نگاهي به زندگي و آثار استاد حسين دهلوي
سال ها پيش، زماني که دنبال منابعي براي آموزش ملودي هاي کودکان براي هنرجويان خردسال موسيقي ايراني بودم، به کتابي دست يافتم که بيش از هرچيز نام مولف و گردآورنده آن موجب تعجبم شد. حسين دهلوي مجموعه يي با عنوان «نغمه هاي کودک» را با اشعار محمدتقي کهنمويي تهيه و تدوين کرده بود که به زعم من پس از گذشت بيش از سي سال از چاپ آن هنوز هم مي تواند يکي از منابع مهم در زمينه موسيقي کودک باشد. پيش از اين حسين دهلوي را به عنوان استاد موسيقي ملي ايران مي شناختم و اکنون وجه ديگري از فعاليت هاي هنري او برايم نمايان مي شد.
حسين دهلوي متولد هفتم مهر 1306 در تهران است. آموزش موسيقي را در پنج سالگي نزد پدرش معزالدين دهلوي که از شاگردان شهنازي بود آغاز کرد. اما اين فراگيري به جهت سخت بودن روش آموزش در اين سن و سال نيمه تمام ماند تا زماني که مادر با مشاهده علاقه فرزند، در 9 سالگي مجدداً شروع آموزش نزد پدر را پيشنهاد کرد و بدين ترتيب بود که او دوره اول ويولن را نزد پدر فراگرفت و سپس دوره دوم (رديف راست کوک) را نزد ابوالحسن صبا گذرانيد و وارد هنرستان موسيقي شد و از آن پس به فراگيري علمي موسيقي گرايش پيدا کرد(به اعتقاد او با تغيير شيوه زندگي ايران قديم، بايد شيوه جديد ارتباط و شيوه جديدي از مناسبات گوناگون در زندگي ايجاد شود. از اين رو گرايش از موسيقي تک صدايي به موسيقي گروهي اجتناب ناپذير است). در ادامه توسط روبيک گريگوريان رئيس وقت هنرستان به حسين ناصحي معرفي مي شود و هارموني، کنترپوان و اصول آهنگسازي را از او فرا مي گيرد. با ورود پروفسور توماس کريستين داويد (استاد اتريشي) به دعوت دانشگاه تهران، دهلوي آموزش آهنگسازي را نزد او ادامه مي دهد و در همين کلاس ها است که ايده اپرانويسي در او شکل مي گيرد.
دهلوي فارغ التحصيل آهنگسازي از هنرستان عالي موسيقي است (1339). او در دوره هنرستان با همکاري ابوالحسن صبا ارکستر شماره يک هنرهاي زيبا را راه اندازي کرد و در همين دوره چند اثر از آثار صبا را براي ارکستر تنظيم کرد. پس از درگذشت صبا (1336) رهبري اين ارکستر که بعداً ارکستر صبا ناميده شد به دهلوي واگذار شد و در همين دوره شاخه هاي 2 ، 3 و 4 نيز به آن افزوده شد. اين ارکسترها از زمان افتتاح تلويزيون ايران (1337) به صورت هفتگي در تلويزيون به اجراي برنامه پرداختند که در ايجاد شناخت موسيقي بين مردم بسيار موثر بود. (کاري که هم اکنون به آن توجه نمي شود.)
دهلوي در سال 1341 (پس از مهدي مفتاح و قبل از مصطفي کمال پورتراب) به رياست هنرستان موسيقي ملي برگزيده شد و تا فروردين 1350 در اين مقام باقي بود و در اين تاريخ به واسطه اشتغالات هنري از رياست هنرستان استعفا داد و دو سال براي تکميل معلومات و مطالعات هنري به آلمان و اتريش سفر کرد. دهلوي در مدت ده سال تصدي هنرستان به خوبي اين سازمان آموزشي را اداره کرد و نظم، تحول و جهشي در هنرستان پديد آورد. او خود در دوره دوم هنرستان رشته هاي تئوري موسيقي ايران، تلفيق شعر و موسيقي، فرم موسيقي ايران، هارموني و ارکستر را شخصاً درس مي داد. ضمناً از سال 1341 عضويت شوراي موسيقي هنرهاي زيبا و وزارت فرهنگ و هنر وقت را بر عهده داشته است.1
دهلوي براي نظم و انضباط اجتماعي اهميت فراواني قائل است. او معتقد است آموزش موسيقي به کودکان و همکاري آنان در قالب يک گروه نظم را به آنها بهتر مي نماياند و همين نظم بعدها موجب خواهد شد تا افرادي منظم و وظيفه شناس بار بيايند. در دوره رياست در هنرستان نيز در ايجاد انضباط و سامان بخشيدن به کارهاي هنرستان کوشش هاي تازه به عمل آمد که از آن جمله بايستي به دقت بيشتر در انتخاب هنرجويان، برگزاري سه کنسرت در ماه با شرکت 30 نفر از هنرجويان در تالار هنرستان (اين کار به منظور ايجاد زمينه حضور هنرجويان در جمع انجام مي شد)، ساخت سنتور کروماتيک معمولي و سنتور کروماتيک، اعطاي بورس تحصيلي به هنرجويان، انتقال هنرستان آزاد موسيقي ملي به هنرستان موسيقي ملي و... اشاره کرد.2
دهلوي در سال 1338 سفير صلح بين دو دولت ايران و افغانستان شد. دو کشور همسايه اختلافاتي بر سر رود هيرمند داشتند و اين اختلافات شايد مي توانست مشکلات جدي بين دو کشور ايجاد کند. دهلوي به عنوان سفير صلح قطعه يي بر روي شعري از خليل الله خان خليلي- شاعر افغان - (با مطلع شب اندر دامن کوه، درختان سبز و انبوه) ساخت که به وسيله ارکستر شماره يک هنرهاي زيبا اجرا شد. نتيجه کار آنچنان مطلوب نظر موسيقيدانان افغان واقع شد که چندتن از آنان قطعات ساخته شده خود را تسليم دهلوي کردند. حاصل اين همکاري قطعه «نغمه دوستي» براي 10 تار و ارکستر بود.3
دهلوي از سال 1976 تصنيف اپراي مانا و ماني را به مناسبت سال جهاني کودک (1979) آغاز کرد. ساخت اين اثر سه سال به طول انجاميد که به خاطر محدوديت هاي استفاده از صداي خواننده زن تا به حال به اجرا درنيامده و فقط موسيقي سازي آن در خرداد 1379 با همت و رهبري علي رهبري با ارکستر فيلارمونيک اسلواکي در شهر براتيسلاو اجرا و ضبط شده است.
دهلوي همواره به نوآوري در زمينه هاي مختلف انديشيده است. تدوين متد تنبک به وسيله او و جمعي ديگر شامل حسين تهراني، مصطفي پورتراب، فرهاد فخرالديني و هوشنگ ظريف (به عنوان شاگرد حسين تهراني) براي ارتقاي جايگاه تنبک در موسيقي ايراني و تسهيل آموزش اين ساز، توجه به ساخت سنتور کروماتيک براي جبران نقيصه کوک اين ساز براي استفاده در ارکستر از جمله اين مواردند.
نگاهي به آثار منتشرشده
درعمده آثار دهلوي که با نگرشي بر موسيقي ملي ايران ساخته شده اند، در کنار گروه سازهاي زهي (متشکل از ويولن هاي اول و دوم، ويولا، ويولنسل و کنترباس) و بادي چوبي (عمدتاً شامل فلوت، ابوا، کلارينت و کلارينت باس) يک گروه از سازهاي مضرابي ايران (شامل سنتور، تار و عود) نيز قرار مي گيرند. در اين آثار خصوصيات دستگاه ها و آوازهاي ايراني از جمله ربع پرده ها و گرايش هاي درجات مختلف گام ها دقيقاً رعايت مي شوند. در غالب اين آثار اجراي ربع پرده ها که خاص موسيقي ايراني است به سازهاي زهي و بادي چوبي نيز واگذار شده اند که گوش نوازنده بايستي دقيقاً با موسيقي ايراني آشنا باشد و بخصوص اجراي آنها در سازهاي بادي که عملاً فاقد اين فواصل هستند دشوارتر است و نوازنده بايستي اين فواصل را ازطريق تغيير طول لوله صوتي با لب هاي خود ايجاد کند. دهلوي در هارمونيزاسيون و تنظيم اين قطعات از شيوه خاص خود استفاده کرده است و اصولاً تا به حال نيز روش جامع و مدوني براي اين کار ارائه نشده است.
يکي از دو آلبوم منتشرشده از آثار استاد دهلوي4 شامل چند قطعه با خصوصيات ذکرشده است. نخستين اثر دهلوي در زمينه ارکستر موسيقي ملي «سبک بال» در سال 1332 براساس موتيف کوتاهي ملهم از قطعه قاسم آبادي ساخته ابوالحسن صبا در شور تصنيف شده است. اين اثر در آلبوم مذکور با کيفيت ضبط زنده همان زمان ارائه شده است. «کنسرتينو براي سنتور و ارکستر» ديگر اثر اين آلبوم حاصل همکاري مشترک دهلوي با فرامرز پايور است. اين اثر که در سال 1337 تصنيف شده شامل آواز بيات اصفهان، دستگاه همايون (گوشه ليلي و مجنون)، چهارمضراب چهارگاه و دستگاه ماهور است. گوشه ليلي و مجنون پس از بيان ارکسترال به صورت سولو توسط پايور اجرا مي شود. اين بخش از اثر معادل کادنزا در موسيقي دوره رمانتيسيسم است که در خلال آن نوازنده ويرتئوز (ماهر) فرصت هنرنمايي پيدا مي کند. در اينجا سولوي سنتور به عنوان رابط بين آواز بيات اصفهان و دستگاه چهارگاه عمل مي کند.
دهلوي تجربيات بسياري در تلفيق شعر و موسيقي ايراني دارد و چنان که گذشت، تدريس اين دروس را در هنرستان نيز برعهده داشت. آثار «گفت وگوي دل» در شور (1336) و «فروغ عشق» در بيات اصفهان حاصل تجربيات آهنگساز در اين زمينه است.
گفت وگوي دل روي سه دوبيتي از باباطاهر ساخته شده که اجراي آن در سال 1369 برعهده صديق تعريف بوده است. استفاده از تحرير يا غلت به خوبي در قالب اثر جا افتاده است و توجه به هجاها و شدت و ضعف آنها از خصوصيات هر دو اثر است. «فروغ عشق» براي ارکستر و صداي آلتو(خواننده زن) تنظيم و در آلبوم حاضر با صداي زند ه ياد حسين سرشار ضبط شده است. «فانتزي براي گروه تنبک و ارکستر» (1337) براساس گروه نوازي هاي ابتکاري حسين تهراني تصنيف شده است. در اين اثر شايد براي نخستين بار تنبک به عنوان يک ساز و حتي يک گروه سازي مستقل در کنار سازهاي ديگر قرارگرفته است. قطعه در دستگاه چهارگاه آغاز و سوال و جواب هاي زيبايي بين ارکستر و تنبک انجام مي گيرد. در اجراي اين آلبوم بخش گروه نوازي و تک نوازي تنبک توسط محمد اسماعيلي انجام شده است.
دهلوي قطعاتي از ابوالحسن صبا را نيز براي ارکستر تنظيم کرده است. «به ياد صبا» (برگرفته از قطعه «به ياد گذشته» در دشتي - 1337)، «شوشتري» (چهارمضراب براي ويولن و ارکستر-1338) و نغمه ترک (براساس قطعه دوضربي بيات ترک) از آن جمله اند.
ديگر اثر منتشرشده دهلوي اجراي 15 قسمت از اپراي 26 قسمتي «بيژن و منيژه» است که دهلوي در فاصله سال هاي 54-53 براساس داستان شاهنامه فردوسي تصنيف کرده است. اين اثر در آبان ماه 1354 به رهبري زنده ياد حشمت سنجري در تالار رودکي اجرا شده است. نسخه موجود، حاصل اجراي ارکستر سمفونيک راديو وين به رهبري توماس کريستين داويد است. «بيژن و منيژه» اثر ارکستري عظيمي است که تقريباً تمام سازهاي ارکستر سمفونيک را به خدمت گرفته است. برعکس آثاري که قبلاً ذکر شد، در اين اثر از ساز ايراني به غير از تنبک در بخش «مجلس آرايان» که اسماعيل واثقي آن را اجرا کرده است، خبري نيست و مستقيماً نيز به دستگاه ها و گوشه هاي موسيقي ايراني پرداخته نشده است. دهلوي در بروشور اثر مي نويسد؛ «براي بيان موسيقايي اين قطعه نظر بر آن نبوده است که از زير و بم موسيقي ايران بهره گرفته شود... اين داستان مربوط به عهد باستان زمان فردوسي است و جايز به نظر نمي رسد که چنين موضوعي با حال و هواي موسيقي کنوني ايران بيان شود. با وجود اين کوشش شده است کم و بيش فضايي از موسيقي ايراني از لابه لاي بعضي قسمت هاي آن شنيده شود.» از اين بين مي توان به عنوان مثال از ترکيب کلارينت و پيتسيکاتوي زهي ها در اجراي ريتم آشناي شش هشتم ايراني در بخش «شادي دختران توراني»، اجراي درآمد ماهور توسط فلوت در بخش «ميان پرده کوتاه» و تم غالب چهارگاه در بخش هاي «نبرد رستم» و پاياني ياد کرد.
حسين دهلوي در کنار خلق آهنگ هاي مختلف، همواره به انتشار پارتيتور (نت نوشته) آثار خود نيز همت گماشته است و به جرات بايد او را تنها موسيقيدان ايراني دانست که چنين رويکردي به آثار خود دارد. «دوئو سنتور در سه گاه»، «شورآفرين در شور براي ارکستر»، «چهارنوازي مضرابي در اصفهان»، «سوئيت بيژن و منيژه براي ارکستر زهي»، «بيژن و منيژه براي ارکستر سمفونيک» (8 قسمت)، «سرباز براي آواز گروهي و ارکستر» و... تنها بخشي از آثار چاپ شده اوست.
دهلوي در سال 1371 ارکستر مضرابي را تشکيل داد که صرفاً شامل سازهاي مضرابي سنتور، تار، قانون، عود و بم تار (تارباس) بود. سازها به ضرورت ديويزه(تقسيم) مي شوند و در کنار اين سازها گروه تنبک نوازان نيز بخش کوبه يي ارکستر را تشکيل مي دهد. عود و بم تار نقش باس را بر عهده دارند؛ اگرچه عود در مواقعي سازهاي ديگر بخش هاي بالا تر را دوبله(تکرار) مي کند. خوشبختانه به رغم اينکه نمونه ضبط و منتشرشده يي از آثار اجرا شده در اين ارکستر وجود ندارد، پارتيتور قطعه «نخست گلبانگ مضرابي» (در بيات اصفهان) منتشر شده است. در کنسرت هاي مهرماه 1371 علاوه بر اين قطعه، قطعات ديگري از جمله تصنيف قديمي باغ تفرج (در همايون)، نغمه ترک، پيش درآمد سه گاه، پيش درآمد همايون، سرود گل، نوا و چهارمضراب دشتي (براي گروه سنتور)، گفت وگوي دل و... اجرا شد. اجراهاي ارکستر مضرابي پس از اين کنسرت تا دو سال پيش که به سرپرستي خانم نزهت اميري دوباره فعاليتش را ازسرگرفت، مسکوت مانده بود.
پيوند شعر و موسيقي آوازي
در پاييز سال 1379 انتشارات ماهور کتاب ارزشمند «پيوند شعر و موسيقي آوازي» دهلوي را منتشر کرد که سريعاً به يک کتاب مرجع در اين زمينه تبديل شد. قبل از اين نويسندگان ديگري از جمله حسينعلي ملاح نيز تاليفاتي در اين خصوص داشته اند اما مطالب اين کتاب تخصصي تر و کاربردي تر هستند. دهلوي اين کتاب را حاصل 44 سال تحقيق، تدريس و مداقه در شعر فارسي مي داند. در مقدمه کتاب آمده است؛ «مخاطبان اين کتاب بيشتر کساني هستند که زبان آنها فارسي است و سالي چند در موسيقي کار کرده اند و در مورد مباني اين هنر آگاهي لازم را دارند و مايلند در زمينه تصنيف قطعات آوازي- برروي شعر فارسي- اطلاعات لازم را به دست آورند.» دهلوي در خلال بخش هاي کتاب به مباحث کليدي همچون روش هاي پيوند شعر و موسيقي، انواع هجاها، برابريابي وزن کلام در موسيقي آوازي، ميزان بندي ريتم اشعار کلاسيک فارسي، ميزان بندي هاي مختلف براي يک شعر، چگونگي کاربرد تکيه کلمات در جمله هاي آوازي، موسيقي آوازي کودکان و... مي پردازد و انصافاً حق مطلب را ادا مي کند. ارائه نمونه هايي از آثار خود آهنگساز نيز در تفهيم مطالب بسيار موثر است.خدمات استاد حسين دهلوي به فرهنگ و موسيقي ايراني بسيار فراتر از آن چيزي است که گفته شد و شايد ايران و جامعه موسيقي آنچنان که بايد، حق او را ادا نکرده است.
در سال 1382 در سومين دوره همايش چهره ماندگار از او تقدير شد. اين تقدير هرچند ديرهنگام شايد نشانه قدرداني از گوشه يي از خدمات او باشد، اما استاد از عدم وجود حمايت هاي دولتي گله مند است؛«در اغلب کشورهاي دنيا دروس موسيقي را در مقاطع پيش دبستاني، متوسطه و عالي آموزش مي دهند زيرا بر اين باورند که مردم با موسيقي رشد روحي و معنوي و فکري مي کنند... درحالي از پرداختن به موسيقي در مقاطع پيش دبستاني براي کودکان و آرزوي تدريس اين درس ارزشمند الهي در مدارس صحبت مي کنم که هنر بسياري از نوازندگان برجسته، آهنگسازان و موسيقيدانان به دليل عدم حمايت دولت از موسيقي و پايين آمدن کارهاي اجرايي به دلايل روشن، در حال خاموش شدن و از بين رفتن است. »
منبع :
روزنامه اعتماد - علاءالدین حسینی چهارشنبه ۵ دیماه ۱۳۸۶