در پی درج یادداشتی با عنوان " سخنی کوتاه با علیرضا افتخاری و به طبع آن اظهار نظر دوستان عزیز که لطف فرموده و نظراتشان را با حقیر در میان گذاشتند لازم دیدم نکاتی را به جهت تنویر افکار خوانندگان عزیز و جلوگیری از منحرف شدن بحث بیان نمایم .

در ابتدا لازم میدانم از کاوه سروریان عزیز که منت نهاده و نظر مخالف خود را ابراز نمودند تشکر کنم . این هنرمند جوان و دوست عزیزم در نوشتارشان بیان داشتند که آلبوم تنها تو میمانی آلبومی متفاوت تر از سایر کارهای ایشان بوده است و شایسته نیست با سایر آلبومهای علیرضا افتخاری همچون عاشقا سلام عاشقا درود همتراز گردد .  البته دوستان دیگری نیز با این نظر جناب سروریان موافق بوده اند و در این مورد بنده محکوم کرده اند که چرا تنها تو می مانی را همتراز با سایر آثار نموده ام .

آنچه که واضح و مبرهن است آنکه این یک مسئله بسیار روشن و کاملا طبیعیست که جناب کاوه سروریان از این نوشتار دلگیر گردند چرا به زعم خود  ( و نه عقیده بنده ) این مقاله اثری را که خود ایشان آهنگسازی اش را بر عهده داشته اند را زیر سئوال برده است . این طبیعیست که هر فرد دیگری در هر مقامی زمانی که نقدی از وی میگردد دلگیر و ناراحت گردند .

اما سخنی با جناب سروریان و دوستان عزیزی که نظراتشان با ایشان موافق بوده است دارم و امیدوارم همانگونه این حقیر به این پرسش ها پاسخ دادم از این دوستان نیز پاسخی مناسب شنوم :

اگر چه متاسفانه و باز هم متاسفانه دوستان عزیزم منظور حقیر را از این یادداشت متوجه نگردیدند و تنها با نام آلبوم تنها تو میمانی این حقیر را هدف قرار داده و بر من تاختند اما باید به عرض رسانم  که اینجانب نیز بر این نکته واقفم که  آلبوم " تنها تو می مانی " آلبومی متفاوت تر از سایر آلبومهای آقای افتخاری در سالهای جاریست کما اینکه " عاشقا سلام عاشقا درود "  نیز در نوع خود متفاوت !!! است و هر یک طرفداران خاص خود را دارد که پیگیر چنین آثاری هستند . اما براستی اجرای این آثار شایسته علیرضا افتخاریست ؟

اما سئوالی نیز من از این دوستان عزیزم دارم :

آیا شما قبول دارید که همین البوم متفاوت سالیان اخیر آقای افتخاری " تنها تو میمانی " به هیچ وجه من الوجوه قابل مقایسه با آثاری چون شور عشق و مقام صبر و سروسیمین که از ساخته های ماندگار فریدون شهبازیان ومرحوم مشکاتیان و محمد علی کیانی نژاد هستند نیستند ؟

البته هدف نگارنده به هیچ وجه مقایسه یکایک آثار و نقد تک تک آنها نبوده است و تنها این حقیر با هدف نقد علیرضا افتخاری این نوشتار را به رشته تحریر در آورده ام که متاسفانه برخی خوانندگان متوجه منظور حقیر نگشته و در برخی موارد بر من تاختند که چرا نام فلان آهنگ و یا آلبوم را ذکر نکرده وچرا نام این آلبوم را در کنار دیگران قرار داده ام و آن را نیز نقد نموده ام و بدون دلیل وداشتن دانش کافی اقدام به نگاشتن نموده ام .

همه نیک واقفیم که علیرضا افتخاری همپای محمدرضا شجریان در سالهای قبل آثار زیبایی را اجرا نموده است . بسیاری بر این باور بودند که وی میتواند جانشین شایسته ای برای استاد محمدرضا شجریان باشد اما گذشت زمان ثابت نمود نه تنها نتوانست جایگزین خوبی برای شجریان باشد بلکه موسیقی اصیل ایرانی را رها کرده و آثار ضعیفش را که برخی تقلیدی محض و برخی دیگر اجرا در زمینه موسیقی پاپ بودند ارائه داد .

شخص دیگری نیز با لحنی که به هیچ وجه با آداب هنری هنرمندان هیچ سنخیتی ندارد این جانب را اینگونه مورد خطاب قرار داده اند که اجازه دهید بزرگان در مورد بزرگان نظر دهند و شما ساکت باشید تا شرایط پاسخگویی فراهم گردد .

این دوست عزیز که هیچ یک از حاضران نه سن ایشان را میدانند و درجه کوچکی و یا بزرگیشان را ؛ به گونه ای سخن رانده اند که گویی بزرگتر از سایر حاضرین و داناترین آنان هستند و نگارنده و نظر دهندگان عزیز را مورد شماتت قرار میدهند که چرا نظر داده و مینویسید .

دوست عزیز !! در ابتدا باید عرض کنم جناب افتخاری تاکنون هیچ پاسخ قانع کننده ای به حقیرانی چون من و شما ( البته از دید شما ) نداده اند تا چه رسد به بزرگان .در ثانی تاکنون کدامیک از بزرگان در مورد علیرضا افتخاری نظر داده اند که ایشان هم پاسخشان را بدهند ؟

این عادت بزرگان ماست . . . با عرض پوزش از همه آنان باید به استحضار رسانم که بزرگان ما سالهاست ساکت نشسته اند و تنها کارشان شده است نواختن و خواندن و ساختن و به این مسائل سالهاست که نمیپردازند ؟

در جریان توهین به استاد شجریان چند نفر از همین بزرگانی که شما آنها را میشناسید واکنش نشان دادند ؟

نه بخاطر خودشان و یا توهین به استاد شجریان ( که حقیر بعید میدانم این بزرگواران چنین سخاوتی داشته باشند که از یاران دیرینه خود دفاع نمایند  ) بلکه به خاطر زیر پا گذاردن و توهین به هنری که هم اکنون شهرت اعتبار و هر آنچه دارند را مدیونش هستند . . .

دوست عزیز دیگری نیز با ذکر دلایلی سعی در توجیه چرایی تقلید آثار جناب افتخاری را داشتند که این نیز در نظر نگارنده به هیچ عنوان دلیل قانع کننده ای نیست تا بتوان وی را اندکی از ورطه سقوط به درجه زیر صفر در هنر رهایی بخشید .

البته در برخی از نظرات نیز ایراداتی بر حقیر روا بود که این جانب نیز آنها را قبول نموده و در همانجا نیز از دوستان عذر خواهی نمودم . که نمونه آن اشاره نگارنده به آلبوم دوبیتی های باباطاهر بوده است که جناب افتخاری در سال هشتاد وشش آن را از روی آلبوم سیما بینا تقلید !! و بازخوانی نمودند . که باز هم دوستان در این مورد چند ایراد بر من روا داشتند .که حقیر استناد می نمایم به نامه سرگشاده خانم سیما بینا در اسفند ماه سال یکهزار و سیصد و  هشتاد و شش که در آن ایشان اعتراض خود را به آهنگساز و خواننده این آلبوم اعلام داشتند . که پس از ان نیز نوازنده کمانچه این گروه " جابر اطاعتی " با توجه  به اینکه نام نوازنده آذری دیگری را به جای نام ایشان چاپ کرده بودند اعتراض خود را کتبا اعلام نمودند .

آنچه که در این آلبوم نیز بایستی ذکر نمود آنکه چنین آلبومی تولید و با مشخصات فوق روانه بازار گشته است و باید قبول نمود که این آلبوم کاریست کاملا تقلید شده از سیما بینا ؛ حال اگر نام  آهنگساز هم حذف گردد صدای علیرضا افتخاری سندیست برای اثبات تقلیدی بودن این آلبوم همانند بسیاری دیگر از کارهای ایشان

به هر حال دوستان و طرفداران عزیز این هنرمند موسیقی ایرانی باید قبول نمایند که علیرضا افتخاری دوران افول خود را سالهاست که بدست خود رقم زده است . هنرمندی که تحریرهای رویایی اش دل دردمند بسیاری از دوستدارانش را تسکین میداد هم اکنون با اجرای آثاری که حتی در رده موسیقی پاپ هم حرفی برای گفتن ندارند هم اکنون خود را در ورطه ای گرفتارنموده است که رهایی جستن از آن تنها به دست خود ایشان ممکن است و لاغیر .

و سخن آخر آنکه :                                                                        

سالهاست در زمینه موسیقی اصیل ایرانی مطالبی را می نگارم و خود نیز بر این باورم که اساس موسیقی اصیل ایرانی احترام است و هیچگاه سعی نداشته ام در ادبیاتم به گروهی توهین نموده و یا عزیزانی را از خود رنجور نمایم . در مقابل نیز انتظار داشته ام که نوع برخورد بازدید گنندگان عزیز نیز به خاطر احترام به ذات هنر محترمانه و بدور هر گونه سخنانی باشد که در شان هنرمند و هنردوست نیست . و بسیار خوشوقت و خوشحالم که چنین بحثی در این تارنگار شکل گرفت که دوستان هنردوستم بدون توهین به قشری خاص به زیبایی هر چه تمام تر نظرات خود را بیان نمودند .

همچنین این جانب همیشه و در تمامی یادداشتهایم سعی داشته ام جانب انصاف را رعایت نمایم و متعصابنه سخن بر زبان نرانم تا قضاوتی ناعادلانه انجام گردد و گروهی تخریب و سرزنش گردند . اما انتظار نیز دارم تا هوادارن و طرفداران عزیز نیز اندکی تعصب خود را در این گونه نقدها کنار گذاشته و با دیدی باز تر به محیط اطراف خود نگرند و به نگارنده و یا نظر دهندگان عزیز دیگر انگ بی انصافی و تهمت یک سو نگری نزنند  .

 

 

به امید سر افرازی هنر موسیقی اصیل ایرانی

خاک پای هنرمندان  و هنردوستان

محمد جواد صحافی


پس از درج این یادداشت هنرمند بزرگوار علیرضا افتخاری منت نهاده و در این تارنگار حضور یافته اند و نظر خود را در باره این بحث بیان داشته اند . اینجانب نیز ضمن خوش آمد گویی به این هنرمند بزرگوار چند نکته را لازم دانستم که در ادامه مطالب ایشان ذکر نمایم :

پنجشنبه 19 فروردین1389 ساعت: 12:10 توسط:علیرضا افتخاری

ضمن آرزوی سالی خوش
دوست عزیز چرا بیهوده قلم میزنید و از این قلمرنج چه حاصل میشود؟ شما که مدعی هستید به نیکی سخن میرانید و به راحتی هرکه را که دلخواهتان است به زیر تیغ نقد خود میبرید ایا هیچ از خود پرسیده اید که به راستی چرا موسیقی کشورتان رو به تباهیست؟ آیا اگر شخص بنده را از موسیقیتان حذف کنید با خیالی آسوده تر پیشرفت موسیقیتان را به نظاره خواهید نشست؟ آیا خود دلیلی بر ادعایتان دارید؟ آیا در حدی هستید که رودررو با بنده و امثالهم به مناظره بنشینید؟ آیا تعریف درستی از موسیقی اصیل در ذهنتان پرورانده اید و به نتیجه ی درستی رسیده اید؟ آیا صحیح است که دانسته و یا ندانسته موجبات تحریک افکار عموم بر علیه زحمتکشان این عرصه را فراهم می آورید؟
آیا؟ آیا ؟ آیا؟
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
هر چند از اوضاع و احوال متنتان میزان علاقه تان به جنس موسیقی بنده پیداست
اما بنده نیز همچون دوست هنرمندم توصیه میکنم یک بار دیگر فقط یک بار دیگر به آلبوم تنها تو می مانی نظر بیفکنید - آری شاید رایتان تغییر یابد
پیروز باشید و سرافراز (علیرضا افتخاری)
 


 استاد ارجمندم جناب افتخاری
با سلام و درود فراوان برشما
باعث افتخار است که شما بزرگوار حقیر را قابل دانسته و از این تارنگار بازدید نموده اید و نیز باعث افتخارست که در مورد مطلبی که به خودتان پرداخته شده است نظرتان را ابراز فرموده اید .
در سخنان شما بزرگوار این حقیر چند نکته را دیدم که لازم دانستم آنها را بیان نمایم .
استاد عزیزم
بنده به راستی میدانم چرا موسیقی اصیل ایرانی رو به تباهیست . . . نه من که بسیاری دیگر از هنرمندان و هنردوستان میدانند که یکی از همین عوامل میتواند رویگردانی عزیزان هنرمند از موسیقی باشد عزیزانی چون شما ، محمد اصفهانی ، و بتازگی نیز سینا سرلک . . .
درست است که تنوع برای زندگی بشری لازم است اما به چه قیمتی ؟
اگر تجربه اندوزیست آیا واقفید بهای سنگین این تجربه اندوزی را ؟
استاد بزرگوار
زمانی که علیرضای افتخاری این هنرمند نازنین با آن صدای رویایی اش موسیقی اصیل ایرانی را به کل از یاد میبرد دیگر چگونه میتوان به آن جوانی که به موسیقی فی الواقع سخیف و بی ارزش خواننده های یک شبه خواننده شده کشانیده میشود خرده رفت ؟
آیا باز هم قلمرنجیست ؟
یا شما در نوشتاریتان منظوری دگر نهفته است که من و امثال من از آن بی خبریم ؟
آیا منظورتان اینست که این قلم فرسایی ها بیهوده است و شما راه خود را خواهید رفت ؟
که اگر اینگونه باشد حق باشماست و تنها زحمت نگاشتن بر دوشمان نهاده شده است .
استاد بزرگوارم جناب افتخاری . . .
موسیقی نه از برای من است و نه شما . موسیقی برای تمام مردم است و همه حق شنیدن و اظهار نظر درباره آن را دارند . اما شما استاد بزرگوار بدانید که آنقدر در موسیقی این مرز و بوم پر اهمیت بوده و هستید که نظر منتقدان را بر خود جلب نموده اید که اگر حضور و یا عدم حضورتان برای اهالی هنر اهمیتی نداشت این همه قلم فرسایی ( به قول خودتان ) هیچگاه صورت نمیگرفت. این سخنان نیز تنها سخن دل است از زبان علاقه مندی که در زمانه ای عاشق صداتان بوده است و امیدوار است در آینده نیز عاشق صداتان باشد . . .

استاد ارجمندم جناب آقای افتخاری
خیر ... بنده در حدی نیستم که با شما نشسته و گفتگو نمایم و به مناظره نشینم کما اینکه این مناظره در صورتی که حادث گردد باعث افتخار است برای من .
اما آیا آنها که در حد شما هستند چند بار با شما مناظره نموده اند ؟ آیا آنها افتخار برگزاری مناظره با شما را بر خود میدهند ؟ یا باز هم ساکت نشسته و دوست دارند تنها نظاره گر باشند ؟
استاد بزرگوارم مجددا عرض مینمایم من نه موسیقیدان هستم و نه هنرمند که تنها خاک پای اهل هنرم و این افتخارم است اما بر این نیز معتقدم که هر فردی میتواند در مورد موسیقی نظر شخصی خود را بیان کند و هیچ منعی برای هیچ کسی وجود ندارد . چه در حد علیرضا افتخاری باشد و چه نباشد . . .
هنرمند بزرگوار . . .
آیا شما این سخنان مرا تحریک افکار عموم میدانید ؟ آیا دلسوزانه سخنی را راندن تحریک افکار عموم است ؟
آیا بدون هیچ چشم داشتی برای موسیقی این کشور نگاشتن تحریک است ؟ نیست ، نیست جناب افتخاری ، نه تنها تحریک نیست که تنویر است تا روشن کند اذهان را تا تلگنری باشد بر هنرمندی که سالهاست دوستدارانش را از نعمت گوش دادن به آهنگهایش محروم نموده است .

استاد بزرگم . . .
نه تنها من که بسیاری از اهل قلم و هنرمندان روزها به انتظار نشسته ایم تا نوای چه کیست مرا یاری کند در گوشمان طنین انداز گردد تا در صحنه حاضر گردیم و با قلم خود هر آنچه در توان داریم بکار بندیم ، اما این صدا را تا کنون نشنیده ایم . . .
همی گویم و بارها گفته ام که در خوب بودن تنها تو میمانی هیچ شکی ندارم . هیچ . . . اما هدفم از نگارش این متون نقد تنها تو میمانی نبوده است و انتقادی بوده است کلی که بر شما رواست . با تمام احترامی که بر شما قائل هستم و خود را خاک پای شما میدانم باید به استحضار برسانم که اثر تنها تو میمانی آلبومیست متفاوت تر عاشقا سلام و عاشقا درود و امثال آنها اما هیچگاه قابل مقایسه با شور عشق و مقام صبر و سرو سیمین و حتی نیلوفرانه هاتان نیست . . .

علی ایحال با تمام صحبتها و سخنانی که به میان آمد از شما بسیار بسیار متشکر و ممنونم که با سعه صدر تمام این حقیر و بازدید کنندگانش را قابل دانسته و از این تارنگار بازدید نمودید و نظر تان را برای بازدید کنندگان عزیز وبلاگ بیان نمودید تا این عزیزان نیز با نظر شما در این مورد آشنا گردند .
و نیز افتخار داده و قابل دانستید این خانه کوچک و ساکنانش را تا دقایقی را با آنان سپری کرده و به سخن دل آنان گوش سپارید باشد که روزی شاهد اجرای اثری از علیرضا افتخاری باشیم تا دلها را با صدای جاودانه اش بلرزاند . . . همانند آن نگار یمنی
با آرزوی سالیانی بهاری برایتان . . .

خاک پای شما ( محمد جواد صحافی )

 

 


مطالب مرتبط :

سخنی کوتاه با علیرضا افتخاری

اعتراض سیما بینا به انتشار آلبومی از علیرضا افتخاری

پس از اعتراض سیمابینا به علیرضا افتخاری این بار :اعتراض كمانچه‌كش آلبوم افتخاري به ناشر اثر