يكي از اتفاقات مهمي كه امسال در حوزه موسيقي رخ داد، اعلام خبري از سوي صداو سيما و حوزه هنري درباره جمع آوري آهنگ‌ها و سرودهاي انقلابي بود.

گردآوري اين آهنگ‌ها و قطعات، مجموعه با ارزشي از آثار كساني خواهد شد كه امروز از بزرگان موسيقي ايران هستند در حالي كه آن روزها ساده‌ترين قطعاتشان را در بدترين شرايط ضبط مي‌كردند و در اختيار مردم مي‌گذاشتند؛ كساني چون محمدرضا شجريان، حسين عليزاده، پرويز مشكاتيان، محمدرضا لطفي و...كه حركت‌هاي انقلابي خود را با كمك موسيقي از همان سال‌هاي آغازين دهه 50 در مركز حفظ و اشاعه موسيقي شروع كردند؛ فعاليت‌هايي كه منجر به خلق آثاري ماندگار در حوزه موسيقي شد و به جرات مي‌توان گفت آثاري توليد شد كه هنوز هم از بهترين آثار موسيقي ايران هستند و سرودها و آهنگ‌هايي كه بعد‌ها ساخته شدند، هيچ كدام به اندازه آنها ماندگار نبودند.

گردآوري سرودها و ترانه‌هاي انقلابي بدون بازسازي و حذف احتمالي برخي از آنها، كار چندان سختي نيست. كار دشواري كه اين روزها شاهد هستيم بازسازي و اجراي دوباره برخي از سرودهاي انقلابي و دفاع مقدس ساخته شده در دهه50 و اوايل دهه 60 به بهانه‌هاي مختلف است.

مدتي است آهنگسازان به‌دليل بازسازي و نگارش آثار انقلابي و آهنگ‌هاي آشنا، براي اركستر، اصل اثر را تغيير داده و خاطره خوش شنيدن آنها را ازبين مي‌برند.. اين در حالي است كه يكي از ويژگي‌هاي سرودهاي انقلابي و دفاع مقدس اين است كه براي گروه‌هاي سني مختلف و حتي عده‌اي كه انقلاب را تجربه نكرده‌اند هم، خاطره انگيزهستند. كم نيستند جواناني كه در سال‌هاي انقلاب، دوران كودكي يا نوجواني خود را مي‌گذراندند اما تا سال‌ها بعد از آن در مدارس با اين آهنگ‌ها و سرودها زندگي كردند.

يكي از وظايف آهنگسازان اين است كه اگر مي‌خواهند به هر دليل اين آثار را با اركسترهاي مختلف اجرا كنند، به آنچه مخاطب پيش از اين شنيده بيشتر توجه داشته باشند. درحقيقت نگارش اين قطعات و سرودها براي اركسترهاي سمفونيك، مجلسي، پاپ و...نبايد اصل اثر را خدشه دار كند تا خاطره جمعي يك ملت نيز دست نخورده باقي بماند.

اركستر سمفونيك تهران هفته گذشته قطعاتي را اجرا كرد كه برخي از آنها بسيار خاطره انگيز بود اما نسبت به ساير قطعات چندان مورد استقبال قرار نگرفت. آهنگ معروف «ممد نبودي ببيني» كه در سالروز آزادسازي خرمشهر و در رثاي محمد جهان آرا ساخته شده، نمونه يك قطعه ماندگار در حوزه دفاع مقدس است كه بارها از صداو سيما پخش شده ومهم‌تر آنكه از دل برآمده و بر دل بسياري نشسته است.

 اما در اين اجرا تنها بخش كوتاهي از آن به شكل مارش همراه با گروه كر اجرا شد و تاثيري كه سال‌ها پيش از اجراي ساده آن ايجاد شده بود را نداشت؛درحالي كه اسفنديار قره باغي در همين كنسرت قطعه پيروزي را كه نسبت به ساير قطعات انقلابي كمتر شناخته شده است را بسيار زيبا اجرا كرد و مخاطبان را به خاطره خوش همان سرودهايي برد كه برخي از آنها توسط خود قره باغي اجرا شده است.قره باغي در اين اجرا همين يك قطعه را اجرا كرد اما پس از پايان آن مردم ايستادند و چند دقيقه برايش دست زدند چون ياد روزهاي جواني و شور انقلابي شان افتاده بودند.

بنابراين صرف بازسازي، جمع آوري و نواختن قطعات مهم نيست بلكه در اين ميان بايد به شيوه اجرا نيز توجه كرد تا اگر قرار نيست اثر بهتري خلق شود حداقل اصل اثر در ذهن مخاطب تغيير نكند. از طرفي اجراي قطعاتي كه بخشي از حافظه تاريخي ملت هستند به همان شكل سابق بيانگر سبك موسيقي رايج در آن زمان، سازبندي معمول دوره‌اي خاص و... است كه از نظر تاريخ موسيقي هم حائز اهميت است. شايد بد نباشد كه در ارائه اين آثار جهت يادآوري و ماندگاري بيشتر آنها، اين نكته را در نظر داشت كه اصل اين آثار هنوز هم مهم‌تر از اركستراسيون‌هاي جديد و اجرا با گروه‌هاي موسيقي مختلف است.

منبع خبر