آخر تمامی اینها را که گفتم در ایشان وجود داشت - فردی که به نظر من تنها فردی بود که میتوانست ایران ما را ٬ ایران کند نه ...
در دوره او همه چیز خیلی خوب پیش میرفت و خیلی هم محبوب بود جوانان هم به او علاقه ای ویژه داشتند اولین بار بود که می دیدم جوانان اینقدر به یک روحانی علاقه نشان میدهند . نمیدانم از چه بود .
من که خود طرفدار پر و پاقرص او بودم حتی عکسش را هم در اتاقم در خانه مان چسبانده بودم به یاد دارم که موقع امتحاناتم بود . زمانی که برای خواندن درس دینی اتاق را دور میزدم تا با این روش مطلبی را بیشتر (!!!! )یاد بگیرم چشمهایم همیشه به عکسش می افتاد . عکسی با زمینه سبز ...
چندی پیش سایتش را پیدا کردم نامه ای به او نگاشتم و گله کردم از او - از رفتنش ( چقدر هم مهجور رفت ) - از ناملایمات روزگار و سختی هایی که جوانان میکشند .
میدانستم که بسیار فرهیخته است و حتی هنر شناس بزرگی هم هست . در نامه ای که به او نگاشتم از او دعوت کردم که از وبلاگ کوچکم که مخصوص هنر و موسیقی است بازدید نماید . شاید که پسند کند و نظری هم بدهد . پس از چندین ماه که نا امید از دریافت پاسخ شده بودم بر خلاف عادت بد بسیاری از ایرانی ها ( که این عادت بسیار غلط ایرانی هاست که زمانی که مهم میشوند گذشته شان یادشان میرود )ایمیلی از جانب وب سایت مورد نظر دریافت کردم با این عنوان :
جناب آقای سید محمد خاتمی در پاسخ به پیام شما مرقوم فرموده اند:
برای جناب آقای محمد جواد صحافی آرزوی موفقیت و شادکامی دارم و امیدوارم در عرصه فرهنگ و هنر نیز کامروا باشند.
آری اتفاق مبارک و فرخنده دیگری در این وبلاگ رخ داده است و آن اینکه جناب آقای دکتر سید محمد خاتمی دانشمند فرهیخته ای که میتوان به جرات گفت فرهیخته ترین رئیس جمهور ایران زمین بوده اند از وبلاگ این حقیر بازدید نمودند .
برایم بسیار شوق آور و شعف انگیز است و نمیتوانم احساسم را با هیچ واژه ای بیان کنم .
با مهر و احترام
محمد جواد صحافی