بی‌تردید جایگاه رسانه‌ی ملّی در خانواده‌های ایرانی، جایگاه ویژه‌ای‌ست. این موضوع را از آن جهت می‌توان ثابت کرد که همواره هنر سینما جایگاه دیگری ـــ از نظر شناخت ـــ در میان خانواده‌ها نسبت به سایر هنرها دارد. موسیقی که از روز اول به ابهام مواجه شده ۱ از جمله هنرهایی‌ست که به آن جفا شده است. البته کم نیستند هنرهایی که برای ارائه‌ی بهترین آن‌ها مشقّت زیادی لازم است. اما عقیده داریم موسیقی‌ای که می‌بایست میان اکثریت ایرانیان ـــ و نه همه ـــ رواج داشته باشد و از شنیدن آن لذّت ببرند، آن هنری نیست که بتوان پسوند "فاخر" را به آن متصل کرد.

  البته این‌جا بحث تعریف موسیقی فاخر به میان می‌آید. این موضوع از نظر افراد مختلف با دیدگاه‌های مختلف ممکن است بیان شود. از نظر ما موسیقی فاخر، آن موسیقی‌ای است که همراه با مردم و اجتماع باشد و حرف‌ها و اتفاقات خوب و بد روزگار را در قالب شعر و نُــت و آواز بتواند ارائه دهد. این موسیقی همراه با مردم همراه خواهد بود و حرف دل ایشان را به زبانی دیگر ـــ که البته در برخی موارد آسان‌تر است ـــ می‌تواند ارائه کند.

  بحث بر سر تعریف موسیقی اصیل یا فاخر نیست. بحث بر سر ارایه‌ی درستی از هنر اصیل توسط رسانه‌های صدا و تصویر ایران و نحوه‌ی استفاده از هنر موسیقی در آن رسانه‌ها است.

  بلاشک، اثری که هنر موسیقی روی مخاطب و شنونده‌ی آن می‌تواند بگذارد، ـــ گذشته از هنر سینما در برخی موارد ـــ‌ بیش از سایر هنرها است. قطعه‌ای که در مایه‌ی خاصی و با روحیه‌ی خاصی ساخته شده است، می‌تواند اشک در چشم مخاطب به‌وجود آورد، یا حتی حالت روحی وی را درگرگون کند.

  در ادامه تنها چند مورد را از نحوه‌ی استفاده‌ی موسیقی در رسانه‌ی ملی با رعایت احترام می‌خوانید.

بر سر گل‌چهره چه آمد ... ؟!
  رسانه‌ی ملّی، سال گذشته در تحلیل فیلم‌ها و آثار سینمایی، اقدام به پخش فیلم دلشدگان کرد. بدون وجود کوچک‌ترین شکّی، اگر کسی موضوع فیلم را از قبل نمی‌دانست یا فیلم را قبلاً ندیده بود، نه‌تنها چیزی از آن فیلم متوجه نمی‌شود که ممکن بود از هنر موسیقی نیز به اصطلاح «زده» شود.
نمونه‌ی بارز ادعای گفته‌ شده در بند بالا را به چشم دیده‌ام.
عنوان این بند گل‌چهره انتخاب شده است. این بدان منظور است که در نمایش این فیلم، بسیاری از بخش‌های آن ـــ که البته قابل پخش هم بودند ـــ حذف شده بود و تکّه‌تکّه به بخش‌‌های دیگر متصل.
اثری که این اقدام می‌تواند در ذهن کسی که آشنایی قبلی با موسیقی نداشته‌ یا حتّی آن فیلم مورد نظر را تا آن زمان ندیده است، می‌تواند آن‌قدر مخرب باشد که به کل از موسیقی سنتی و اصیل حتی متنفر شود.
البته حذفیات این اثر پخش شده، تنها با حذف بخشی از آهنگ "گل‌چهره"، خاتمه نمی‌یافت و می‌توان گفت بخش اعظم این فیلم حذف شد.
وقتی که آلبوم صوتی این فـــیلم توسط شرکت فرهنگی هنری دل‌آواز منتشر شد، روی جلد آن نوشده شد: «این فیلم که بمانسبت هزاره باربد تهیه شده است به بزرگان موسیقی ایران تقدیم می‌شود / علی حاتمی»
آیا اثری که سال گذشته پخش شد، همان اثری بود که به بزرگان موسیقی ایران تقدیم شده بود؟!

آوای ایرانی ... بدون نمایش ساز ... ؟!
  برنامه‌ی آوای ایرانی، تا چند وقت پیش از سیمای چهارم رسانه‌ی ملی پخش می‌شد. دریغ که این برنامه، تنها برنامه‌ی ویژه‌ی موسیقی در این چند سال بود.
متأسفانه به‌دلیل محدودیت‌ها تنها می‌شد صدای ساز یک نوازنده را شنید و آواز یا خواننده را. افسوس که هیچ‌گاه نواختن تار از نزدیک محمّدرضا لطفی یا حسین علیزاده یا ... را هیچ‌گاه نتوانستیم از نه‌تنها این برنامه که در سایر برنامه‌های فرهنگی پخش شده ببینیم.
وقتی که گوشه‌ای در این برنامه در دست بررسی بود، می‌بایست هنری خطاطی هنرمند دیگری را مشاهده کنیم چراکه این برنامه از نمایش ساز معذور بود.

گِرمی‌هایی که کاندیدش شدیم ...
  دو اثر منتشر شده از استاد محمّد رضا شجریان توسط شرکت دل‌آواز که با همکاری اساتیدی چون حسین علیزاده و کیهان کلهر پخش شده بودند، نامزد دریافت جایزه‌ی گرمی‌ ‌ـــ مهم‌ترین جایزه‌ی موسیقایی جهان ـــ شدند.
متأسفانه هیچ خبری مبنی بر این موضوع در رسانه‌ی ملی، حتی خبر متنی ـــ و نه تصویری ـــ منتشر نشد. آیا این سازمان با صرفِ موسیقی مخالف است؟
بند بعدی نیز مرتبط با جایزه‌ی گرمی‌ می‌باشد ...


چهل‌ونهمین جایزه‌ی گرمی‌سال ۲۰۰۶
عکس: وب‌سایت استاد حسین علیزاده 

جهان در تماشای آب‌های سپید اما ... !
Hossein Alizadeh and Jivan Gasparyan  آلبوم به تماشای آب‌های سپید به آهنگ‌سازی حسین علیزاده و ژیوان گاسپاریان چند وقت اخیر کاندیدای دریافت جایزه‌ی گِرمی‌ که مهم‌ترین جایزه‌ی  مربوط به آثار موسیقایی است شد.  این موضوع دارای جوانب مثبت و منفی بود. جنبه‌ی مثبت از آن جهت بود که این اثر کاندیدای دریافت مهم‌ترین جایزه‌ی موسیقا‌ایی‌ست و هنر موسیقایی ایرانیان نیز از فراسوی مرزها عبور کرده است و به جهانیان شناسانده شده است.
اما جنبه‌ی منفی آن نبودن خبری مبنی بر این مراسم بود. کاندیدا شدن یک اثر هنری ایرانی برای دریافت جایزه‌ی گرمی، اتفاق بزرگی بود و موجب افتخار بسیاری از هنردوستان است. امّا گویا این موضوع هیچ جنبه‌ی مثبتی از نظر رسانه‌های جمعی ـــ و بیشتر سیمای ملی ـــ نداشت. افسوس ...

دریغ از یک خبر حتی از اتفاق مهم اخیر ... !
استاد محمد رضا شجریان و همسر رئیس جمهور فعلی عراق   هفته‌ی گذشته که کنسرت استاد محمّد رضا شجریان و گروه «آوا» در تالار تازه تأسیس هنر در سلیمانه‌ی عراق (منطقه‌ی کردنشین عراق) به دعوت رسمی‌همسر رئیس جمهور فعلی عراق، برگزار شد، حتی یک خبر از این برنامه و اجرای هنری در رسانه‌ها ـــ چه سیمای ملی و چه جراید ــــ منتشر یا پخش نشد.
موضوع دعوت رسمی‌از گروه هنری آوا آن هم از سوی همسر رئیس جمهور عراق، می‌توانست یک اتفاق مهم در هنر موسیقایی ایران باشد. که متأسفانه هیچ خبری برای این اجرا در هیچ رسانه‌ای ـــ‌ به جز یکی دو خبرگزاری اینترنتی ـــ پخش و منتشر نشد.

  مواردی که در بالا ذکر شد، تنها مروری بود بر نحوه‌ی فعالیت موسیقایی رسانه‌ها در چند وقتِ اخیر.
این موارد جزء مهم‌ترین اتفاقاتی بود که برای موسیقی ملی ایرانیان در طول چند سال اخیر پیش آمد. اگرچه رسانه‌ی ملی با پخش صرفِ موسیقی در برنامه‌ها مخالف نمی‌باشد ... اما از ارایه‌ی درست آن نیز اغماض می‌کند. دریغ ... !

منبع : شجریانی ها