آدرس تصویر برای دریافت : http://up.vatandownload.com/images/czlnte4qb9415udtha6r.jpg


سال یکهزار و سیصد و هشتاد و نه نیز به روزهای پایانی خود نزدیک میشود و همانند یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت سال طی شده ، در قفسه خاطرات قرار میگیرد .

سیصد و شصت و پنج روز با شما عزیزان همراه بودم و همراهم بودید تا آنچه وظیفه خود میدانم را بدرستی انجام دهم ، اعتلای موسیقی اصیل ایرانی و بسط و گسترش آن در جامعه ای که مخاطبین جوان فراوانی با سلایق و علائق متفاوتی دارند . این روند رو به رشد تارنگارم تنها مدیون همراهی و همیاری شما نازنین یاران بوده است که با مطالعه نوشتارهایم و اظهار نظرات ارزشمند تان چراغ راهی بوده اید برای این حقیر تا بتوانم با ایده هایی نو و پرداختن به سخنانی تازه در قالب مصاحبه ،تحقیق و بررسی و گاها نقد ، به بیان دیدگاههای خود بپردازم و از نظرات مهربانانه تان بهره مند گردم .  سعی نمودم در این سال با پرداختن به مطالبی متفاوت مقالاتی را جهت بالابردن سطح دانایی دوستداران موسیقی ایرانی بنگارم ، در یکهزارو سیصد و هشتاد و نه ،  هر هجده روز ,  نوشتاری نو تقدیمتان نمودم و بر آن امیدم تا بتوانم  با این نوشتارها  گامی  را برای بسط و گسترش این هنر والا برداشته باشم .

اگر چند دلخوری هایی نیز در این مدت پیش آمد ،نوشتارهایی که بعضا ، عده ای از دوستداران و طرفداران هنرمندان و اشخاص ،  از حقیر برای درج آن ها گله مند بودند ، که ضمن پوزش از این نازنین یاران و با احترام به نظرات شخصی این عزیزان بر این امیدم  که سال نود سالی باشد همراه با دیدی منطقی و بدور از تعصب به تمام قضایا .

اگر چند موسیقی اصیل ایرانی در یکهزار و سیصد و هشتاد و نه نیز همانند هشتاد و هشت در سکوت و سکون بود اما برخی اتفاقات میمون و مبارکی نیز در این سال برای موسیقی مان حادث گردید . برگزاری کنسرتهای موسیقی بزرگان در شهرهای ایران یکی از این اتفاقاتی بود که در هشتاد و هشت کمتر شاهد آن بودیم . اما متاسفانه همانند سالیان قبل کیفیت و کمیت انتشار آثار موسیقی سخنی برای گفتن نداشت و جای موسیقی اصیل ایرانی نیز در بازار موسیقی امسال ، همانند سال گذشته خالی بود که امید آن میرود در ماههای آغازین سال نود این نقیصه اندکی بر طرف گردد .

 چه بزرگانی در این سال از میان مان رفتند ، هنر در طی دو سال گذشته شاهد از دست دادن بسیاری از بزرگان خود بود در این بین سهم موسیقی و سینما بیش از سایر هنرها بود ، نقصان هر یک از این از دست رفتگانمان میتواند ضربه ای باشد برای هنر مان ، ضربه ای شاید جبران ناپذیر ، آرزومندم در سال نود ، شاهد سوگ هیچ هنرمندی نباشیم و برایش مرثیه سرایی نکنیم و به جای آن قدر هنرمندان حی مان را بدانیم و آنان را ارج نهیم تا پس از مرگشان افسوس رفتنشان را نخوریم ...

اتفاق قابل ذکر دیگری که لازم دیدم آن را بیان نمایم  و در این روزها بر موسیقی و هوادارانش ، علی الخصوص موسیقی کشور ترکیه حادث گشت و دل بسیاری از هنر دوستان را به درد آورد ، ترور خواننده معروف موسیقی ترکیه " ابراهیم تاتلیسس " بود که بسیاری از ایرانیان با صدای ایشان آشنایند . آنچه پس از ترور حائز اهمیت بود ، تجمع بی شمار دوستداران این خواننده معروف و اظهار نگرانی آنان بود ، دولتمردان ترکیه نیز به نوعی با این ضایعه اظهار همدردی و تاسف کردند و رئیس جمهور آن کشور بر پیگیری دلیل این سوءقصد و دستگیری و مجازات عوامل آن تاکید نمود . پزشکان حاذق نیز در این روزها نهایت تلاش خود را می نمایند که این خواننده معروف را از دست ندهند ... اما اگر چنین اتفاق شومی در کشورمان حادث شود چه ؟ آیا ارزش و اعتبار هنرمندان آنقدر بالاست که اجازه ندهیم آنها از دست مان بروند ؟

در انتها نیز با تبریک مجدد سال نو و شادباش به تمام عزیزان و مردم ایران زمین ، آرزوی زیباترین و شادترین ها را برای ایرانیان خواستارم و امید دارم بتوانم در سال جدید نیز در کنار دوستداران خود باشم ،

 

در دعای سال جدیدتان ؛ شفای عاجل تمام بیماران را از خداوند بزرگ ، فراموش نکنید .

 

بهار آمد ،  بهار آمد سلام آورد مستان را --- از آن پيغامبر خوبان پيام آورد مستان را
زبان سوسن از ساقی کرامت های مستان گفت ---شنيد آن سرو از سوسن قيام آورد مستان را
ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل ---چو ديد از لاله کوهی که جام آورد مستان را
ز گريه ابر نيسانی دم سرد زمستانی ---چه حيلت کرد کز پرده به دام آورد مستان را
سقاهم ربهم خوردند و نام و ننگ گم کردند ---چو آمد نامه ساقی چه نام آورد مستان را
درون مجمر دل ها سپند و عود می سوزد ---که سرمای فراق او زکام آورد مستان را
درآ در گلشن باقی برآ بر بام کان ساقی ---ز پنهان خانه غيبی پيام آورد مستان را
چو خوبان حله پوشيدند درآ در باغ و پس بنگر ---که ساقی هر چه دربايد تمام آورد مستان را
که جان ها را بهار آورد و ما را روی يار آورد --- ببين کز جمله دولت ها کدام آورد مستان را
ز شمس الدين تبريزی به ناگه ساقی دولت ---به جام خاص سلطانی مدام آورد مستان را

 

خاک پای تان ، محمد جواد صحافی

۲۵ اسفند ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه