرای اشعاری که تاکنون هیچ هنرمندی تا بدین حد جدی بدان ورود ننموده است ، اجرای ترنمات دوران تیموری و قاجار در طول آلبوم میباشد .
هماره اجرای اشعاری که برای اولین بار در یک آلبوم موسیقی استفاده میشوند و تاکنون توسط هیچ هنرمندی مورد آزمون قرار نگرفته اند سخت است ، چرا که هیچ پیش زمینه ای از روش اجرای آن به گونه ای که مورد قبول مخاطبین قرار گیرد وجود ندارد . همانند اجرای اشعار فردوسی و یا نوخسروانی های اخوان ثالث . آهنگساز اثر با جسارت هر چه تمام تر ذهن خود را بر روی این اشعار متمرکز نمود و به عقیده نگارنده از این آزمون سربلند بیرون آمد .
در مرور قطعات این آلبوم نقاط قوت و ضعفی مشاهده میشود که بیان آن میتواند چراغ راهی باشد برای ادامه این مسیر نوآورانه ؛ اگرچند نقاط قوت آن بسیار بسیار بیشتر از اندک ضعفهای موجود از دید نگارنده بوده و بیان ضعفهای احتمالی این آلبوم هیچ از ارزش و اعتبار والای آن نمیکاهد. قطعه اول مه بر آیان که ابر نامیده شده است بر خلاف سایر آلبومهای موجود بدون هیچ پیش در آمدی به یکباره با آواز آغاز میگردد و نوازندگی با سازها در ادامه اضافه میشود تا نشانه ای باشد بر استفاده آهنگساز از آواز به عنوان ساز ، تحریر های دشوار و متفاوت از ابتدا همراه آلبوم است ، آنگونه که در ادای واژه " سایه " در میانه دقایق اول و دوم این قطعه نمود بیشتری پیدا میکند ؛ تلفیقی از آواز و تصنیف که خواننده بخوبی از عهده آن بر آمده است ....
دومین قطعه آوازی با نام " پروانه " نیز به همین منوال ادامه میابد , تاکید بر روش ادای برخی واژه ها به منظور جذب نظر مخاطب بر روی آنها و ادامه اجرای تحریرهای دگر گونه ؛ را بخوبی میتوان مشاهده نمود ؛ از آنجا که ذات دستگاه همایون اشرافی و شاهانه بوده و نشانگر قدمت تاریخی نیز میتواند باشد و در عین حال در مایه شور عاشقانه نیز میگردد آهنگساز توانسته با استفاده از این دستگاه و گردش در گوشه ها بخوبی هر چه تمام از عهده این قطعه نیز بر آمده و پروانه را به پرواز در آرد ...از استفاده بجای ترنمات و سازبندی و تنظیم استادانه نیز نباید به سادگی گذشت .
و اما سومین آواز این اثر ، که سرشار است ازطراحی هایی که به دقت هرچه تمام تر بر روی واژه ها انجام گردیده است واژه هایی همانند آب زلال ، برگ گل ، بر آب و واژه هایی از این دست که بارها و بارها بخوبی انجام شده اند . به جرات میتوان این قطعه را که برکه اش نامیده اند یکی از برترین قطعات و از نقاط عطف این آلبوم بر شمرد . تغییر لحن خواننده در کل این قطعه تحسین بر انگیز است .
آهنگساز در بخشی از آلبوم ترجیح داده است تا از آواز افسانه رثایی نیز بهره برد ؛ آوازی که به اعتقاد نگارنده نبود آن نیز لطمه ای به ماهیت اثر وارد نمی نمود , چرا که اجرای چنین آوازی در زمانی که تلفیق تصنیف و آواز مد نظر آهنگساز بوده و در تمام قطعات نیز از این قاعده پیروی نموده است ضروری به نظر نمیرسد و عملا خود را تافته ای جدا بافته از کل موسیقی نشان میدهد . جدای از آن مخاطب را نیز از حال و هوای موسیقی که مشغول شنیدن آن است دور میکند .
اما حکایت آخرین قطعه که بهار نام دارد حکایتی متفاوت با آواز است ، هر چه قدر که آواز در قطعه قبلی به دل نمیچسبید آنقدر این قطعه دلچسب و شیرین است ، قطعه ای ریتمیک که با زیرکی هر چه تمام تر صمد پور در برداشت منحصر بفرد از ملودی آشنای سرنا و دهل نوازی نوروز همراه است و نو خسروانی بهار اخوان ثالث را با ریتمی نزدیک به 8/6 به گوش مخاطب میرساند تا خبر از فرا رسیدن نوروز و شادی دهد . قطعا با توجه به ریتم این بخش و نیز با در نظر گرفتن خستگی احتمالی مخاطب در شنیدن موسیقی و گنجاندن آن به عنوان قطعه پایان بخش آلبوم ، این قطعه را میتوان سرآمد دانست .
به جرات میتوان گفت نمیتوان خواننده زنی را یافت که خود را صاحب جسارت کرده و در عین حال بتواند با وجود تغییر لحنهای بسیار در ادای کلمات ، نوع تحریرها و ترنمات دوران تیموری چنین آلبومی را اجرا کند ، اما افسانه رثایی توانست به خوبی از عهده این اجرا سربلند بیرون آمده و رزومه کاری خود را پربار تر از گذشته کند ، ولیکن با تمام احترامی که به ایشان به عنوان خواننده این اثر قائلم بر این اعتقادم که بایستی این اثر با همراهی یک صدای بم از جنس مردانه اجرا میگردید تا شاید ایرادات جزئی آن نیز که نیازمند اجرای صدای هم خوان بم می بود برطرف میشد .
نوع موسیقی علی صمد پور همواره یک موسیقی آشناست ؛ او برای خود امضای منحصر بفردی دارد که براحتی میتوان رد پای وی را در یک اثر هنری تشخیص داد ؛ خواه آن اثر یک موسیقی فیلم باشد یا آلبومی متفاوت چون مه بر آیان ؛ کسی که صمد پور را میشناسد و با موسیقی وی آشناست قطعا با یک بار مرور این آلبوم براحتی میتواند مهر علی صمد پور را بر موسیقی اش تشخیص دهد . این از خصوصیات وی است ؛ بارها در این آلبوم و علی الخصوص در تکنوازیهایش ذهن نگارنده گریزی بر آثار سابقش میزد .
اما نکته مهمی که لازم به بیانش دیدم ، شیوه ارائه این آلبوم موسیقی بود که در نهایت احترام به مشتری و به صورت کاملا حرفه ای در بسته بندی بسیار شکیل عرضه شده است ؛ گرافیک این آلبوم همانند خودش بی نظیر و استثنایی است ؛ توضیحات مربوط به اشعار ، ذکر تمام اشعار که در قالب دفترچه ای در درون بسته بندی گنجانده شده است حکایت از آن دارد که صمد پور جدای از آنکه به مخاطب خود احترام قائل است به همان اندازه کار خود را ارزشمند میداند .گرچه برای آلبومی اینچنینی نیز باید سنگ تمام گذاشت . این نگاه حرفه ای به موضوع فروش و روش ارائه این آلبوم به مشتریان داخل کشور میتواند الگوی بسیار مناسبی باشد برای سایر هنرمندانی که آلبومهای خود را منتشر نموده و از عدم فروش آنها متضرر شده و همیشه از این قضیه نالانند! .
در انتها پیشنهاد بنده نیز برای اهالی موسیقی ایرانی و آندسته از افرادی که در جستجوی نواهایی نو در موسیقی هستند آن است که در خرید این اثر درنگ نکرده و آن را تهیه نمایند تا لذت شنیدن یک اثر نوین که در اندرونش تاریخ کهن ایرانی نهفته را تجربه کنند .
محمد جواد صحافی
بیست و هشتم بهمن ماه یکهزار و سیصد و نود و سه