نو شتاری از رهام سبحانی برای محمد رضا لطفی ،
تقریبا یک هفته از درگذشت غم انگیز استاد مشکاتیان گذشت . همه ی هنرمندان و هنر دوستان مبهوت و عزادار شدند . هر کس از کوچک و بزرگ به نوعی ادای احترام کرد . یا با حضور درمراسم تشییع و خاکسپاری ، و یا با فرستادن بیانیه در داخل و یا از خارج از کشور . ولی با کمال افسوس جناب آقای لطفی حتی یک پیام تسلیت هم نفرستادند !
یاد باد روزهای گرم موسیقی در دوران چاوش ! یاد باد رفاقتها و سازهایی که با عشق کوک می شدند و دیگر آوا نبودند . فریاد بودند ! آقای لطفی مدت زیادی از آن ایام ناب نگذشته است . مشکاتیان ماند و شما از ایران رفتی . مشکاتیان با درد و غم مردم همنوا شد و تمام فشارها و تحقیرهای سیستم ضد فرهنگ و هنر را به جان خرید تا بگوید : روز اول گفتم همراه شو عزیز ، تنها نمان به درد .... و امروز هم خواهم گفت تا به ابد
.. برای مردمم ، برای وطنم ... !
روزهایی که اینجا همچون دیگر هنرمندان با هزار بدبختی تلاش می کرد تا بتواند به موسیقی خدمت کند و نگذارد این چراغ خاموش شود شما کجا بودید ؟؟
در کشوری آزاد و آرام شاگرد درس میدادید و هر وقت اراده می کردید همه ی شرایط برای کنسرت دادن فراهم بود . بدون هیچ تنش و فشاری کار می کردید و روزگار می گذشت ! از همان ایام گلهای موسیقی یک به یک پر پر شدند . ناصر فرهنگفر و .... آنان هم که زنده ماندند دچار مرگ تدریجی می شدند که تا به
امروز بارها شاهد دق کردنهاشان بوده و هستیم !
شما همیشه برایم بزرگ و استاد بودی و شب و روزم را با صدای سازت سپری می کردم بالاخره به وطن برگشتی و همه ی ما شاد شدیم که لطفی هم به جمع یاران قدیمی پیوست . ولی کنسرت اول ، مصاحبه های عجیب و غریب ، انتقادهای شگفت انگیز از اکثر هنرمندانی که همیشه به موسیقی خدمت کرده بودند و .... حال همه ی ما را بد کرد . همانگونه که در مجله ای نوشتید : در اول انقلاب ما
به عشق امام صبحها جلوی منزل آیت الله ... جمع می شدیم و سپس کارهای چاوش را آماده و اجرا می کردیم ! جای دیگر تمامی کمانچه نوازان بزرگ را به باد انتقاد گرفتید .
در مصاحبه ی زنده با شبکه ی 2 سیما گفتید : آقای شجریان آن زمان با دستگاه راست پنجگاه آشنایی نداشت و من با ایشان کار کردم و ....!
و مهم تر از همه این حرفتان بود : من دیدم اوضاع موسیقی در این 30 سال پیشرفت خوبی نداشته و هنرمندان کار خاص و سازنده ای ارائه نمی کردند .
برای نجات موسیقی بر گشتم ..... ! آقای لطفی ، در همین 30 سال غیبت شما اینهمه نوازنده و خواننده ی خوب جوان پرورش یافتند . در همین 30 سال امثال مشکاتیان و شجریان جنگیدند و بهترین آثار ماندگار را خلق کردند .
در همین 30 سال جوانها به سمت موسیقی ایرانی گرایش پیدا کردند . شما چه کردید ؟ جز اینکه کلا با شخصیت و خط فکری جدید برگشته و اکثر یاران قدیمیتان را رنجاندید چه کردید ؟
دیدیم که از دوران ریاست آقای احمدی نژاد تعریف کرده و جزو اولین کسانی بودید که به وی پیام تبریک فرستادید ! اینها به خودتان مربوط است و عقیده ی هر کس قابل احترام است .
ولی حرف اصلی من چیز دیگریست که به همه ی جامعه ی هنرمند و هنردوست ایران مربوط می شود . پرویز مشکاتیان رفت و همه ی ما را عزادار کرد . همه همدردی کردند . حتی استاد کسایی که از همه قدیمی تر است همه بیانیه داد . شما حتی یک پیام تسلیت هم نفرستادید ! چندی پیش در مورد مایکل جکسون مطلب بلندی نوشتید و درگذشتش را تسلیت گفتید !
آیا مشکاتیان برای ایران کمتر از مایکل جکسون بود ؟!!!
انسان از مرگ دشمنش هم ناراحت می شود . پرویز که یار قدیمی دوران نوجوانیتان بود ! شاید طرفدارانتان همچون گذشته پس از خواندن چنین مطلبی شروع به بدگویی کنند . برایم مهم نیست .
من هم از طرفداران سینه چاکتان بودم ولی امروز می گویم پشیمانم ! اخلاق هنری از خوب ساز زدن مهمتر است . این را همه میدانند . خیلی تلاش کردم چیزی ننویسم ولی صبرم تمام شد و بسیاری از دوستان هم خواستند بالاخره یکی درد دلشان را بازگو کند پرویز مشکاتیان بزرگتر از این حرفها بود که نیازی به پیام تسلیت داشته باشد . هر کس ذره ای موسیقی بشناسد مشکاتیان هم می شناسد و به او و آثار جاودانه اش عشق می ورزد
شاد و تندرست باشید
رهام سبحانی
6 مهر ماه 1388