محسن نامجو : خوب ؛ بد ؛ زشت
محسن نامجو ، خوب ٫ بد ٫ زشــــت ؟؟؟
ضمن پوزش از تمامی خوانندگان و دوستداران جناب آقای نامجو و ضمن احترام به شخصیت ایشان ٬ بنده تنها سعی نموده ام نظر شخصی خود را در مقام یک شنونده موسیقی درباره ایشان بیان نمایم چه بسا نظر بنده غلط و اشتباه بوده باشد که پیشاپیش از دوستان عذر خواهی مینمایم .
قبل از اینکه شروع به نوشتن مطلبی درباره محسن نامجو و نظرات شخصی خودم ؛ درباره این شخصیت بنمایم بهتر است مروری داشته باشیم بر چند مطلب و مقاله که درباره ایشان درج گردیده اند :
-
در تربت جام به دنیا آمد و خود را يک مشهدي اصل مي پندارد با دادن کنکور هنر وارد دانشگاه تهران شد و مشغول فعاليت در زمينه ي موسيقي شد.با ورود به اين مکان احساس خود بزرگ بيني بسيار شديدي سرا پاي وجود اين فرد را فرا گرفت.به طوري که در همان هفته هاي اول بر خيمه ي اساتيد تازيد و به شوريدن سايرين عليه اين قوم والا پرداخت
-
در واقع محسن نامجو موفقیتش را مدیون عقب ماندگی بیش از حد فکری اهل موسیقی است
-
نامجو در جایی در مورد یکی از چهره های پیش کسوت آواز ایرانی گفته بود "دیگر صدای این فرد برای من آزار دهنده است" (نقل به مضمون) چرا نباید یک خواننده با سابقه خود بازنشست شدنش را نفهمد و با ناتوانی صدایی، باز به اجرای کنسرت بپردازد؟! این مورد در میان هنرمندان ایرانی بسیار شایع است،
-
نامجو به فرهنگ مرید و مرادی در موسیقی ایران اشاره میکند و آن را پوسیده میخواند، در حالی که مشهورترین مدیران موسیقی ما که اکثرا از موسیقیدانان سنت گرا و متحجر هستند، اعتقاد شدیدی به این سیستم آموزشی دارند!
محسن نامجو متولد 1354 در تربت جام است . نامجو در سال۷۳ وارد دانشکده تئاتر شد و سال بعد هم به دانشگاه هنرهای زیبا پا گذاشت تا موسیقی بخواند . در این بین عواملی سبب گشت تا ایشان از ادامه تحصیل بازمانند .
از آنجائیکه همه میدانیم و کم و بیش در جریان اتفاقاتی که در موسیقی رخ میدهد هستیم ؛ ستاره هایی که یه شبه تبدیل به قهرمانان موسیقی شده اند ؛ آهنگهایی بدون مفهوم که تنها به دلیل زیرزمینی بودنشان تبدیل به پر فروش ترینها گشته اند ؛ آلبومهایی که میتوان آنها را در همه جا یافت حتی در دکه های بقالی جلوی بیمارستانها ؛ انواع و اقسام خوانندگان فشنی که اگر دقت نکنی نمیدانی پسرند یا دختر ؛ و.....
نقطه مقابل این اتفاقات را با یکدیگر مرور میکنیم :
خوانندگانی که با تحمل سالها زحمت خواننده شده اند ؛ کاستهایی که اجازه انتشار نیافته اند اما هیچگاه غیر قانونی منتشر نگشته اند ؛ هنرمندانی که سادگی و خاکی بودن آنان زبانزد است ؛ سفر عسرت ؛ قاصدک ؛ سرود گل و....
تصور میکنم متوجه اختلافات گشتید . قاصدک زیرزمینی نشد ؛ سفر عسرت نیز غیر قانونی پخش نگردید . معروف هم نشدند .
اما هم اکنون در هر ساعت شاهد انتشار آلبومی زیر زمینی از خوانندگانی بی مایه و سخیف هستیم . گروههایی که از موسیقی هیچ نمیدانند حتی از همان موسیقی بی ارزششان که همانا رپ و پاپ و متال و چه میدانم همانند اینهاست ...
به این اسامی دقت کنید : 0111 , هیچکس , 0241(با کد زنجان اشتباه نکنید ) ؛ ابلیس ، یاس و....
نامهایی که میتوان معانی آنها را از اشعارشان میتوان دریافت . اینان تماما خوانندگان زیر زمینی اند خوانندگانی که وزارت ارشاد خوشبختانه در این یک مورد موفق عمل کرده و مجوز فعالیت آنان را سلب نموده است .
موسیقی زیرزمینی متاسفانه به موسیقی اصیل ما نیز رسوخ کرده است و چند آلبوم زیر زمینی از خوانندگان اصیل روانه بازار گشته . سر سلسله این گروه زیرزمینی ٫ محسن نامجو خواننده موسیقی ایرانی است که نمیدانم آن را جزو خوانندگان پاپ محسوب کنم یا سنتی و یا نسلی نو از موسیقی . فردی که خیلی دوست دارد متفاوت عمل کند . اما خیلی متفاوت بودن نیز اصلا خوب نیست .
خواننده ای که حاضر است برای اینکه متفاوت شود صدای سگ دربیاورد و یا عر عر کند . و بدون درنظر گرفتن جایگاه خویش به راحتی آب خوردن به جامعه هنری و هنرمندان توهین نماید .
در صورتیکه هدف از اجرای چنین کارهایی به زعم خودشان نو آوری باشد ، بنده هیچگونه نوآوری درکارهای ایشان نمی بینم و حتی با گوش فرا دادن به کارهایش نه تنها علاقه ای به این نوع موسیقی پیدا نمیکنم بلکه از هر نوع موسیقی دیگر چه اصیل و پاپ و رپ و. . . نیز روی گردان میشوم . نوآوری در موسیقی و بدعت در آن را باید در شهرام ناظری و یا گروهی همانند دستان یافت و نه در ایجاد صدای حیوانات . گرچه تبحر بالایی هم در این زمینه داشته باشی و بتوانی همانند خود حیوانات صدایشان را در آوری . !!!
در کشوری همانند ایران که همه مردمان آن به هیاهو و جنجال علاقه وافری دارند ؛ بازندگان آنانی هستند که بی حاشیه به کار خود ادامه میدهد .محسن نامجو این را خوب میداند و برای برنده شده خود را به آب و آتش و حاشیه میزند . خواننده ای که در نگاه بنده ساز را نیز به سخره میگیرد و ارزش معنوی آن را با صدای سگ یا اجرای آهنگهای سخیف تنزل میدهد . خوب دقت کنیم ؛ آیا آثاری که نامجو با سه تار اجرا میکند را میتوان باساز دیگری اجرا کرد ؟...آیا میتوان آهنگ سگ یا دهه 60 یا زلف بر باد مده و.... را با ارگ نیز اجرا نمود ؟ با گیتار چطور ؟ آری جواب کاملا مثبت است . اینگونه میتوان استنباط نمود که کارهای نامجو آنقدر سطح پائین و ابتدائی هستند که بتوان آنها را با تمام سازهای موسیقی اجرا کرد . همانطور که خود ایشان نیز در تعریف از سازشان در مستندی که از زندگی وی ساخته بودند اینگونه بیان میکنند که : این ساز احمد عبادی است نه ساز من .
هیچگاه از یادم نمیرود آن مستندی که از زندگی وی ساخته بودند . که البته هیچ بار مفهومی نیز نداشت . و چه توهینها که به اهالی موسیقی نکردند . پس از دیدن آن فیلم آنچه که در آن زمان ذهن من را مشغول خودنمود این بود که چرا " سامان سالور " نامجو را برای ساخت فیلم خود انتخاب نموده است؟
مگر هنرمندان بزرگ دیگری غیر از نامجو نبودند که ایشان این شخصیت را انتخاب نمود . تنها پاسخی که در آن زمان برای حل این پرسش یافتم زیرزمینی بودن نامجو و شخصیت پر ازحاشیه آن بود نه هنر آن ٬ آنهم هنری که در حال استحمام به رخ کشید .
بزرگان بسیاری آمدند و رفتند و بدعت هایی در موسیقی ما ایجاد نمودند اما هیچکدام تا این حد به خود جسارت نمیدادند که اساتیدشان را به باد سخره بگیرند . اگر مروری بر فعالیت حرفه ای و به قولی تحول درونی نامجو بیاندازیم متوجه میگردیم که ایشان در سال 74 وارد دانشگاه موسیقی گشته اند یعنی 13 سال پیش . آیا فردی با سابقه 13 ساله در موسیقی میتواند این چنین بر بزرگان بتازد ؟ البته نقد آثار را نباید با اهانت اشتباه گرفت که ایشان نقد ننموده اند و اهانت به بزرگان را پیشه خود کرده اند .
در مقاله ای میخواندم شهرت محسن نامجو به دلیل وجود خلاء فرهنگی در جامعه موسیقیدانان ماست که این باعث گردیده تا این حد موفق گردد و در صدر اخبار قرار گیرد (۱) . که البته بنده این را به هیچ وجه قبول ندارم . خلاء فرهنگی در جامعه نه تنها در جامعه موسیقی ما وجود دارد بلکه این خلاء را میتوان به تمامی زمینه ها تعمیم داد . تنها آن را معطوف به موسیقی ننمود . درنظر شخص بنده از عوامل موفقیت نامجو در فروش آهنگها و جذب طرفدار (و نه در نوع آهنگ و آثارش که در این مورد بسیار نیز شکست خورده است ) میتوان به زیرزمینی بودن آن و پرحاشیه بودن آثارش اشاره نمود که بارها ثابت گردیده است که آلبومهایی که به صورت زیرزمینی منتشر گشته اند تا چه حد مورد حب جوانان واقع شده اند .
به قول یکی از دوستان که در یکی از وبلاگهای موسیقی(۲) بدان اشاره گشته بود استناد میکنم :
وقتي که رشته ي کار از دست کسي خارج شد پيدا کردن راه بازگشت به مسير سخت مي شود،در زندگي آقاي نامجو اين موضوع کاملا مشهود است،به گونه اي که ايشان براي دستيابي به نوآوري هاي تازه مدام از اين شاخه به آن شاخه مي پرد و بعضا با در آوردن صداهاي ناهنجار مثل پارس سگ و شليک گلوله و عر عر يکي از حيوانات دراز گوش سعي در نوآوري دارد،به قول جلال الدين محمد بن شيخ بها الدين محمد بن حسين بلخي مشهور به مولوي که مي فرمايد :
عاشق چادر مباش و خر مران در آب و گل
تا نماني زاب و گل مانند خر اندر خلاب
گوش کنید :واق واق سگ به همراه یکی از خوانندگان زیر زمینی ( عبدی بهرانفر )
واق واق سگ ، واق واق سگ
واق واق سگ ، واق واق سگ
حقیقته برای ، سگ
ما نمی دانیم اسمه اعضمِ سگ
ما نمی فهمیم، هیچ از غمِ سگ
ما سگ مردمان که وفا میکنیم عینِ سگ
ما که نمی دهدمان هیچ، جهان محلِ سگ
ما که پارس می کنیم
ما که رنج می بریم
ما که دم تکان می دهیم
ما که سیر می شویم
داد بزن زندگی را
مرگ را صدا کن
قبر بخوان
برچین پرچین پر از پرچم ها را
سگ شو در نگاه زرذم خدایی پر از استخوان های پیام آوران صحرا می بینم
بو می کشم نسیم آزادی را
گاز می گیرم مردم را
تکه تکه می کنم شرافت انسانی را
که خدای استخوان را از من راند
بنده ی تو می شوم با نگاه زردم
۱- گفتگوی هارمونیک -محسن نامجو و راز موفقیتش - سجاد پور قناد -پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۶
۲- وبلاگ فریاد
محمد جواد صحافی
۱۰ دی ۱۳۸۷